Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
professionally
U
ازراه پیشه یاکسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
professionals
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
professional
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
well there are actors and actors
U
آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
pervertible
U
ازراه در رو
inquiringly
U
ازراه بازجویی
by indirection
U
ازراه تقلب
heretically
U
ازراه رفض
by ear
U
ازراه گوش
inferentially
U
ازراه استنباط
inquiringly
U
ازراه استفسار
gymnastically
U
ازراه ورزش
by sea
U
ازراه دریا
catechist
U
ازراه پرسش
exegetically
U
ازراه تفسیر
diagnostically
U
ازراه تشخیص
demonstratively
U
ازراه اثبات
controversially
U
ازراه مباحثه
conjugally
U
ازراه زناشویی
interposingly
U
ازراه مداخله
interrogatively
U
ازراه پرسش
foully
U
ازراه خیانت
offensively
U
ازراه تهاجم
posteriori
U
ازراه استقرار
intuitively
U
ازراه انتقال
intuitively
U
ازراه برهانی
paraphrastically
U
ازراه تفسیر
algebraically
U
ازراه جبر
introspectively
U
ازراه خودنگری
by courtesy
U
ازراه التفات
encouragingly
U
ازراه تشویق
intuitively
U
ازراه کشف
catechization
U
ازراه سئوال وجواب
to break a way
U
موانع را ازراه خودبرداشتن
foully
U
ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
philosophically
U
ازراه حکمت دوستی
ingratiatingly
U
ازراه خود شیرینی
inferentially
U
ازراه نتیجه گیری
hieroglyphically
U
ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
basophobia
U
هراس ازراه رفتن
glozingly
U
ازراه عیب پوشی
long distance
U
ازراه دور تلفن کردن
long-distance
U
ازراه دور تلفن کردن
air movements
U
حرکت دادن ازراه هوا
withdrawal
U
تخلیه مواضع ازراه هوا
concretionary
U
تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
polemically
U
ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
debaueh
U
ازراه درکردن گمراه کردن
withdrawals
U
تخلیه مواضع ازراه هوا
gnosticize
U
ازراه عرفان تشریح کردن
endermic
U
ازراه پوستی از ورا پوست
rje
U
ورود برنامه ازراه دورEntry ob
patronizingly
U
ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
demonstratively
U
با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
refutation
U
اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
gamogenesis
U
زاد و ولد ازراه جفت گیری
intriguingly
U
با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
catechetical
U
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
parrotry
U
بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
parasyntheton
U
واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
bobs
U
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
impo
U
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
bobbing
U
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bob
U
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
craftbrother
U
هم پیشه
artificer
U
پیشه ور
avocation
U
پیشه
line of business
U
پیشه
handicraftsman
U
پیشه ور
careering
U
پیشه
traded
U
پیشه
artisans
U
پیشه ور
tradesman
U
پیشه ور
tradesmen
U
پیشه ور
craft
U
پیشه
crafts
U
پیشه
jobs
U
پیشه
walks of life
U
پیشه
vocations
U
پیشه
artisan
U
پیشه ور
functions
U
پیشه
functioned
U
پیشه
mysteries
U
پیشه
mystery
U
پیشه
trade
U
پیشه
occupation
U
پیشه
occupations
U
پیشه
function
U
پیشه
job
U
پیشه
career
U
پیشه
careered
U
پیشه
careers
U
پیشه
professions
U
پیشه
calling
U
پیشه
vocation
U
پیشه
profession
U
پیشه
walk of life
U
پیشه
trade
U
پیشه حرفه
profession of medicine
U
پیشه پزشکی
amorist
U
عاشق پیشه
amative
U
عاشق پیشه
traded
U
پیشه حرفه
pursuits
U
حرفه پیشه
pursuit
U
حرفه پیشه
line of business
U
شاخه پیشه
the long robe
U
پیشه قضائی
handicraft
U
پیشه دستی
chisel tooth
دندان پیشه
practice
U
رویه پیشه
jackdaws
U
کلاغ پیشه
oppressive
U
ستم پیشه
supervisory
U
مباشر پیشه
jackdaw
U
کلاغ پیشه
practice
U
کار پیشه
studio
U
پیشه گاه
studios
U
پیشه گاه
professionally
U
از لحاظ پیشه
freelancer
U
پیشه ور آزاد
break the bank
<idiom>
U
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
career women
U
زن دارای حرفه یا پیشه
career woman
U
زن دارای حرفه یا پیشه
trade
U
پیشه وری کاسبی
laid up in bed
U
پیشه ویژه رشته
he is a physician byprofession
U
پیشه او پزشکی است
good will
U
حق کسب و پیشه وتجارت
ministry of industry
U
وزارت پیشه و هنر
craft guild
U
صنف پیشه وران
profession
U
پیشگانی پیشه کار
industry
U
پیشه و هنر ابتکار
industries
U
پیشه و هنر ابتکار
profession
U
افهار پیشه و حرفه
professions
U
پیشگانی پیشه کار
professions
U
افهار پیشه و حرفه
traded
U
پیشه وری کاسبی
sand crack
U
ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone
U
الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
to retain a freelancer
U
استخدام کردن پیشه ور آزاد
specialisms
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
specialism
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
eminence
U
پر مقام
[بالا رتبه]
در گروهی یا پیشه ای
structuralism
U
بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
nostradamus
U
کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
actual job
[job held]
[occupation held]
U
پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
lay deacon
U
شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
rigger
U
کسی که پیشه اش بستن بادبانهاوکوبیدن میخهای کشتی است
The box office star of 1980.
U
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
logographer
U
مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
practician
U
کسیکه دست بکار پیشه ایست وکیل دست در کار
to engage somebody as somebody
U
کسی را به عنوان کسی
[در پیشه ای]
استخدام کردن
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com