English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
materiel readiness U امادگی رزمی وسایل
test equipment U وسایل ازمایش
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
condition of readiness U وضعیت امادگی رزمی
flight readiness firing U ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
processes U و وسایل کنترل و پشتیبانی
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
MCA U بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
situation indicator U دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
condition U 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
zeroize U تنظیم وسایل رمز یک ماشین رمز روی یک وضعیت ثابت
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
battlefield recovery U اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
combat readiness U امادگی رزمی
readiness U امادگی رزمی
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
readiness category U نوع امادگی رزمی
combat ready U دارای امادگی رزمی
readiness category U درجه امادگی رزمی
flyable dud U بدون امادگی رزمی
level of readiness U سطح امادگی رزمی
tactical support U پشتیبانی رزمی
combat support U پشتیبانی رزمی
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
field service U پشتیبانی سرویس رزمی
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
combat support arms U یکان پشتیبانی رزمی
combat service support U پشتیبانی خدمات رزمی
war footing U حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
state of alert U وضعیت امادگی
condition code U کد وضعیت امادگی اقلام
screening U ازمایش
tests U ازمایش
shying U ازمایش
shyer U ازمایش
shy U ازمایش
shies U ازمایش
vetting U ازمایش
experimentation U ازمایش
shied U ازمایش
checking U ازمایش
shyest U ازمایش
trials U ازمایش
testing U ازمایش
experiments U ازمایش
trial U ازمایش
examen U ازمایش
experiment U ازمایش
assays U ازمایش
experimenting U ازمایش
g U ازمایش
assay U ازمایش
tested U ازمایش
experimented U ازمایش
probation U ازمایش امتحان
testing stand U سکوی ازمایش
testing stand U میز ازمایش
testing of materials U ازمایش مصالح
gauge U ازمایش کردن
testing load U بار ازمایش
testing of materials U ازمایش مواد
program testing U ازمایش برنامه
gauged U ازمایش کردن
gauges U ازمایش کردن
testing time U زمان ازمایش
test tube U لوله ازمایش
test cases U قضیه در ازمایش
tries U سنجیدن ازمایش
test case U قضیه در ازمایش
to bring to the proof U ازمایش کردن
try U سنجیدن ازمایش
tensile test U ازمایش کششی
test tubes U لوله ازمایش
probationership U ازمایش کاری
probational U ازمایش امتحان
preliminary test U ازمایش مقدماتی
stripping test U ازمایش زدودگی
spot test U ازمایش فوری
stripping test U ازمایش زدودن
experimentally U از راه ازمایش
examine U ازمایش کردن
tensile test U ازمایش کشش
test clip U گیره ازمایش
test course U مسافت ازمایش
quizzes U ازمایش کردن
teasthole U گمانه ازمایش
test element U وسیله ازمایش
test hole U چاه ازمایش
assay U ازمایش سنجش
regression testing U ازمایش رگرسیون
quiz U ازمایش کردن
test bed U میز ازمایش
test bay U میدان ازمایش
shear test U ازمایش برشی
shop test U ازمایش کارگاهی
self test U ازمایش خودکار
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
saturation testing U ازمایش اشباعی
test announcement U نتیجه ازمایش
test bar U میله ازمایش
test bay U حوزه ازمایش
assays U ازمایش سنجش
test set U دستگاه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
random test U ازمایش نامنظم
tester U ازمایش کننده
tester U دستگاه ازمایش
psychometry U ازمایش هوش
test series U سری ازمایش
test room U اطاق ازمایش
random test U ازمایش پیشامدی
test model U نمونه ی ازمایش
retrial U ازمایش مجدد
retrials U ازمایش مجدد
tally plate U برچسب ازمایش
rattler test U ازمایش تردی
test plan U طرح ازمایش
rattler test U ازمایش تورق
system testing U ازمایش سیستم
test piece U نمونه ازمایش
inspection test U ازمایش کار
alpha testing U ازمایش الفا
test U ازمایش کردن
gaff U ازمایش سخت
flattening test U ازمایش توزیعی
final test U ازمایش نهائی
automatic check U ازمایش خودکار
automatic testing U ازمایش خودکار
fatigue test U ازمایش خستگی
factorial design U ازمایش فاکتوریل
explosion proof U ازمایش- انفجار
experimentalist U اهل ازمایش
tested U ازمایش کردن
hammer test U ازمایش سقوطی
weathring test U ازمایش فرسایش
impact test U ازمایش ضربه
image test U ازمایش تصویر
comparison test U ازمایش مقایسهای
gage U ازمایش کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com