English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Please don't wake me until 9 o'clock! U لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
Please heat up my food. U لطفا" غذایم را داغ کنید
Please get it off ! [Please clean it up !] U لطفا این را پاک کنید !
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please consider my suggestion. U لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Move along, please! [in a crowd] U لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Please partake of this meal . U لطفا" از این غذا صرف کنید
Please warm up this milk . warm and sincere greetings . U لطفا" این شیر را قدری گرم کنید
Could you repeat what you said, please? U میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
Would you call the head waiter, please? U لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Take this luggage to the taxi, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Would you change the lamp please? U آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Would you change the tyre please? U آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
Please supply the facts relevant to the case. U لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. U هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . U درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
add U اضافه کنید زیاد کنید
adds U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
o'clock U ساعت از روی ساعت
wakeful U بیدار
awakes U بیدار
awake U بیدار
wakeing U بیدار
awoke U بیدار
open eyed U بیدار
awaking U بیدار
woke U بیدار شد
awakened U بیدار
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
wakens U بیدار کردن
wakens U بیدار شدن
hypnopompic U خواب و بیدار
arouse U بیدار کردن
daw U بیدار کردن
to wake up U بیدار شدن
broad a wake U کاملا بیدار
waker U بیدار کننده
awakener U بیدار کننده
wakening U بیدار شدن
wakening U بیدار کردن
wakened U بیدار شدن
aroused U بیدار کردن
arouses U بیدار کردن
arousing U بیدار کردن
wide awake U کاملا بیدار
awaken U بیدار کردن
awaken U بیدار شدن
awakens U بیدار کردن
awakens U بیدار شدن
waken U بیدار کردن
waken U بیدار شدن
wakened U بیدار کردن
wide-awake U کاملا بیدار
awaking U بیدار ماندن
sit up <idiom> U بیدار نشستن
wanener U بیدار کننده
awakening U بیدار کننده
to be up U بیدار بودن
take to U بیدار کردن
to wake U بیدار شدن
to stay up U بیدار ماندن
sit up U بیدار ماندن
night bird U مرغ شب بیدار
awakes U بیدار شدن
awake U بیدار ماندن
awake U بیدار شدن
awaking U بیدار شدن
awakes U بیدار ماندن
hit the deck <idiom> U از خواب بیدار شدن
get out of bed on the wrong side <idiom> U ازدنده چپ بیدار شدن
wakes U از خواب بیدار کردن رد پا
reveille U طبل بیدار باش
outwatch U بیشتر بیدار ماندن از
waked U از خواب بیدار کردن رد پا
rewake U دوباره بیدار کردن
wake U از خواب بیدار کردن رد پا
vigilant U گوش بزنگ بیدار
rouse out U بیدار کردن افراد
i was up early this morning U امروزصبح زود بیدار شدم
Wake not a sleeping lion . <proverb> U شیر خفته را بیدار نکن.
He woke up (got up). U بلند شد( برخاست ،ازخواب بیدار شد )
keep (someone) up <idiom> U باعث بیخوابی شدن ،بیدار نگهداشتن
rouse U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
to have someone wake you up U بگذارید کسی شما را بیدار کند
rouses U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
roused U از خواب بیدار شدن حرکت دادن
I was up all night in my bed. U من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
Be quiet so as not to wake the others. U ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
call book U دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
to book [order] an alarm call U بگذارید کسی با تلفن شما را بیدار کند
patronizingly U لطفا
graciously U لطفا"
prithee U لطفا
Better to go to bed supperless than to rise in debt. <proverb> U گرسنه خوابیدن بهتر است تا در قرض بیدار شدن.
vouchsafed U لطفا حاضرشدن
Please stand up ! U لطفا" بایستید !
deigned U لطفا پذیرفتن
deigning U لطفا پذیرفتن
deigns U لطفا پذیرفتن
Your passport, please. لطفا گذرنامتان.
With milk, please. لطفا با شیر.
Tickets, please. لطفا بلیت.
deign U لطفا پذیرفتن
vouchsafe U لطفا حاضرشدن
vouchsafing U لطفا حاضرشدن
vouchsafes U لطفا حاضرشدن
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. U عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
kindly U لطفا از روی مرحمت
Please let me know. U لطفا"به من اطلاع دهید
I'd like a dessert, please. لطفا دسر میخواهم.
Please fetch the book. U لطفا"بروکتاب رابیاور
Some sugar, please. لطفا مقداری شکر.
No milk, please. لطفا بدون شیر.
Please come down(downstairs). U لطفا"بفرمایید پایین
please U سرگرم کردن لطفا
Stand back, please ! U لطفا"عقب با یستید
PLease let me know(notiffy me). U لطفا" به من خبر بدهید
The bill, please. لطفا صورت حساب.
Please make yourself comfortable. U لطفا" راحت باشید
I'd like breakfast, please. لطفا صبحانه میخواهم.
pleases U سرگرم کردن لطفا
Something light, please. لطفا یک چیز سبک.
Please turn left now. U لطفا حالا شما به چپ بپیچید.
Please pass round the fruit . U لطفا" میوه را دور بگردانید
Please answer the telephone. U لطفا" جواب تلفن را بدهید
condescendingly U ازروی فروتنی یامهربانی لطفا
Please keep me posted(informed). U لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
Please write down your new address . U لطفا" آدرس جدیدتان را بنویسید
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
Please reply as a matter of urgency. U لطفا فوری پاسخ دهید.
Hold the line, please! U لطفا گوشی را نگه دارید!
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
Please do not touch! U لطفا دست نزن [نزنید] !
I want one of these please. لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
Please let me in on your affairs . U لطفا" مرا در کارهایتان واردکنید
Please get me a taxi. لطفا یک تاکسی برایم بگیرید.
Please give me this one . U این یکی را لطفا" بدهید
A ticket to Bath, please. لطفا یک بلیت به شهر باته.
Stop here, please. لطفا همینجا نگه دارید.
Would you wait for me, please? U ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
A cup of tea with lemon, please. لطفا یک فنجان چای با لیمو ترش.
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
Can you give me the key, please? U لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Please help yourself ( with the food ) . U لطفا" برای خودتان غذا بکشید
Save this for me, please! U لطفا این را برای من نگه دار!
Two coffees please . U لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
Please listen carfully for the telephone tI'll I come back . U لطفا" گوش ات به تلفن با شد تامن برگردم
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. U ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
Could we have a plate please? U ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
Please face me when I'm talking to you. U لطفا وقتی که با تو صحبت می کنم رویت را به من بکن.
Can you send a breakdown lorry, please? U آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
Could we have a fork please? U ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
If there is a reason for complaint, please contact ... U اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
please reply U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Could you drive more slowly, please? U ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Can you send a mechanic, please? U آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
Please put these clocolates aside for me . U لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
repondez s'il vous plait [RSVP] U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Please accept this gift as a mark of my friendship. U لطفا"این هدیه رابعلامت ونشانه دوستی من بپذیرید
Could we have some matches please? U ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
I'll have a beer with a rum chaser. U لطفا یک آبجو و بعد یک عرق رم که گلویم را صاف کند.
May I have the menu, please? U ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
I'm not very hungry, so please don't cook on my account. U من خیلی گرسنه نیستم، پس لطفا بحساب من آشپزی نکن.
Could we have a napkin please? U ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
May I have the drink list, please? U ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
Even if you thik I am being foolish, please don't burst my bubble. U حتی اگر فکر می کنی احمقم لطفا توی ذوقم نزن.
say no more U بس کنید
ease off U شل کنید
vide infara U را نگاه کنید
attention to orders U توجه کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com