English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
deplane U از هواپیما پیاده شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ramp U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramps U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landings U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
debarkation U پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
Other Matches
disembarkation U به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
grenadier U سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain U از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
overhauls U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
infantry man U پیاده
paths U پیاده رو
ganway U پل پیاده رو
on of U پیاده
path U پیاده رو
footway U پیاده رو
footer U پیاده رو
side walk U پیاده رو
sidewalks U پیاده رو
walkway U پیاده رو
sidewalk U پیاده رو
peripatetic U پیاده رو
pignorate U پیاده
impledge U پیاده
foot slogger U پیاده
foot infantry U پیاده
afoot U پیاده
foot bridge U پل پیاده رو
foot bank U پیاده رو
footpath U پیاده رو
footpaths U پیاده رو
pedestrians U پیاده
pedestrian U پیاده
infantry U پیاده
dismounted U پیاده
pavement U پیاده رو
walk U پیاده رو
walks U پیاده رو
pavements U پیاده رو
walked U پیاده رو
pedestrian bridge U پل پیاده رو
walkways U پیاده رو
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
disembarks U پیاده شدن
footbridges U پل پیاده روی
hiking U پیاده روی
hump U پیاده روی
banquette U نیمکت پیاده رو
humping U پیاده روی
humps U پیاده روی
disembark U پیاده کردن
disembark U پیاده شدن
disembarked U پیاده کردن
disembarked U پیاده شدن
disembarking U پیاده کردن
counterpawn U پیاده متقابل
disembarking U پیاده شدن
armored infantry U پیاده زرهی
disembarks U پیاده کردن
armored infantry U پیاده مکانیزه
set down U پیاده کردن
pedestrian crossings U گذرگاه پیاده
pedestrian crossing U گذرگاه پیاده
rifle man U سرباز پیاده
regiment of f. U هنگ پیاده
dismantling U پیاده کردن
pignorate U پیاده شطرنج
infantry U سرباز پیاده
pedestrianism U پیاده روی
ganger U مسافر پیاده
on foot U به صورت پیاده
on foot U پای پیاده
implementation U پیاده سازی
infantry U پیاده نظام
dismantles U پیاده کردن
foot infantry U پیاده نظام
disembarkation U پیاده شدن
wayfarers U مسافر پیاده
wayfarer U مسافر پیاده
pawns U پیاده شطرنج
pawning U پیاده شطرنج
pawned U پیاده شطرنج
pawn U پیاده شطرنج
disassemble U پیاده کردن
dismantlement U پیاده کردن
infantry man U سرباز پیاده
impledge U پیاده شطرنج
foot passenger U مسافر پیاده
foot passenger U پیاده پا رهسپار
foot slugger U سرباز پیاده
footpad U راهزن پیاده
footsoldier U سرباز پیاده
footbridge U پل پیاده روها
get down U پیاده شدن
footbridges U پل پیاده روها
grabby U سرباز پیاده
footbridge U پل پیاده روی
demodulator U پیاده کننده
alight U پیاده شدن
dismounts U پیاده کردن
dismounting U پیاده کردن
knight of the road U راهزن پیاده
hike U پیاده روی
hiked U پیاده روی
alighted U پیاده شدن
alighting U پیاده شدن
alights U پیاده شدن
promotion U ترفیع پیاده
promotions U ترفیع پیاده
demodulation U پیاده کردن
kerbs U جدول پیاده رو
kerbs U حاشیه پیاده رو
kerb U جدول پیاده رو
kerb U حاشیه پیاده رو
mechanized U پیاده زرهی
hikes U پیاده روی
zebra crossings U خط عابر پیاده
walkabouts U مسافرت پیاده
torero U گاوباز پیاده
take down U پیاده کردن
walkabout U گردش پیاده
walkabout U مسافرت پیاده
wayfaring U پیاده روی
to ride shanks's mare U پیاده رفتن
to pad the hoof U پیاده رفتن
to walk . To go on foot. U پیاده رفتن
zebra crossing U خط عابر پیاده
to pad aroad U پیاده رفتن
walkabouts U گردش پیاده
to go on foot U پیاده رفتن
to pad it U پیاده رفتن
unset U پیاده کردن
to get off U پیاده شدن از
dismantle U پیاده کردن
skirmisher U پیاده نظام
pads U دزد پیاده
turnable foot bridge U پل پیاده رو گردان
dismount U پیاده کردن
pad U دزد پیاده
dismantled U پیاده کردن
curbed U جلوگیری لبه پیاده رو
curb U جلوگیری لبه پیاده رو
treadway U پل برای عناصر پیاده
dismounting U پیاده کردن یا شدن
pads U پیاده سفر کردن
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
dismounting U از اسب پیاده شدن
janizary U سرباز پیاده نظام
curbing U جلوگیری لبه پیاده رو
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
unmounted U سوار نشده پیاده
land vi U پیاده شدن رسیدن
pedestrianised U پیاده روی کردن
pedestrianises U پیاده روی کردن
pedestrianising U پیاده روی کردن
pedestrianize U پیاده روی کردن
pad U پیاده سفر کردن
pedestrianizes U پیاده روی کردن
pedestrianizing U پیاده روی کردن
dismount U از اسب پیاده شدن
dismount U پیاده کردن یا شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com