English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (5286 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
It's too cold. آن خیلی سرد است.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stentorian U خیلی بلند
seldom U خیلی کم ندرتا
raucous U خیلی نامرتب
goody goody U خیلی خوب
goody-goodies U خیلی خوب
goody-goody U خیلی خوب
very good U خیلی خوب
glorious U خیلی خوب
rattling U خیلی تند خیلی خوب
well U خیلی خوب
wells U خیلی خوب
dump U بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
near miss U فاصله خیلی دور دو هواپیما
near misses U فاصله خیلی دور دو هواپیما
quaint U خیلی فریف
frequently U خیلی اوقات
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
high U خیلی بزرگ
highest U خیلی بزرگ
highs U خیلی بزرگ
often U خیلی اوقات
blockbuster U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbusters U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
so U خیلی باین زیادی
infinitely U خیلی زیاد
sky high U خیلی بالا در اسمان
sky-high U خیلی بالا در اسمان
exceeding U خیلی زیاد
villainous U خیلی بد
extra U بسیار خیلی
extra- U بسیار خیلی
extras U بسیار خیلی
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
super- U در معنای خیلی خوب یا قدرتمند
fortissimo U خیلی بلند
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
microwave U موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی
hunks U شخص خیلی خسیس
open and shut U خیلی سهل
open-and-shut U خیلی سهل
parlous U خیلی مهیب
outdistance U خیلی جلوتر از دیگری افتادن
outdistanced U خیلی جلوتر از دیگری افتادن
outdistances U خیلی جلوتر از دیگری افتادن
outdistancing U خیلی جلوتر از دیگری افتادن
superabundant U خیلی زیاد
immediate U خیلی فوری
chaining U اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
chopper U توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
choppers U توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
voracious U پرولع خیلی گرسنه
decrepit U خیلی پیر
micro- U در معنای خیلی کوچک
tycoon U سرمایه دار خیلی مهم
tycoons U سرمایه دار خیلی مهم
whopping U خیلی بزرگ
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
lowest U خیلی پست تر پایین تر
spate U تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
macro- U خیلی بزرگ یا مربوط به نام سیستم
titanic U غول اسا خیلی کلان
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
bottleneck U راه خیلی باریک
bottlenecks U راه خیلی باریک
faraway U خیلی دور
transient U باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
transients U باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
prim U خیلی محتاط تمیز
oversimplification U خیلی سهل گرفتن
oversimplified U خیلی سهل گرفتن
oversimplifies U خیلی سهل گرفتن
oversimplify U خیلی سهل گرفتن
oversimplifying U خیلی سهل گرفتن
spat U : حلزون خوراکی خیلی کوچک
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
precipitate U خیلی سریع
precipitated U خیلی سریع
precipitates U خیلی سریع
precipitating U خیلی سریع
gape U خمیازه کشیدن دهان را خیلی باز کردن
gaped U خمیازه کشیدن دهان را خیلی باز کردن
gapes U خمیازه کشیدن دهان را خیلی باز کردن
gaping U خمیازه کشیدن دهان را خیلی باز کردن
overawe U خیلی وحشت زده کردن
overawed U خیلی وحشت زده کردن
overawes U خیلی وحشت زده کردن
overawing U خیلی وحشت زده کردن
hint U چیز خیلی جزئی
hinted U چیز خیلی جزئی
hints U چیز خیلی جزئی
slash U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashed U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
Other Matches
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
dumpiness U خیلی
not a few U خیلی ها
very little U خیلی کم
abysmal <adj.> U خیلی بد
in large quantities U خیلی خیلی
many U خیلی
far and away U خیلی
very U خیلی
for long U خیلی
routh U خیلی
copious U خیلی
highly U خیلی
dammit U خیلی
damn U خیلی
ten U خیلی
to a large extent U خیلی
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
giantess U زن خیلی قدبلند
by leaps and bounds U خیلی تند
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
corking U خیلی زیبا
far off U خیلی دور
dead slow U خیلی اهسته
far and away U خیلی دور
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
precise U خیلی دقیق
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
too tough U خیلی سفت
jolly U بذله گو خیلی
pluperfect U خیلی عالی
extreme U خیلی زیاد
Neanderthal U خیلی کهنه
confidential U خیلی محرمانه
pitch black U خیلی سیاه
pitch-black U خیلی سیاه
piping hot U خیلی داغ
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
benedicite U خیلی خوب
before you can say knife U خیلی زود
at most U خیلی باشد
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
as stiff as a poker U خیلی خشک
as good as U خیلی خوب
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
far U زیاد خیلی
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
thank you very much U خیلی متشکرم
precisian U خیلی دقیق
pixilated U خیلی حساس
pianissmo U خیلی نرم
very light U خیلی سبک
overstrung U خیلی حساس
oftentimes U خیلی اوقات
of vital importance U خیلی ضروری
swith U خیلی عظیم
superrabundant U خیلی زیاد
much worse U خیلی بدتر
primely U خیلی خوب
raff U خیلی زیاد
subminiature U خیلی کوچک
span new U خیلی تازه
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
skinless U خیلی حساس
toploftiness U خیلی متکبر
senseful U خیلی حساس
sappy U خیلی احساساتی
rotundily U چاقی خیلی
ultraconservative U خیلی محتاط
ritzy U خیلی شیک
much was said U خیلی حرفهازده شد
bone dry U خیلی خشک
number one U خیلی خوب
immensurable U خیلی قدیم
He is a loose card . U خیلی ول است
iam in bad U خیلی محتاجم
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
hit bottom <idiom> U خیلی پست
hand in glove U خیلی نزدیک
hand in glove U خیلی صمیمی
hand and glove U خیلی نزدیک
in no time U خیلی زود
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
many persons U خیلی اشخاص
many people U خیلی اشخاص
many people U خیلی از مردم
lower most U خیلی پست تر
lily white U خیلی سفید
level best U خیلی خوب
level best U خیلی عالی
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
it is very easily done U خیلی به اسانی
hand and glove U خیلی صمیمی
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
many times <adv.> U خیلی از اوقات
often <adv.> U خیلی از اوقات
I spoke my mind. U من خیلی رک گفتم.
