Perdic | اتاق قرائت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	reading room U	اتاق قرائت
	reading rooms U	اتاق قرائت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	reading U	قرائت
	readings U	قرائت
	readership U	قرائت
	pericope U	قرائت
	direct reading U	قرائت مستقیم
	reading room U	قرائت خانه
	reading rooms U	قرائت خانه
	orthoepist U	قرائت دادن
	interlocution U	قرائت یااواز
	accent	طرز قرائت
	accented	طرز قرائت
	reads U	قرائت کردن
	read U	قرائت کردن
	picking belt U	نوار قرائت
	compartmentalizing U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalizes U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalized U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalize U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalising U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalised U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalises U	اتاق اتاق کردن
	intonation U	طرز قرائت تلفظ
	intonations U	طرز قرائت تلفظ
	unread U	قرائت نشده بیسواد
	lectern U	میز مخصوص قرائت
	targetting U	نقطه برداشت یا قرائت
	targetted U	نقطه برداشت یا قرائت
	scansion U	قرائت شعر باوزن
	targeting U	نقطه برداشت یا قرائت
	targeted U	نقطه برداشت یا قرائت
	target U	نقطه برداشت یا قرائت
	targets U	نقطه برداشت یا قرائت
	lecterns U	میز مخصوص قرائت
	direct reading dial U	درجه بندی برای قرائت مستقیم
	lectionary U	صورت ایاتی که درکلیسا قرائت میشود
	quadrantal error U	اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
	declamatory U	مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
	roamer U	کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
	deacon U	خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
	deacons U	خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
	readers U	مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
	reader U	مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
	room U	اتاق
	chambers U	اتاق
	chamber U	اتاق
	room mate U	هم اتاق
	rooms U	اتاق
	reception room U	اتاق پذیرایی
	bed and breakfast U	اتاق و صبحانه
	a double room U	یک اتاق دو نفره
	war room U	اتاق عملیات
	war room U	اتاق جنگ
	a sinlge room U	یک اتاق یک نفره
	Room 123 U	اتاق 123
	Get out of the room. U	از اتاق بروبیرون
	newsrooms U	اتاق خبر
	reception room U	اتاق انتظار
	newsroom U	اتاق نودادنگاری
	newsroom U	اتاق خبر
	houseroom U	اتاق خانه
	newsrooms U	اتاق نودادنگاری
	common rooms U	اتاق استادان
	reception rooms U	اتاق پذیرایی
	common room U	اتاق استادان
	reception rooms U	اتاق انتظار
	a single room U	یک اتاق یک نفره
	Elephant in the living room U	فیل در اتاق نشیمن
	vestibular U	اتاق کوچک بدن
	long gallery U	اتاق طویل
	keeping-room U	اتاق نشیمن
	dortour U	اتاق خواب
	dorter U	اتاق خواب
	common joist U	تیر کف اتاق
	batten U	[تخته ی کف اتاق ]
	assmbly-room U	اتاق همایش
	ante-chamber U	اتاق انتظار
	waiting-room U	اتاق انتظار
	living rooms U	اتاق نشیمن
	clearing houses U	اتاق تهاتر
	operations room U	اتاق عملیات
	surgery U	اتاق جراحی
	distorted room U	اتاق خطاانگیز
	sickrooms U	اتاق بیمار
	room temperature U	دمای اتاق
	clearing house U	اتاق تهاتر
	wheelhouse U	اتاق سکان
	roomful U	بقدر یک اتاق پر
	living room U	اتاق نشیمن
	sickroom U	اتاق بیمار
	studios U	اتاق کار
	studio U	اتاق کار
	roomfuls U	بقدر یک اتاق پر
	wheelhouses U	اتاق سکان
	snow cave U	اتاق برفی
	linoleum U	مشمع کف اتاق
	surgeries U	اتاق جراحی
	vacuum chamber U	اتاق خلاء
	sitting room U	اتاق نشیمن
	chamber of trade U	اتاق بازرگانی
	undercroft U	اتاق کلیسا
	chamber of commerce U	اتاق تجارت
	chamber of shipping U	اتاق کشتیرانی
	sitting-room U	اتاق نشیمن
	chamber of trade U	اتاق تجارت
	toolroom U	اتاق ابزار
	tearoom U	اتاق چای
	spence U	اتاق ناهارخوری
	spense U	اتاق ناهارخوری
	chamber of commerce U	اتاق بازرگانی
	sitting-rooms U	اتاق نشیمن
	studding U	ارتفاع اتاق
	cabin U	اتاق کوچک قایق
	workshops U	اتاق کار کارگاه
	I'd like a sinlge room.	من یک اتاق یک نفره میخواهم.
