English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
galloway U اسب مخصوص چهار نعل نوعی تاتوی اسکاتلندی ازنژاد گالووی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hereford U نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
scotch gambit U گامبی اسکاتلندی درگشایش اسکاتلندی شطرنج
quadrille U نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrilles U نوعی بازی ورق چهار نفری
angular capital U [نوعی سرستون چهار ضلعی یونی]
waffles U نوعی کیک های چهار گوش
gallmite U نوعی کرم چهار پای کوچک
globe master U نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
jet star U نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
starlifter U نوعی هواپیمای حمل و نقل چهار موتوره جت بزرگ
stratotanker U نوعی هواپیمای تانکر سوخت رسان چهار موتوره هوایی
gasket U نوعی ابزار مخصوص
gaskets U نوعی ابزار مخصوص
Shetland pony U تاتوی شتلند
Shetland ponies U تاتوی شتلند
gin rummy U نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
dragster U نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
galwegian U اهل گالووی دراسکاتلند
gallovidian U اهل گالووی دراسکاتلند
fuller's earth U نوعی خاک رس مخصوص لکه گیری پارچه
flemish brick U نوعی اجر سخت و زردرنگ مخصوص اجرفرش
blazer U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazers U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
ski mine U نوعی مین ضد نفر مخصوص نصب در معابر اسکی
supertropical bleach U نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
half caste U ازنژاد مختلف
romanesque U ازنژاد رومی
mauler U نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
irish terrier U سگ کوچک ایرلندی ازنژاد تریر
miscegenation U ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
coding U صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
jigsaw puzzle U نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
four poster U تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium U چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
quatrefoil U چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetrahedron U جسم چهار سطحی چهار ضلعی
quadrumana U چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
quadrumvir U انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
tetragonal U دارای چهار زاویه چهار کنجی
tetrapterous U دارای چهار بال چهار جناحی
quadrangle U چهار گوش چهار دیواری
quadrangles U چهار گوش چهار دیواری
qyaternary U چهار واحدی چهار عضوی
quatrefoil U چهار ترک چهار گوشه
Scot U اسکاتلندی
Scots U اسکاتلندی
scotchman U اسکاتلندی
Scotsmen U اسکاتلندی
Scotsman U اسکاتلندی
scotched U اسکاتلندی
scotches U اسکاتلندی
scotching U اسکاتلندی
Scottish U اسکاتلندی
scotchwoman U زن اسکاتلندی
scotish U اسکاتلندی
north briton U اسکاتلندی
erse U اسکاتلندی
scotch U اسکاتلندی
scotticize U اسکاتلندی مه اب شدن
collies U سگ گله اسکاتلندی
collie U سگ گله اسکاتلندی
lairds U ملاک اسکاتلندی
laird U ملاک اسکاتلندی
scotch opening U گشایش اسکاتلندی
scotch U ویسکی اسکاتلندی
scotching U ویسکی اسکاتلندی
scotched U ویسکی اسکاتلندی
scotches U ویسکی اسکاتلندی
kirkman U عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
writer to the signet U مشاور حقوقی اسکاتلندی
Gaelic U زبان بومی اسکاتلندی
scotch four knights' game U بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
Scotticisms U اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Scotticism U اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
skye terrier U سگ کوچک وپا کوتاه اسکاتلندی
aberdeen angus U گاو بی شاخ پرواری اسکاتلندی
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
cottar U روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
garron U یکجور اسب کوچک اسکاتلندی وایرلندی
gael U مردم کوهستانی اسکاتلند سلتهای اسکاتلندی
goring gambit U گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
cotter U روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
maud U یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
tetragon U چهار بر
quadruped U چهار پا
quarter U چهار یک
four U چهار
tetrad U چهار
quadrupled U چهار لا
quadruples U چهار لا
quadrupeds U چهار پا
quartile U چهار یک
quadrupling U چهار لا
quadruple U چهار لا
quadrilateral U چهار بر
quatre U چهار
quadrate U چهار یک
quadrilaterals U چهار بر
square dome U چهار طاقی
the four seasons U چهار فصل
quad U چهار قلو
four way U چهار راه
tetrahedron U چهار وجهی
tetrapod U پروانه چهار پا
tetraphyllous U چهار برگه
four way U چهار لولهای
quadrilateral U چهار جانبه
quadrilateral U چهار ضلعی
tetrahedral U چهار وجهی
tetramerous U چهار جزیی
tertramerous U چهار جزئی
tetrasporic U چهار هاگی
cross legged U چهار زانو
tetragon U چهار گوشه
tetragon U چهار ضلعی
tetravalent U چهار فرفیتی
tetrastichous U چهار جزیی
tetratomic U چهار اتمی
tetradactylous U چهار پنجهای
quads U چهار گوش
quad U چهار گوش
tetravalent U چهار بنیانی
quadrilaterals U چهار ضلعی
quads U چهار قلو
tetrastich U چهار بیتی
tetrasporous U چهار هاگی
the cardinal humours U چهار ابگونه
quadrilaterals U چهار جانبه
tetrad U چهار عنصری
quadrate U چهار گوش
tetrameter U چهار وزنی
quadrant U چهار یک دایره
quadrant U چهار گوش
quadrangular U چهار گوشه
intersections U چهار راه
intersection U چهار راه
creep U چهار دست و پا
tetrahedral U چهار ضلعی
quadruple U چهار تایی
quadraple U چهار برابر
close U چهار گوشه
quadrivalent U چهار بنیانی
tetrasyllabic U چهار هجائی
double breasted U کت چهار دکمه
quadrisyllabic U چهار هجائی
quadruple U چهار گانه
quadrifid U چهار شکافی
quadric U چهار تایی
all eyes U چهار چشمی
footstool U چهار پایه
footstools U چهار پایه
long legged U چهار پایه
foursquare U چهار ضلعی
all fours U چهار دست و پا
backfour U چهار مدافع
gallop U چهار نعل
galloped U چهار نعل
quadrupled U چهار گانه
quadrupled U چهار تایی
quadruples U چهار گانه
quadruples U چهار تایی
quadrupling U چهار گانه
quadrupling U چهار تایی
point four U اصل چهار
gallops U چهار نعل
quadrivalent U چهار ارزشی
squares U چهار گوش
squaring U چهار گوش
four o'clock U ساعت چهار
squared U چهار گوش
square U چهار گوش
qyaternary U چهار تایی
Wednesdays U چهار شنبه
four cycle U چهار چرخه
four dimensional U چهار بعدی
four U عدد چهار
four pole U چهار قطبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com