Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pick off
U
رد شدن از راننده دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
driver
U
راننده اتومبیل راننده ارابه
drivers
U
راننده اتومبیل راننده ارابه
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
pilot
U
راننده
the man at the wheel
U
راننده
pilots
U
راننده
steersman
U
راننده
piloted
U
راننده
motor man
U
راننده
helmsmen
U
راننده
helmsman
U
راننده
driving
U
راننده
driver
U
راننده
impelent
U
راننده
drivers
U
راننده
wheelman
U
راننده
wheelsman
U
راننده
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
U
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
U
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
taximan
U
راننده تاکسی
motorman
U
راننده موتور
truckman
U
راننده کامیون
propulsive
U
پیش راننده
road hog
<idiom>
U
راننده بیابان
power unit
U
پیش راننده
power plant
U
پیش راننده
cabby
U
راننده تاکسی
cabbies
U
راننده تاکسی
cabbie
U
راننده تاکسی
drivers
U
راننده گرداننده
locomotive operator
[British E]
U
راننده قطار
driver
U
راننده گرداننده
truckers
U
راننده کامیون
trucker
U
راننده کامیون
chauffeurs
U
راننده ماشین
chauffeuring
U
راننده ماشین
chauffeured
U
راننده ماشین
chauffeur
U
راننده ماشین
power plants
U
پیش راننده
hot shoe
U
راننده زبردست
driver's mate
U
شاگرد راننده
drive's seat
U
صندلی راننده
drive's cab
U
اطاق راننده
carter
U
راننده گاری
cabman
U
راننده تاکسی
bus driver
U
راننده اتوبوس
bulldozerer
U
راننده بولدوزر
assistant driver
U
کمک راننده
locomotive engineer
[American E]
U
راننده قطار
railroad engineer
[American E]
U
راننده قطار
train operator
[American E]
U
راننده قطار
locomotive driver
[British E]
U
راننده قطار
train driver
U
راننده قطار
pilots
U
راننده قایق روی یخ
piloted
U
راننده قایق روی یخ
pilot
U
راننده قایق روی یخ
ambulanceman
U
راننده یا مسئول آمبولانس
outboarder
U
راننده قایق موتوری
timers
U
وقت نگهدار هر راننده
motor man
U
راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
karter
U
راننده اتومبیل کوچک
iceboater
U
راننده قایق روی یخ
gondolier
U
راننده کرجی ونیزی
hackney man
U
راننده درشکه کرایهای
repellent
U
راننده بیزار کننده
timer
U
وقت نگهدار هر راننده
gondoliers
U
راننده کرجی ونیزی
repellents
U
راننده بیزار کننده
catch driver
U
راننده اجیر ارابه
hackman
U
راننده درشکه کرایهای
diver
U
راننده قایق موتوری
he was otherwise ordered
U
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
provisional driver
U
راننده تازه کار ارابه
cockpits
U
محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
fly man
U
راننده درشکه تک اسبه کرایهای
piloted
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
cockpit
U
محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
pilots
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
puntist
U
راننده کرجی نام دارد
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
pole sitter
U
راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
corner crew
U
متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
road hog
U
راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
teamster
U
راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
The driver coaxed his bus through the snow.
U
راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
four in hand
U
گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
metafile
U
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
drafting
U
راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
hit-and-run
<idiom>
U
حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
protest flag
U
پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
remotely piloted
U
هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
set down
U
معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
sidecars
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
sidecar
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
solocross
U
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
he had no more no to say
U
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
fitcall finding
U
پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
check string
U
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
predicted log racing
U
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
side car
U
جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
understeer
U
تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
pit board
U
تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
back-seat driver
U
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
driver
U
چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat drivers
U
مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
drivers
U
چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
cab
U
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
cabs
U
اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
HTML
U
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
staging light
U
چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
running down case
U
دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
warm gas thruster
U
جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
drone
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning
U
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
cabs
U
جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cab
U
جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
further
U
دیگر
furthered
U
دیگر
another
U
دیگر
secus
U
از دیگر سو
else
U
دیگر
of each other
<adv.>
U
از هم دیگر
from each other
<adv.>
U
از هم دیگر
from one another
<adv.>
U
از هم دیگر
furthering
U
دیگر
furthers
U
دیگر
alternatives
U
دیگر
anymore
U
دیگر
alternatives
U
شق دیگر
alternative
U
دیگر
alternative
U
شق دیگر
no more
U
دیگر نه
others
U
دیگر
again
U
دیگر
thence
U
دیگر
he is no more
U
او دیگر
other
U
دیگر
of one another
<adv.>
U
از هم دیگر
one an other
U
یک دیگر
next
U
دیگر
no more
U
نه دیگر
[بیشتر]
once
U
یکبار دیگر
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگر
on the other side
<adv.>
U
به ترتیب دیگر
at a later period
U
در موقع دیگر
another
U
یکی دیگر
aliunde
U
از منبع دیگر
alternative unit
U
واحدهای دیگر
another day
U
یک روز دیگر
another guess
U
نوعی دیگر
on the other hand
<adv.>
U
به ترتیب دیگر
by the same token
<adv.>
U
به ترتیب دیگر
at the same time
[on the other hand]
<adv.>
U
به ترتیب دیگر
on the other side
<adv.>
U
طور دیگر
on the other hand
<adv.>
U
طور دیگر
another
U
شخص دیگر
by the same token
<adv.>
U
طور دیگر
at the same time
[on the other hand]
<adv.>
U
طور دیگر
It never occurred again.
دیگر رخ نداد.
apart from that
<adv.>
U
طور دیگر
alternatively
<adv.>
U
طور دیگر
over
U
بسوی دیگر
on more
U
بار دیگر
in other words
<idiom>
U
به کلام دیگر
apart from that
<adv.>
U
به ترتیب دیگر
alternatively
<adv.>
U
به ترتیب دیگر
again
U
از طرف دیگر
not any more
U
دیگر نه
[بیشتر نه]
over-
U
بسوی دیگر
otherwise
<adv.>
U
طور دیگر
another guess
U
قسمتی دیگر
shunts
U
به خط دیگر انداختن
shunted
U
به خط دیگر انداختن
shunt
U
به خط دیگر انداختن
yon
U
ان یکی دیگر ان
in other words
<adv.>
U
به کلام دیگر
other
U
نوع دیگر
others
U
نوع دیگر
variant
U
نوع دیگر
no more
U
دیگر ن
[فعل]
beside
U
ازطرف دیگر
otherwise
U
طور دیگر
no longer
U
نه دیگر
[زمانی]
in other words
<adv.>
U
به عبارت دیگر
elsewhere
U
نقطه دیگر
elsewhere
U
بجای دیگر
elsewhere
U
درجای دیگر
somewhere else
U
یک جای دیگر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com