really wicked U خیلی محشر
really sick U خیلی محشر
Many thanks! U خیلی ممنون!
oft [archaic, literary] <adv.> U خیلی از اوقات
on any number of occasions <adv.> U خیلی از اوقات
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
costs and arm and a leg <idiom> U خیلی گرونه
To take with a pinch of salt. U خیلی جدی نگرفتن
sick [British E] <adj.> U خیلی خوب
nifty U خیلی خوب
great <adj.> U خیلی خوب
awesome <adj.> U خیلی خوب
niftier U خیلی خوب
whackings U خیلی بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
cool <adj.> U خیلی خوب
wicked <adj.> U خیلی خوب
once in the blue moon U خیلی بندرت
niftiest U خیلی خوب
oodles U خیلی زیاد
lots U خیلی زیاد
aquamarine <adj.> <noun> U آبی خیلی روشن
very short U شعاع عمل خیلی کم
It is quite likely that …. U خیلی احتمال می رود که …
mammoth task U وظیفه خیلی بزرگ
not too expensive U خیلی گران نباشد.
very long U برد خیلی زیاد
It is too expensive. خیلی گران است.
very many book U کتابهای خیلی زیاد
I greatly appreciate it. [ I am very greatful] U خیلی قدردانی می کنم.
very short U برد خیلی کوتاه
It's too small U آن خیلی کوچک است.
very light U خیلی روشن یا کم رنگ
ultra U خیلی متعصب مافوق
far cry from <idiom> U [خیلی فرق داره با]
very high frequency U فرکانس خیلی زیاد
very high U ارتفاع خیلی بالا
they make much noise U خیلی صدا می کنند
ultrashort wave U موج خیلی کوتاه
ultramodernist U ادم خیلی متجدد
ultramodern U خیلی جدید متجدد
I am in a great hurry . I am pressed for time . U خیلی عجله دارم
It's too dark. آن خیلی تاریک است.
good sport <idiom> U کسی که خیلی میبازد
huge blunder U اشتباه خیلی بزرگ
huge mistake U اشتباه خیلی بزرگ
from way back <idiom> U مدت خیلی درازی
foam at the mouth <idiom> U خیلی عصبانی شدن
fit to be tied <idiom> U خیلی عصبانی وناامید
scrupulously <adv.> U خیلی دقیق وسواسی
fall for <idiom> U خیلی عاشق بودن
eyes pop out <idiom> U خیلی متعجب شدن
highway robbery <idiom> U قیمت خیلی بالا
on cloud nine <idiom> U خیلی خوشحال وشاد
on a shoestring <idiom> U باپول خیلی کمی
spic and span <idiom> U خیلی تمیز ومرتب
on a dime <idiom> U درزمان خیلی کوتاه
tire out <idiom> U خیلی خسته شدن
look at the world through rose-colored glasses <idiom> U خیلی مثبت بودن
on edge <idiom> U خیلی عصبی وخشمگین
Thank you very much indeed. U واقعا خیلی ممنون.
like mad <idiom> U خیلی سریعودیوانه وار
do the trick <idiom> U خیلی خوب کارکردن
an arm and a leg <idiom> U پول خیلی زیاد
It is not very far from our house. U خیلی ازمنزل ما دورنیست
We had a lovely ( nice ,enjoyable ) time . U به ما خیلی خوش گذشت
You are most welcome. U خیلی خوش آمدید
His manners are free and easy. U خیلی خودمانی است
He is loaded. U خیلی خر پول است
We get along splendidly(fine) U خیلی با هم جور هستیم
She is extremly restive. U خیلی بی تابی می کند
mind one's P's and Q's <idiom> U خیلی دقیق به رفتاروگفتار
nutty as a fruitcake <idiom> U خیلی دیوانه وابله
What impudence!what never !what cheek! U واقعا" که خیلی رو می خواهد !
He is as bold as brass. He has a never . U خیلی پررو است
(in) up to the chin <idiom> U خیلی مشغول با کسی
We had a very enjoyable time . U به ما خیلی خوش گذشت
She really gets me . She infuriates . U از دستش خیلی کوکم
I see very little of her . U خیلی کم اورامی بینم
She is very passionate. She is over –sexed. U خیلی شهوتی است
He is no fool . He is quite knowledgeable. U خیلی سرش می شود
We had a very rough time. U نه ما خیلی سخت گذشت
It's too hot. آن خیلی گرم است.
at f. U منتهی خیلی باشد
it is very kind of you U خیلی التفات کردید
for a wonder U خیلی عجیب است که
from immemorial times U از زمان خیلی قدیم
it is plenty good enough U خیلی هم خوب است
it is of frequent U خیلی مورد دارد
hairbreadth U فاصله خیلی کم تنگنا
It is much sought after خیلی طالب دارد.
Recent search history Forum search
1It could have been a lot worse.
1argan
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1usually i moved much faster_ask the other girls that i'd been out with.
1we drove to visit my parents in Ipswich.
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1Wishing you a day that is as special in every way as you are. A very happy birthday to you!
1like a beautifully wrought setting
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com