	workshop U	اتاق کار کارگاه
	cabins U	اتاق کوچک قایق
	chamber U	اتاق خواب خوابگاه
	chambers U	اتاق خواب خوابگاه
	cella U	[اتاق مطالعه ی راهبها]
	calefactory U	[اتاق گرم صومعه]
	enclosure U	اتاق راهبان [دین]
	Casuality [British E] U	اتاق عمل اورژانس
	I'd like a room with bath.	من یک اتاق با حمام میخواهم.
	emergency medical treatment room U	اتاق عمل اورژانس
	playrooms U	اتاق بازی کودکان
	playroom U	اتاق بازی کودکان
	emergency room [American E] [e.r.] [ER] U	اتاق عمل اورژانس
	stokehold U	اتاق اتشخانه کشتی
	vestibular U	مربوط به اتاق کوچک
	undercroft U	اتاق زیر زمینی
	Br U	مخفف اتاق خواب
	workroom U	اتاق کار کارگاه
	lead chamber process U	فرایند اتاق سربی
	casuality department [British E] U	اتاق عمل اورژانس
	A+E unit [British E] U	اتاق عمل اورژانس
	vestries U	اتاق دعا رخت کن
	I'd like a room with twin beds.	من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
	Fine, I will take it.	خوب من اتاق را میخواهم.
	I'd like a double room U	من یک اتاق دو نفره میخواهم.
	vestry U	اتاق دعا رخت کن
	Operation room. U	اتاق عمل ( بیمارستان )
	hall U	اتاق بزرگ دالان
	Accident and Emergency U	اتاق عمل اورژانس
	halls U	اتاق بزرگ دالان
	redid U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	Egyptian hall U	[اتاق عمومی مستطیل شکل]
	redone U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	studies U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	Mary is in the next room. U	ماری در اتاق پهلویی است.
	redo U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	redoes U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	cattle [rooms] of the worst description U	دام [اتاق] در بدترین وضعیت
	redoing U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	chamber of commerce U	اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
	She entered the room as naked as the day she was born . U	لخت وعور وارد اتاق شد
	She was sitting in the corner of the room . U	گوشه اتاق نشسته بود
	smoking room U	اتاق ویژه سیگار کشیدن
	May I see the room? U	آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
	industries and mines U	اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
	My room hasn't been prepared.	اتاق من آماده نشده است.
	NO VACANCIES U	اتاق خالی موجود نیست.
	Do you have any vacancies? U	آیا اتاق خالی دارید؟
	I'd like a double bed room.	من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
	deckhouse U	اتاق روی عرشه کشتی
	What is my room number? U	شماره اتاق من چند است؟
	studying U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	study U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	international chamber of commerce U	اتاق بازرگانی بین المللی
	tape library U	اتاق مخصوص نگهداری نوار
	smoker U	واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
	stateroom U	اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
	loft ladder U	پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
	attic ladder U	پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
	smokers U	واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
	suite U	اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
	enfilade U	[یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
	loft ladder U	نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
	There is an air of mystery in this room. U	این اتاق حالت مرموزی دارد
	bodywork U	ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
	Give the room a good clean. U	اتاق را حسابی جمع وجور کردن
	suites U	اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
	There are no vacancies at the hotel. U	هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
	attic ladder U	نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
	attic door-case	[چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
	double up <idiom> U	اتاق خود را باکسی شریک بودن
	wood block U	قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
	The room was tastefully decorated with flowers . U	اتاق خیلی با مزه با گه تزیین شده بود
	smoking room U	اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
	wall-to-wall U	[مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
	The room is stuffy. U	هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
	magnetic deviation U	میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
	equation of time U	خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
	europen plan U	نرخ ثابت هتل جهت اتاق وسرویس مهمانان
	Several people could be accommodated in this room. U	چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
	Hotel accommodation is rather expensive there. U	قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
	Could you put a cot in the room? U	آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
	Could you put an extra bed in the room? U	آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
	hanging U	[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
	accessorize U	اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
	The room is bare of furniture . U	این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )