English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to pass a disease on U بیماری منتقل کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transfers U منتقل کردن
wend U منتقل کردن
transfer U منتقل کردن
transferring U منتقل کردن
rendered U منتقل کردن
render U منتقل کردن
renders U منتقل کردن
abalienate U منتقل کردن پس گرفتن
sequela U بیماری ناشی از بیماری دیگر
transmigrate U کوچ دادن منتقل کردن
to move one's operation offshore U شرکت خود را به خارج [از کشور] منتقل کردن
to second somebody U ماموریت کسی را به جای دیگری منتقل کردن [اصطلاح رسمی]
to shift freight traffic from road to rail U حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
to lay low U خیلی ضعیف کردن [بیماری]
chain U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chains U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
transferor U منتقل
transferee U منتقل الیه
transporters U منتقل کننده
purchasers U منتقل الیه
transferor U منتقل کننده
transporter U منتقل کننده
to go over U منتقل شدن
purchaser U منتقل الیه
assignee U منتقل الیه
go over U منتقل شدن
to be transferred U منتقل شدن واگذارشدن
transferee U منتقل الیه متصالح
pass U انتقال یافتن منتقل شدن
passed U انتقال یافتن منتقل شدن
passes U انتقال یافتن منتقل شدن
grantee U انتقال گیرنده متهب منتقل الیه
xmodem U بایت از بلاک داده را منتقل میکند
modulating U سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
input U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
modulate U سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
modulates U سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
inputted U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
analog U خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند
diseases U بیماری
virulent <adj.> U بیماری زا
epizootic U بیماری
malady U بیماری
maladies U بیماری
pathogenic U بیماری زا
illnesses U بیماری
illness U بیماری
disease U بیماری
T link U که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
kilos U اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
data link U راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
analogues U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
footing U قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
analog U خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند
audio U ماشین منتقل کننده سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
kilo U اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
analogue U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
analogue U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
analogues U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
interrupting U وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
interrupt U وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
registers U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
drive U مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
registering U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
drives U مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند
closed circuits U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
register U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
interrupts U وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود
closed circuit U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
legionnaires' disease U بیماری لژیونرها
rabies U بیماری هاری
neuropathy U بیماری عصب
catamnesis U تاریخچه بیماری
ailments U بیماری مزمن
VD U بیماری مقاربتی
VD U بیماری زهروی
illness U بیماری کسالت
symptomatic U نشانه بیماری
nosophilia U بیماری خواهی
illnesses U بیماری کسالت
nosophobia U بیماری هراسی
psychosis U بیماری روانی
insect vectors U حشرات بیماری زا
pathophobia U بیماری هراسی
to be down with something U بیماری گرفتن
parkinsonism U بیماری پارکینسون
pathogenesis U بیماری زایی
pathognomy U بیماری شناسی
lumpy jaw U بیماری "اکتینومیکوز"
remission U بهبودی بیماری
love sickness U بیماری عشق
wilson's disease U بیماری ویلسون
pick's syndrome U بیماری پیک
encephalopathy U بیماری مغزی
pott's disease U بیماری پوت
ailment U بیماری مزمن
venereal disease U بیماری مقاربتی
Parkinson's disease U بیماری پارکینسون
down's disease U بیماری داون
AIDS U بیماری سیدا
AIDS U بیماری ایدز
sick bed U بستر بیماری
to be ill with something U بیماری گرفتن
