Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tympanic membrane injury
U
آسیب دیدگی پرده گوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to die from an injury
[a wound]
U
به علت آسیب دیدگی
[زخمی]
مردن
dry rot
U
پوسیدگی
[خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
traumatism
U
اسیب دیدگی
water damage
U
خسارت اب دیدگی
strain
U
ضرب دیدگی
strains
U
ضرب دیدگی
bench by a back injury
U
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
membranaceous
U
دارای غشاء پرده پرده غشایی
tone and semitone
U
پرده ونیم پرده
tringle
U
چوب پرده میل پرده چوب دیرک
blemish
آسیب زدن
damage
U
آسیب رساندن به چیزی
to get off cheaply
U
بدون آسیب رها یافتن
to get off lightly
U
بدون آسیب رها یافتن
to get off easy
U
بدون آسیب رها یافتن
injured person
U
آدم آسیب دیده
[زخمی]
protects
U
توقف آسیب دیدن چیزی
damage
U
آسیب
[شوخی]
[اصطلاح روزمره]
integrity
U
دادهای که آسیب ندیده است
protecting
U
توقف آسیب دیدن چیزی
protect
U
توقف آسیب دیدن چیزی
damaged
U
آنچه آسیب یا رنج دیده است
backward
U
بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
backwards
U
بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
to be out of action
[because of injury]
U
غیر فعال شدن
[بخاطر آسیب]
[ورزش]
fatal error
U
خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود
catastrophe
U
خطا یا توقف یک وسیله مربوط به یک آسیب جدی در سیستم
catastrophes
U
خطا یا توقف یک وسیله مربوط به یک آسیب جدی در سیستم
roll forward
U
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
The damage can't have been caused accidentally.
U
آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
The damaged tanker disgorged thousands of liters of oil into the see.
U
از تانکر آسیب دیده هزاران لیتر نفت به دریا روان شد.
shield
U
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
shields
U
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
parity
U
برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
non destructive cursor
U
مجموعه بررسی ها که روی یک قطعه بدون آسیب دیدن انجام شود
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament.
U
آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او
[مرد]
را برای مسابقات نامشخص می کند.
buffer
U
مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
catastrophic error
U
مشکلی که باعث ایجاد آسیب در برنامه یا پاک شدن ناگهانی فایل ها میشود
logic
U
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
maintenance
U
بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
read
U
خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
reads
U
خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
non maskable interrupt
U
سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
bombs
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombed out
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombed
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bomb
U
بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
roll forward
U
, با خواندن ورودی تراکنش واجرای مجدد تمام دستورات برای بازگشت به پایگاه داده وبه وضعیت پیش از آسیب
surged
U
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surge
U
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surges
U
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
viruses
U
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
parity
U
سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
virus
U
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
anti-
U
برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
unrecoverable error
U
خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
jitter
U
خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
to tarnish something
[image, status, reputation, ...]
