Perdic | حقایق فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	probative U	حقایق فرعی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] . U	شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .
	subspecies U	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
	facts of life <idiom> U	حقایق زندگی
	res gestae U	حقایق عینی
	prim ry truths U	حقایق اولیه یانخستین
	a recital of all the facts U	شمارشی از همه حقایق
	ultimate truths U	حقایق اولیه یا اصلی
	bring some new facts to light <idiom> U	کشف حقایق جدید
	by pass U	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
	by pass U	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
	ecotype U	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
	americana U	اطلاعات و حقایق مربوط بامریکا
	low dwon U	حقایق امر اصل حقیقت
	subreption U	اختفای حقایق برای استفاده خود
	There is more to it than meets the eye. U	ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
	Please supply the facts relevant to the case. U	لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
	researches U	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
	researching U	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
	research U	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
	researched U	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
	intuitionism U	عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
	intuitionalism U	عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
	nescience U	اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
	backward chaining U	روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
	special verdict U	رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
	stbtitle U	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
	sublease U	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
	branch lines U	خط فرعی
	branch line U	خط فرعی
	tributary U	فرعی
	spillover effect U	اثر فرعی
	inferiors U	فرعی
	inferior U	فرعی
	by U	فرعی
	minor U	فرعی
	second class U	فرعی
	sub dam U	سد فرعی
	petty U	فرعی
	incidents U	فرعی
	incident U	فرعی
	adjunct U	فرعی
	adjuncts U	فرعی
	extrinsic U	فرعی
	subsidiaries U	فرعی
	derivative U	فرعی
	half deck U	پل فرعی
	derivatives U	فرعی
	lateral U	فرعی
	tributaries U	فرعی
	secondary U	فرعی
	adverse reaction U	اثر فرعی
	accessorial U	فرعی
	accessory U	فرعی
	by-effect U	اثر فرعی
	subsidiary U	فرعی
	byeffect U	اثر فرعی
	fall-out [side effect] U	اثر فرعی
	ancillary U	فرعی
	subaltern U	فرعی
	succursal U	فرعی
	subalterns U	فرعی
	secondary effect U	اثر فرعی
	min U	فرعی
	incidental effect U	اثر فرعی
	incidentals U	اقلام فرعی
	by election U	انتخابات فرعی
	floor jack U	اهرم فرعی
	bye election U	انتخابات فرعی
	link road U	راه فرعی
	bayou U	نهرکوچک یا فرعی
	intercardinal headings U	جهات فرعی
	intercardinal points U	جهات فرعی
	minor elements U	عناصر فرعی
	minor constituent U	عنصر فرعی
	minor arts U	هنرهای فرعی
	blessed folder U	مخزن فرعی
	borrowed light U	نورگیر فرعی
	lay shaft U	میله فرعی
	bracteole U	برگچه فرعی
	by lane U	کوچه فرعی
	by pass U	لوله فرعی
	by pass U	گذرگاه فرعی
	cotype U	نوعی فرعی
	coproduct U	محصول فرعی
	consequent pole U	قطب فرعی
	colonnette U	ستون فرعی
	byroad U	جاده فرعی
	byname U	اسم فرعی
	subordinate clauses U	جملهوارهی فرعی
	by work U	کار فرعی
	by way U	راه فرعی
	by product material U	فراورده فرعی
	by product U	نتیجه فرعی
	extension telephone U	تلفن فرعی
	daughter chain U	زنجیر فرعی
	by product U	محصول فرعی
	derived unit U	واحد فرعی
	dog leg U	شاخه فرعی
	dixings U	ارایشهای فرعی
	diverticulum U	جاده فرعی
	derived units U	احاد فرعی
	by path U	جاده فرعی
	spur track U	جاده فرعی
	by product U	فراورده فرعی
	derived units U	واحدهای فرعی
	secondary unit U	واحد فرعی
	minor league U	لیگ فرعی
	extension U	شماره فرعی
	token money U	پول فرعی
	tine U	شاخ فرعی
	sugroup U	دسته فرعی
	substrate U	شکل فرعی
	substation U	ایستگاه فرعی
	suborder U	راسته فرعی
	submenu U	منوی فرعی
	subspace U	فضای فرعی
	subinterval U	فاصله فرعی
	subharmonic U	هماهنگ فرعی
	subgenus U	تیره فرعی
	subgenus U	جنس فرعی
	underplot U	داستان فرعی
	byway U	راه فرعی
	byways U	راه فرعی
	lay-shaft U	میله فرعی
	jamb-shaft U	ستون فرعی
	DIVERSION U	راه فرعی
	walk-on U	بازیگر فرعی
	subordinate clause U	جملهوارهی فرعی
	subsidiary company U	شرکت فرعی
	subfamily U	تیره فرعی
	subfamily U	خانواده فرعی
	side line occupations U	مشاغل فرعی
	side effects U	اثرات فرعی
	side dish U	غذاهای فرعی
	secondary stress U	خستگی فرعی
	secondary stairs U	پلکان فرعی
	secondary port U	بندر فرعی
	secondary markets U	بازارهای فرعی
	second fiddle U	شخص فرعی
	rootlet U	ریشه فرعی
	retort tar U	قطران فرعی
	radicle U	فرعی نازک
	quadrantal points U	جهات فرعی
	pseudocarp U	میوه فرعی
	subsidiary occupations U	مشاغل فرعی
	side show U	نمایش فرعی
	side show U	موضوع فرعی
	subdirectory U	فهرست فرعی
	subclass U	شعبه فرعی
	subclass U	طبقه فرعی
	subagency U	نمایندگی فرعی
	sub station U	پست فرعی
	sub sector U	بخش فرعی
	sub network U	شبکه فرعی
	sub contractor U	پیمانکار فرعی
	stop street U	خیابان فرعی
	slave station U	ایستگاه فرعی
	sideway U	فرعی از پهلو
	sidepiece U	چیز فرعی
	annexe U	ساختمان فرعی
	municipal road U	راه فرعی
	inset U	نقشه فرعی
	by-products U	محصول فرعی
	subcontracting U	قرارداد فرعی
	by-product U	محصول فرعی
	adjuncts U	صفت فرعی
	adjunct U	صفت فرعی
	subcontracts U	قرارداد فرعی
	subcontract U	قرارداد فرعی
	subcommittees U	کمیسیون فرعی
	subcommittees U	کمیته فرعی
	subcommittee U	کمیسیون فرعی
	subcontracted U	قرارداد فرعی
	subcommittee U	کمیته فرعی
	subsections U	قسمت فرعی
	subsection U	قسمت فرعی
	annexing U	شعبه فرعی
	subdivision U	بخش فرعی
	subdivisions U	بخش فرعی
	bypass U	مسیر فرعی
	annex U	شعبه فرعی
	annexes U	شعبه فرعی
	side-effects U	اثر فرعی
	side-effect U	اثر فرعی
	subsidiary U	متمم فرعی
	sidetracked U	جاده فرعی
	sidetrack U	جاده فرعی
	bypassed U	مسیر فرعی
	corollary U	نتیجه فرعی
	accessory U	لوازم فرعی
	accessory U	دعوای فرعی
	corollaries U	نتیجه فرعی
	overtone U	صدای فرعی
	side effect U	اثر فرعی
	bypassing U	مسیر فرعی
	overtones U	صدای فرعی
	bypasses U	مسیر فرعی
	subsidiaries U	متمم فرعی
	insets U	نقشه فرعی
	bypath U	جاده فرعی