English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
private enterprises U موسسات خصوصی
public enterprises U موسسات عمومی
private institutions U موسسات خصوصی
public institutions U موسسات عمومی
thrift institutions U موسسات پس انداز
investment institutions U موسسات سرمایه گذاری
government enterprise U موسسات تولیدی دولتی
nonprofit enterprises U موسسات غیر انتفاعی
state aid U کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
corody U لباس وغذا وغیره که موسسات خیریه به محتاجان میدهند
regional agency U موسسات ناحیهای موسساتی با صلاحیت محدودبه ناحیه خاص
investors U کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
investor U کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
pluralism U عقیده مبتنی برلزوم دخالت کلی و عملی موسسات و مجامع غیر دولتی در امر اداره مملکت
affrication U ادغام
pooling U ادغام
diphthongs U ادغام
ellipse U ادغام
ellipses U ادغام
affricate ادغام
amalgametion U ادغام
elision U ادغام
crasis U ادغام
integeration U ادغام
condensation U ادغام
diphthong U ادغام
mergers U ادغام
umlaut U ادغام
synal U ادغام
merger U ادغام
food and agricultural organization U از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
elided U ادغام کردن
vertical integration U ادغام عمودی
elides U ادغام کردن
merges U ادغام کردن
diphthongization U ادغام اصوات
mail merging U ادغام پستی
consolidation U ادغام کردن
mail merge U ادغام پستی
elide U ادغام کردن
merges U ادغام شدن
umlaut U ادغام کردن
eliding U ادغام کردن
sectoral integation U ادغام بخشی
merge U ادغام شدن
vertical merger U ادغام عمودی
merge U ادغام کردن
affricate ادغام صوتی
contraction U ادغام همکشیدن
merges U ادغام شرکتها
consolidator U ادغام کننده
merge U ادغام شرکتها
contractions U ادغام همکشیدن
horizontal integration U ادغام افقی
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
diphthongize U ادغام کردن اصوات
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
coalesces U ادغام دو یا چند فایل
coalescing U ادغام دو یا چند فایل
coalesced U ادغام دو یا چند فایل
coalesce U ادغام دو یا چند فایل
merge sort U ادغام و جور کردن
amalgamation U ادغام یا اختلاط شرکتها
syn U ادغام هجائی یاصدایی
sort merge U جور کردن و ادغام
synaloepha U ادغام دو یا چندحرف صدا دار
merges U غرق شدن ادغام کردن
merge U غرق شدن ادغام کردن
contractile U ادغام شونده هم کشی پذیر
ain't U صورت ادغام شدهء not areوnot is
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
except U مکان دهی و ادغام شامل نیست
synalepha U ادغام دویاچند حرف صدا دار
instituting U موسسه
stablishment U موسسه
inst U موسسه
enterprises U موسسه
institute U موسسه
institution U موسسه
enterprise U موسسه
establishments U موسسه
corporation U موسسه
establishment U موسسه
corporations U موسسه
institutes U موسسه
instituted U موسسه
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
saving institutions U موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
report generator U نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
translation agency U موسسه ترجمه
enterprises U موسسه اقتصادی
enterprise U موسسه اقتصادی
businesses U موسسه بازرگانی
installation property U مایملک موسسه
pawnshop U موسسه رهنی
foundation U موسسه خیریه
business U موسسه بازرگانی
foundress U موسسه بانیه
charities U موسسه خیریه
entity U موسسه مستقل
entities U موسسه مستقل
civilian enterprise U موسسه غیرنظامی
installation U موسسه نظامی
charitable institution U موسسه خیریه
bindery U موسسه صحافی
correctional institution U موسسه تادیبی
charity U موسسه خیریه
economic unit U موسسه دولتی و ...
finance house U موسسه مالی
installations U موسسه نظامی
discount house U موسسه تنزیل
closed shop U موسسه کارشناسی
credit institution U موسسه اعتباری
closed shops U موسسه کارشناسی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
nonprofit firm U موسسه غیر انتفاعی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
social service U موسسه تعاون اجتماعی
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
social welfare U موسسه رفاه اجتماعی
shipping agent U موسسه حمل کالا
establishments U موسسه دسته کارکنان
establishment U موسسه دسته کارکنان
financial intermediary U موسسه مالی واسطه
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
wiring U موسسه سیم سازی
carrier U موسسه حمل و نقل
jobholder U عضو ثابت موسسه
charles babbage institute U موسسه چارلز بابیج
carriers U موسسه حمل و نقل
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
sovkhoz U موسسه کشاورزی وروستایی
joint enterprise U موسسه اقتصادی مشترک
firmest U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
clearinghouse U موسسه تهاتری لندن انبار
firms U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmer U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firm U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
principals U رئیس موسسه اثاثه ارثی
principal U رئیس موسسه اثاثه ارثی
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
collator U ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
outsider U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
outsiders U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
interoffice U مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
corporation U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporations U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
entrepreneurs U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneur U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
net net worth U ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
optimal merge tree U نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
house organ U مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
groupage U ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
merge U برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merges U برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
Mingle design U طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
place utility U استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
civil damage assessment U ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
winery U کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
service bureau U دفتر خدماتی موسسه خدماتی
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com