Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
juridically
U
از لحاظ قضائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
judicatory
U
قضائی
judicially
U
از نظر قضائی
judicial arbitrator
U
داور قضائی
the long robe
U
پیشه قضائی
rogatory commission
U
نیابت قضائی
the long robe
U
لباس قضائی
gentlemen of the robe
U
مردمان قضائی
circuit
U
حوزه قضائی
circuits
U
حوزه قضائی
leading case
U
نمونه یاسابقه قضائی
judicial review
U
تجدید نظر قضائی
to seek or ask lagal a
U
مشورت قضائی کردن
competant judicial authority
U
مقامات صلاحیت دار قضائی
verderor
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderer
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
to revisit a criminal case
[judicial proceedings]
U
یک پرونده جنایی
[رسیدگی قضائی]
را بازدید کردن
cognizance
U
ابلاغ رسمی حق یا اختیارقانونی برای تعقیب موضوعی از مجاری قضائی
viewpoint
U
لحاظ
in the light of
U
از لحاظ
viewpoints
U
لحاظ
for purposes of
U
از لحاظ
every way
U
از هر لحاظ
points of view
U
لحاظ
with the view of
U
از لحاظ
with a view to
U
از لحاظ
perspectives
U
لحاظ
perspective
U
لحاظ
point of view
U
لحاظ
technically speaking
U
از لحاظ فنی
militarily
U
از لحاظ نظامی
from an economical standpoint
U
از لحاظ اقتصاد
sanitarily
U
از لحاظ بهداشت
pro forma
U
از لحاظ فاهر
juristically
U
از لحاظ حقوقی
in all respects
U
ازهر لحاظ
juridically
U
از لحاظ حقوقی
medically
U
از لحاظ طبی
modally
U
از لحاظ چگونگی
theologically
U
از لحاظ الهیات
morbid anatomy
U
از لحاظ ناخوشی
municipally
U
از لحاظ شهرداری
orthographically
U
از لحاظ املا
in every respect
U
ازهر لحاظ
to all intents and purposes
U
ازهر لحاظ
for brevity's sake
U
از لحاظ اختصار
sexually
U
از لحاظ جنس
phase
U
لحاظ پایه
surgically
U
از لحاظ جراحی
criminally
U
از لحاظ جنائی
politically
U
از لحاظ سیاسی
of
U
از طرف از لحاظ
phased
U
لحاظ پایه
nationally
U
از لحاظ ملی
socially
U
از لحاظ اجتماعی
professionally
U
از لحاظ پیشه
exofficio
U
از لحاظ سمت
phases
U
لحاظ پایه
qualitatively
U
از لحاظ کیفیت
materialistically
U
از لحاظ مادیت
economically
U
از لحاظ اقتصاد
internationally
U
از لحاظ بین المللی
on principle
U
از لحاظ قیود اخلاقی
nautically
U
از لحاظ کشتی رانی
politically active
U
از لحاظ سیاسی پرتحرک
politically involved
U
از لحاظ سیاسی پرتحرک
mineralogically
U
از لحاظ کان شناسی
therapeutically
U
از لحاظ درمان شناسی
geologically
U
از لحاظ زمین شناسی
strategically
U
از لحاظ سوق الجیشی
theoretically
U
از لحاظ فرض علمی
hierarchically
U
از لحاظ رئیسی و مرئوسی
exofficio
U
از لحاظ تصدی مقام و غیره
symmetry allowed reaction
U
واکنش مجاز از لحاظ تقارن
nutrients
U
ماده مقوی از لحاظ غذایی
nutrient
U
ماده مقوی از لحاظ غذایی
wood craft
U
جنگل شناسی از لحاظ شکار
ornamentally
U
از لحاظ تزئین منباب زینت
ornamentallyr
U
از لحاظ تزئین میناب زینت
to rely on somebody for your income
U
از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
baseball throw
U
مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
popularly
U
از لحاظ توده مردم بزبان ساده
Mentally retarded children.
U
کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
white wool
U
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
cleanest
U
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleaned
U
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
exegeses
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
clean
U
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleans
U
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
unlimited
U
وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
psychological moment
U
موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
advantaged
U
کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
historcicism
U
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
goat hair
U
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com