to have something [a disease, an illness] U بیماری گرفتن
to be laid up with something U بیماری گرفتن
pick's disease U بیماری پیک
Diagnosis. U تشخیص بیماری
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
sick leave U استراحت بیماری
mental disorder U بیماری روانی
tay sach's disease U بیماری تی- ساکس
graves'disease U بیماری گریوز
pestilence U بیماری طاعون
alzeimer's disease U بیماری الزایمز
mental illness U بیماری روانی
hansen's disease U بیماری هنسن
epilepsy U بیماری صرع
herpes simplex U بیماری تب خال
some kind of sickness U یک نوعی از بیماری
addison's disease U بیماری ادیسون
advantage by illness U بهره بیماری
mental disease U بیماری روانی
radiation sickness U بیماری برتابشی
radiation sickness U بیماری تابشی
radiation sickness U بیماری اشعه
papering U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papers U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
cards U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
input/output U دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
papered U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
card U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
yellow jack [colloquial] [yellow fever] U تب زرد [پزشکی] [بیماری]
loose smut U بیماری زنگ گندم
he fell ill U به بستر بیماری افتاد
pesthole U لانه بیماری ومیکروب
yellow fever U تب زرد [پزشکی] [بیماری]
allopathy U معالجهء بیماری با اضداد ان
fungus U فونجی بیماری قارچی
migraine U میگرن [پزشکی] [بیماری]
black vomit U تب زرد [پزشکی] [بیماری]
variola {sg} U آبله [پزشکی] [بیماری]
pox {sg} U آبله [پزشکی] [بیماری]
diphtheria [diph] U دیفتیری [پزشکی] [بیماری]
psychosomatic disease U بیماری روانی- تنی
hypertension U بیماری فشار خون
iatrogenic illness U بیماری پزشک زاد
red plague {sg} U آبله [پزشکی] [بیماری]
epinosic gain U بهره ثانوی بیماری
hemiparasite U انگلهایی که بیماری زا نیستند
smallpox {sg} U آبله [پزشکی] [بیماری]
diathesis U بیماری پذیری ارثی
fifth disease [Erythema infectiosum] U بیماری پنجم [پزشکی]
slapped cheek syndrome U بیماری پنجم [پزشکی]
hemorrhoid [American] U همورویید [بیماری] [پزشکی]
basedow's disease U بیماری بیس داو
to die of an illness U در اثر بیماری مردن
insect vectors U حشرات ناقل بیماری
gilles de la tourett's disease U بیماری ژیل دو لاتورت
polio U بیماری فلج اطفال
wernicke's encephalopathy U بیماری مغزی ورنیکه
maladies U فاسد شدگی بیماری
secondary gain U بهره ثانوی بیماری
to get back on one's feet U بهتر شدن [از بیماری]
beriberi U بیماری کمبود ویتامن B
haemorrhoid [British] U همورویید [بیماری] [پزشکی]
primary gain U بهره اصلی بیماری
paranosis U بهره کشی از بیماری
haemorrhoid [British] U بواسیر [بیماری] [پزشکی]
hemorrhoid [American] U بواسیر [بیماری] [پزشکی]
flight into sickness U پناه بردن به بیماری
paranosic gain U بهره اصلی بیماری
inpatient U بیماری که در بیمارستان میخوابد
malady U فاسد شدگی بیماری
IEC connector U استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
jump instruction U دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
poliomyelitic U وابسته به بیماری فلج کودکان
poliomyelitic U مبتلا به بیماری فلج کودکان
black vomit U طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow jack [colloquial] [yellow fever] U طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow fever U طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
epidemics U واگیر بیماری همه گیر
epidemic U واگیر بیماری همه گیر
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
hunger osteopathy U بیماری استخوانی ناشی از گرسنگی
chicken pox {sg} U آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
The soldiers died from illness and hunger. U سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
varicella U آبله مرغان [پزشکی] [بیماری]
glanders U بیماری مسری اسب و انسان
symptomatology U علم شناسایی نشانههای بیماری
vaccinate U برضد بیماری تلقیح شدن
bladder calculus U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
enphytotic U بیماری همه گیر شایع
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
symptomatic U مطابق نشانه بیماری نماینده
dementia U دمانس [نوعی بیماری] [پزشکی]
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
cystolith U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
bladder stone U سنگ مثانه [پزشکی] [بیماری]
pathoneurosis U روان رنجوری بیماری زاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com