Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ponies
U
اسب کوتاه وکوچک
pony
U
اسب کوتاه وکوچک
poney
U
اسب کوتاه وکوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cutty stool
U
چهارپایه کوتاه وکوچک
tunicle
U
پوشش یاپیراهن کوتاه وکوچک
Other Matches
low level
U
مقام پست وکوچک
tarn
U
دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
rugulose
U
دارای چینهای فریف وکوچک
lymph nodule
U
غده ساده وکوچک لنفاوی
to fold up
U
تاه زدن وکوچک کردن پیچیدن
lovebird
U
طوطی سبز وکوچک مرغ عشق
hilum
U
چیز خیلی ریز وکوچک پیوندگاه گیاه
eidograph
U
اسبابی که بوسیله ان نقشه ایرابهرمقیاسی بخواهندبزرگ وکوچک میک
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
to scrape down
U
تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
lazy tongs
U
چنگ کهای زبانه دار یا قلاب دار که بزرگ وکوچک میشودوبرای اویختن لباس وغیره بکارمیرود
salami technique
U
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
pygmy
U
قد کوتاه
short
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
pygmy
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
pygmies
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
little
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
concise
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
low
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
miniatures
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
of short duration
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
down
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
bas relif
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
pigmy
U
کوتاه
shortening
U
کوتاه شدگی
pygmies
U
ادم کوتاه قد
pygmy
U
ادم کوتاه قد
to look in
U
کوتاه کردن
aphorism
U
سخن کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
pigmies
U
ادم کوتاه قد
steep taper
U
مخروط کوتاه
low
U
کوتاه دون
abbreviated
U
کوتاه شده
stichomythia
U
مکالمات کوتاه
poop
U
صدای کوتاه
spontoon
U
نیزه کوتاه
idyll
U
چکامه کوتاه
poops
U
صدای کوتاه
idyll
U
قصیده کوتاه
curt
U
کوتاه ومختصر
aphorisms
U
سخن کوتاه
shortened
U
کوتاه تر کردن
curtail
U
کوتاه کردن
curtailed
U
کوتاه کردن
curtailing
U
کوتاه کردن
curtails
U
کوتاه کردن
truncate
U
کوتاه کردن
formulating
U
کوتاه کردن
formulates
U
کوتاه کردن
formulated
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه تر کردن
brief
U
کوتاه مختصر
briefed
U
کوتاه مختصر
briefer
U
کوتاه مختصر
to fall short
U
کوتاه امدن
briefest
U
کوتاه مختصر
to cut short
U
کوتاه کردن
formulate
U
کوتاه کردن
scurry
U
مسابقه کوتاه
scurrying
U
مسابقه کوتاه
lie down
U
استراحت کوتاه
lie-down
U
استراحت کوتاه
stag
U
کوتاه کردن
stags
U
کوتاه کردن
strop
U
طناب کوتاه
bas relief
U
برجسته کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
scurries
U
مسابقه کوتاه
scurried
U
مسابقه کوتاه
clipping
U
کوتاه کردن
truncated
U
کوتاه کردن
truncates
U
کوتاه کردن
truncating
U
کوتاه کردن
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
conte
U
داستان کوتاه
escopet
U
قرابینه کوتاه
escopette
U
قرابینه کوتاه
short drop
U
دراپ کوتاه
short circuit
U
اتصال کوتاه
short burst
U
رگبار کوتاه
short brittle
U
شکننده- کوتاه
short blast
U
سوت کوتاه
short blast
U
بوق کوتاه
fubsy
U
کوتاه وکلفت
epigrammatical
U
کوتاه ونیشدار
easy term
U
کوتاه مدت
correption
U
کوتاه کردن
short return
U
برگشت کوتاه
short precision
U
دقت کوتاه
cutty sark
U
دامن کوتاه
cut off
U
کوتاه کردن
short period
U
دوره کوتاه
detruncate
U
کوتاه کردن
detruncation
U
کوتاه شدگی
draw in
U
کوتاه شدن
scutter
U
دو باگامهای کوتاه
razee
U
کوتاه کردن
playlet
U
نمایش کوتاه
morello
U
گیلاس دم کوتاه
manikin
U
ادم کوتاه قد
manakin
U
ادم کوتاه قد
intrim
U
کوتاه مدت
jog trot
U
یورتمه کوتاه
mackinaw
U
کت کوتاه و سنگین
knurly
U
کوتاه قد کوتوله
let us be brief
U
کوتاه کنیم
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
idyl
U
قصیده کوتاه
idyl
U
چکامه کوتاه
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
half timber
U
الوار کوتاه
piaffer
U
یورتمه کوتاه
hare sighted
U
کوتاه بین
hide bound
U
کوتاه فکر
one track
U
کوتاه فکر
novella
U
رمان کوتاه
novelet
U
داستان کوتاه
narrow minded
U
کوتاه نظر
lop sided
U
کوتاه و بلند
shortwave
U
موج کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
novelettes
U
داستان کوتاه
term paper
U
رساله کوتاه
unabridged
U
کوتاه نشده
abridge
U
کوتاه کردن
shuffled
U
گام کوتاه
shuffle
U
گام کوتاه
shortening in
U
کوتاه کردن
short wave
U
موج کوتاه
short-wave
U
موج کوتاه
short haul
U
خط سیر کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
short-circuits
U
اتصال کوتاه
short time
U
کوتاه مدت
short test bar
U
میله کوتاه
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
bunny hop
U
پرش کوتاه
by pass
U
اتصال کوتاه
low frequency wave
U
موج کوتاه
short shunt
U
شنت کوتاه
short service line
U
خط سرویس کوتاه
chip shot
U
ضربه کوتاه
chitchat
U
صحبت کوتاه
chiton
U
قبای کوتاه
coatee
U
دامن کوتاه
britches
U
شلوار کوتاه
short splice
U
پیوند کوتاه
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
short term
U
دوره کوتاه
basso relief
U
برجسته کوتاه
short term
U
کوتاه مدت
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
breeks
U
شلوار کوتاه
short run
U
کوتاه مدت
shortened
U
کوتاه کردن
wool of short staple
U
پشم نخ کوتاه
short-lists
U
فهرست کوتاه
tutu
U
دامن کوتاه
hidebound
U
کوتاه فکر
punches
U
کوتاه قطور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com