English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
catamnesis U تاریخچه بیماری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sequela U بیماری ناشی از بیماری دیگر
case history U تاریخچه
vita U تاریخچه
annals U تاریخچه
memoir U تاریخچه
memoirs U تاریخچه
case histories U تاریخچه
memoire U تاریخچه
histories U تاریخچه
record U تاریخچه
history U تاریخچه
taekwondo yooksa U تاریخچه تکواندو
biographies U تاریخچه زندگی
life history U تاریخچه زندگی
biography U تاریخچه زندگی
annalist U تاریخچه نویس
bibiliography U شرح تاریخچه کتابها
curriculum vitae U تاریخچه مختصری از زندگی
bibliograph U عالم بشرح تاریخچه کتابها
chronicling U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicle U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
This house has a strange history. U تاریخچه این خانه عجیب است
autobiographer U کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
gospels U یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
gospel U یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
ontogeny U رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
bibliography U تاریخچه یاتوضیح کتب فهرست کتب
bibliographies U تاریخچه یاتوضیح کتب فهرست کتب
virulent <adj.> U بیماری زا
pathogenic U بیماری زا
epizootic U بیماری
malady U بیماری
disease U بیماری
illnesses U بیماری
maladies U بیماری
diseases U بیماری
illness U بیماری
insect vectors U حشرات بیماری زا
mental disease U بیماری روانی
mental illness U بیماری روانی
mental disorder U بیماری روانی
nosophilia U بیماری خواهی
nosophobia U بیماری هراسی
lumpy jaw U بیماری "اکتینومیکوز"
pathophobia U بیماری هراسی
love sickness U بیماری عشق
parkinsonism U بیماری پارکینسون
AIDS U بیماری سیدا
legionnaires' disease U بیماری لژیونرها
radiation sickness U بیماری برتابشی
radiation sickness U بیماری تابشی
radiation sickness U بیماری اشعه
some kind of sickness U یک نوعی از بیماری
VD U بیماری مقاربتی
VD U بیماری زهروی
Diagnosis. U تشخیص بیماری
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
AIDS U بیماری ایدز
wilson's disease U بیماری ویلسون
pathogenesis U بیماری زایی
pathognomy U بیماری شناسی
pick's disease U بیماری پیک
pick's syndrome U بیماری پیک
sick bed U بستر بیماری
to be down with something U بیماری گرفتن
tay sach's disease U بیماری تی- ساکس
to be ill with something U بیماری گرفتن
to have something [a disease, an illness] U بیماری گرفتن
to be laid up with something U بیماری گرفتن
pott's disease U بیماری پوت
psychosis U بیماری روانی
down's disease U بیماری داون
neuropathy U بیماری عصب
alzeimer's disease U بیماری الزایمز
sick leave U استراحت بیماری
advantage by illness U بهره بیماری
addison's disease U بیماری ادیسون
epilepsy U بیماری صرع
venereal disease U بیماری مقاربتی
ailments U بیماری مزمن
ailment U بیماری مزمن
rabies U بیماری هاری
illnesses U بیماری کسالت
illness U بیماری کسالت
pestilence U بیماری طاعون
symptomatic U نشانه بیماری
Parkinson's disease U بیماری پارکینسون
remission U بهبودی بیماری
encephalopathy U بیماری مغزی
hansen's disease U بیماری هنسن
herpes simplex U بیماری تب خال
graves'disease U بیماری گریوز
to get back on one's feet U بهتر شدن [از بیماری]
to die of an illness U در اثر بیماری مردن
hemorrhoid [American] U بواسیر [بیماری] [پزشکی]
haemorrhoid [British] U همورویید [بیماری] [پزشکی]
hemorrhoid [American] U همورویید [بیماری] [پزشکی]
to pass a disease on U بیماری منتقل کردن
haemorrhoid [British] U بواسیر [بیماری] [پزشکی]
fifth disease [Erythema infectiosum] U بیماری پنجم [پزشکی]
slapped cheek syndrome U بیماری پنجم [پزشکی]
red plague {sg} U آبله [پزشکی] [بیماری]
variola {sg} U آبله [پزشکی] [بیماری]
pox {sg} U آبله [پزشکی] [بیماری]
smallpox {sg} U آبله [پزشکی] [بیماری]
diphtheria [diph] U دیفتیری [پزشکی] [بیماری]
black vomit U تب زرد [پزشکی] [بیماری]
migraine U میگرن [پزشکی] [بیماری]
yellow jack [colloquial] [yellow fever] U تب زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow fever U تب زرد [پزشکی] [بیماری]
wernicke's encephalopathy U بیماری مغزی ورنیکه
paranosis U بهره کشی از بیماری
primary gain U بهره اصلی بیماری
paranosic gain U بهره اصلی بیماری
loose smut U بیماری زنگ گندم
diathesis U بیماری پذیری ارثی
allopathy U معالجهء بیماری با اضداد ان
