English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
upwellings U ابهای بالارود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
upstream U بالارود
up the river U بالارود
head water U بالای رودخانه بالارود
up stream U بالارود در قسمت بالای نهر
inshore water U ابهای ساحلی
spill water U ابهای اضافی
surplus water U ابهای مازاد
ground water U ابهای زیرزمینی
surplus water U ابهای اضافی
territorial waters U ابهای ساحلی
hydrology U بررسی ابهای سطحی
lentic U وابسته به ابهای راکد
overflows U ابهای اضافی لبریزی
high seas U ابهای بین المللی
high seas U ابهای برون مرزی
table waters U ابهای معدنی سر سفره
hydrogeology U بررسی ابهای زیرزمینی
groundwater U ابهای زیر زمینی
tail drain U نهرچه ابهای مازاد
overflowed U ابهای اضافی لبریزی
overflow U ابهای اضافی لبریزی
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
lentic U زیست کننده در ابهای راکد
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
inland rules U مقررات حرکت در ابهای داخلی
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
balneology U مبحث استحمام در ابهای گرم
water table U سطح ابهای زیر زمین
water tables U سطح ابهای زیر زمین
hydro statics U علم شار وموازنه ابهای ساکن
piscary U ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
hydrography U نقشه برداری از ابهای روی زمین
hydrology U گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
salinometer U الت تعیین مقدار نمک در ابهای شور
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
hydrothermal U وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین
intrapermafrost water U ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
dumb well U چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
suprapermafrost U ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com