U
چیزی را بد نام کردن
[آسیب زدن]
[خسارت وارد کردن]
[خوشنامی ، مقام ، شهرت ، ... ]
integrity
U
حقیقتی که بیان کننده این است که فایل روی دیسک آسیب ندیده است و خراب نیست
velum
U
پرده
unreserved
U
بی پرده
pall
U
پرده
plain spoken
U
بی پرده
purdah
U
پرده
painting
U
پرده
paintings
U
پرده
mantles
U
پرده
mantle
U
پرده
palled
U
پرده
palling
U
پرده
palls
U
پرده
straightforwardly
U
بی پرده
straight out
U
بی پرده
tympan
U
پرده
tympanon
U
پرده
window shade
U
پرده
hangings
U
پرده
pecten
U
پرده
screened
U
پرده
door curtain
U
پرده
screening, screenings
U
پرده
screens
U
پرده
door curtain
U
پرده در
patagium
U
پرده
outspokenly
U
بی پرده
curtains
U
پرده
smokescreen
U
پرده
uninhibited
U
بی پرده
free spoken
U
بی پرده
fin footed
U
پرده پا
screen
U
پرده
blinds
U
پرده
straightest
U
بی پرده
membrane
U
پرده
pert
U
بی پرده
straightforward
U
بی پرده
vanes
U
پرده
blind
U
پرده
backstage
U
در پس پرده
frank
U
بی پرده
franks
U
بی پرده
vane
U
پرده
franking
U
بی پرده
at the rear of the stage
<adj.>
<adv.>
U
در پس پرده
franked
U
بی پرده
membranes
U
پرده
franker
U
بی پرده
straighter
U
بی پرده
bluntly
U
بی پرده
diaphragms
U
پرده
veils
U
پرده
veil
U
پرده
blunts
U
بی پرده
blunting
U
بی پرده
bluntest
U
بی پرده
straight
U
بی پرده
blunter
U
بی پرده
blunted
U
بی پرده
blunt
U
بی پرده
blinded
U
پرده
diaphragm
U
پرده
frankest
U
بی پرده
cleaned
U
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleans
U
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
clean
U
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleanest
U
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
endoderm
U
پرده درونی
light screen
U
پرده نور
entracte
U
میان پرده
lambrequin
U
یا روی پرده
A 4-cat play.
U
نمایش در 4 پرده
diaphrgam
U
میان پرده
living picture
U
پرده نقاشی
endocardium
U
پرده درونی دل
maidenhead
U
پرده بکارت
marking panel
U
پرده مخابرات
drumhead
U
پرده صماخ
marking panel
U
پرده شناسایی
membranes
U
پرده پوست
glozing
U
پرده پوشی
grout curtain
U
پرده تزریق
half tone
U
نیم پرده
To draw the curtain .
U
پرده را کشیدن
he has a loose tongue
U
پرده در است
hymenoptera
U
پرده بالان
panel
U
پرده مخابرات
hymenopteral or terous
U
پرده بال
panels
U
پرده مخابرات
Shrouded in mystrey.
U
در پرده اسرار
it is wrapt in mystery
U
در پرده است
mediastinum
U
میان پرده
to draw the c. forth
U
پرده کشیدن
tapestry
U
پرده منقوش
silver screen
U
پرده سینما
tympanic membrane
U
پرده صماخ
tapestry
U
پرده دیوارکوب
tympanum
U
پرده گوش
say it frankly
U
بی پرده بگو
round unvarnished tale
U
سخن بی پرده
ridden
U
پرده محراب
smoke screen
U
پرده دود
the curtain falls
U
پرده میافتد
to draw the c. forth
U
پرده افتادن
sun blind
U
پرده پنجره
straightaway
U
رک وبی پرده
tapestries
U
پرده منقوش
steel facing membrane
U
پرده فولادی
tapestries
U
پرده دیوارکوب
half-notes
U
نیم پرده
unreserve
U
بی پرده گویی
upholster
U
پرده زدن
upholstery
U
پرده فروشی
palmated
U
پرده دار
smokescreen
U
دود پرده
panel code
U
کد پرده مخابرات
half note
U
نیم پرده
half-note
U
نیم پرده
watertight facing
U
پرده اب بندی
hymens
U
پرده بکارت
watertight diaphragm
U
پرده اب بندی
quater tone
U
یک چهارم پرده
veil nebula
U
ابری پرده
veil nebula
U
سحابی پرده
hymen
U
پرده بکارت
wanelength
U
طول پرده
pellicular
U
پرده دار
membrane
U
پرده پوست
screening, screenings
U
پرده سینما
curtains
U
پرده پوشش
curtains
U
جدار پرده
frank
U
بی پرده حرف زن رک
brise-soleil
U
پرده افقی
franker
U
بی پرده حرف زن رک
pelmets
U
چوب پرده
pelmet
U
چوب پرده
dorsel
U
پرده محراب
screen
U
پرده سینما
brise-soleil
U
پرده عمودی
balustrata
U
پرده شبستان
diaphragm
U
میان پرده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com