inpatient U بیماری که در بیمارستان میخوابد
iatrogenic illness U بیماری پزشک زاد
hemiparasite U انگلهایی که بیماری زا نیستند
he fell ill U به بستر بیماری افتاد
basedow's disease U بیماری بیس داو
beriberi U بیماری کمبود ویتامن B
gilles de la tourett's disease U بیماری ژیل دو لاتورت
epinosic gain U بهره ثانوی بیماری
secondary gain U بهره ثانوی بیماری
flight into sickness U پناه بردن به بیماری
pesthole U لانه بیماری ومیکروب
insect vectors U حشرات ناقل بیماری
fungus U فونجی بیماری قارچی
maladies U فاسد شدگی بیماری
malady U فاسد شدگی بیماری
hypertension U بیماری فشار خون
psychosomatic disease U بیماری روانی- تنی
polio U بیماری فلج اطفال
Hand, foot and mouth disease [HFMD] U بیماری دست، پا و دهان [پزشکی]
glanders U بیماری مسری اسب و انسان
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
pathoneurosis U روان رنجوری بیماری زاد
melituria U بیماری قند سلس البول
locoism U نوعی بیماری اسب ودام
poliomyelitic U وابسته به بیماری فلج کودکان
varicella U آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
renal calculus [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
bladder stone U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
vesical calculus U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
cystolith U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
bladder calculus U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
symptomatic U مطابق نشانه بیماری نماینده
vaccinating U برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinates U برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinated U برضد بیماری تلقیح شدن
epidemic U واگیر بیماری همه گیر
chicken pox {sg} U آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
chicken-pox {sg} U آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
enphytotic U بیماری همه گیر شایع
computer assisted diagnosis U تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
black vomit U طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow fever U طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow jack [colloquial] [yellow fever] U طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
epidemics U واگیر بیماری همه گیر
vaccinate U برضد بیماری تلقیح شدن
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
poliomyelitic U مبتلا به بیماری فلج کودکان
to d. in one's bed U دراثر پیری یا بیماری مردن
to lay low U خیلی ضعیف کردن [بیماری]
dementia U دمانس [نوعی بیماری] [پزشکی]
symptomatology U علم شناسایی نشانههای بیماری
The soldiers died from illness and hunger. U سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
hunger osteopathy U بیماری استخوانی ناشی از گرسنگی
lepidosis U بیماری پوست پولک دار
leishmaniosis U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
favus U نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
get about U ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
leishmaniosis U لیشمانیوز [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
an in patient U بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
dead on arrival U مرحوم هنگام ورود [بیماری در آمبولانس]
sick-outs U اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
dementia U زوال عقل [نوعی بیماری] [پزشکی]
sick-out U اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
tropical sore U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
oriental sore U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
schizo U شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
immunotherapy U معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
pesthole U مکان مستعد برای بیماری واگیر
nephrosis U بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
laparotomy U شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری
Jimmy Carter has cancer. U جیمی کارتر بیماری سرطان دارد.
lymphogranuloma U ورم غدههای لنفاوی بیماری هوچکین
spirochetosis U ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
greensick U مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
foulbrood U بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
acidosis U فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
yaws U بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com