English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
3D analysis U آنالیز سه بعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
projecting U تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
detailed analysis U آنالیز دقیق
technical analysis U آنالیز کردن
elemental analysis U آنالیز عنصری [شیمی]
Complex analysis U آنالیز مختلط [ریاضی]
theory of functions of a complex variable U آنالیز مختلط [ریاضی]
functional analysis U آنالیز تابعی [ریاضی]
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
pictures U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
dye analysis U [آنالیز کردن رنگینه های بکار رفته در فرش جهت تعیین طول عمر فرش و سابقه تاریخی نوع رنگینه]
solids U سه بعدی
puisne U بعدی
one dimentional U یک بعدی
future U بعدی
ulterior U بعدی
one dimentional U تک بعدی
unidimensional U تک بعدی
three dimentional U سه بعدی
tridimensional U سه بعدی
three dimensional U سه بعدی
two dimensional U دو بعدی
solid U سه بعدی
unidimensional U یک بعدی
three-dimensional U سه بعدی
two-dimensional U دو بعدی
further U بعدی
furthered U بعدی
furthering U بعدی
second thoughts U بعدی
succeeding U بعدی
serotine U بعدی
furthers U بعدی
cubical U سه بعدی
subsequent U بعدی
spatial U سه بعدی
subsere U توالی بعدی
aftertastes U لذت بعدی
stereoscope U سه بعدی نما
aftereffect U اثر بعدی
t' other U بعدی دیگر
aftertaste U لذت بعدی
deep space U فضای سه بعدی
t' other U نفر بعدی
tother U بعدی دیگر
tother U نفر بعدی
feeder report U گزارشات بعدی
stereoscopic vision U دید سه بعدی
holograms U تصویر سه بعدی
multidimentional U چند بعدی
n cube U مکعب N بعدی
multidimensional U چند بعدی
latter day U روز بعدی
immediate destination U مقصد بعدی
four dimensional U چهار بعدی
solid geometry U هندسه سه بعدی
space frame U قاب سه بعدی
holographic image U نمایی از شی سه بعدی
follow up supply U اماد بعدی
versatile U چند بعدی
follow up U اقدامات بعدی
stereognosis U ادراک سه بعدی
hologram U تصویر سه بعدی
follow up U اماد بعدی
one dimensional array U ارایه یک بعدی
three dimensional lattice U شبکه سه بعدی
three dimensional polymer U بسپار سه بعدی
unidimensionality U یک بعدی بودن
after-effect U تاثیر بعدی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
after-effects U تاثیر بعدی
dosseret U بلوک سه بعدی
two dimensional lattice U شبکه دو بعدی
two dimensional array U ارایه دو بعدی
two demensional chromatography U کروماتوگرافی دو بعدی
aftermath U عواقب بعدی
tridimensionality U حالت سه بعدی
succeeding generation U نسل بعدی
3D analysis U بررسی سه بعدی
three dimentional array U ارایه سه بعدی
triaxial test U ازمایش سه بعدی
flattest U فایل دو بعدی از داده ها
post indexing U فهرست سازی بعدی
post indexing U شاخص گذاری بعدی
next state function U تابع حالت بعدی
increments U حرکت به محل بعدی
increment U حرکت به محل بعدی
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
second-best U نفر بعدی درجه دو
second best U نفر بعدی درجه دو
flat U فایل دو بعدی از داده ها
depth quening U سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
three dimentional spreadsheet U صفحه گسترده سه بعدی
aftereffect U اثر بعدی داور
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
space time U دستگاه چهار بعدی
ulterior plans U تدابیر اجل بعدی
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
color solid U سه بعدی رنگ نما
isometric Projection U [نقشه هم اندازه سه بعدی]
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
afterimage U تصویر بعدی چیزی
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
her next was a merchant U شوهر بعدی وی بازرگان بود
generic U نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
four address instruction U نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
multidimensional U دارای خصوصیت چند بعدی
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
perspective U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspectives U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
solid angle U زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
z axis U بردار عمق در گراف سه بعدی
stereophotography U عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] U رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
operation U دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
solids U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
damping factor U نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
solid U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
afterborn U زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
soft return U فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
on U گویی که هدف ضربه بعدی است
posthypnotic U ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
photogene U انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
array U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
geometry and rendering U مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
fetches U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
arrays U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
avalanche U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
marker U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
avalanches U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
markers U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
fetched U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
I'm looking forward to your next email. U من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
fetch U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
line flyback U اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
When is the next train to Oxford? U چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
ball is in your court <idiom> U [نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
paraboloid U شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
newest U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newer U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
new- U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
chaining U ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
multiple U نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
model geometric U نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
countered U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
countering U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
link U لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
hidden U فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
counter U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
culling U مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culls U مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
forward U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
culled U مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
forwarded U نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
shift U کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
propagate U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
mar U ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
marred U ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
marring U ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
succeeding spot U نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
cull U مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
fielded U کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
shifted U کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shifts U کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
VRML U سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
vertex U نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
register U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registering U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registers U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
fetches U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetched U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetch U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com