English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 226 (5979 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
veritable U واقعی
real U واقعی
objective U واقعی
objectives U واقعی
right U واقعی
righted U واقعی
righting U واقعی
virtual U واقعی
literal U واقعی
very U واقعی
essential U واقعی
essentials U واقعی
factual U واقعی
factually U واقعی
lifelike U واقعی
veracious U واقعی
actual U واقعی
positive U واقعی
actuals U واقعی
ex post U واقعی
ex post saving U واقعی
true life U واقعی
unfeigned U واقعی
veridical U واقعی
card-carrying U واقعی
McCoy U واقعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cambridge equation U نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
architecture proper U معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
The real problem is not whether machines think but whether men do. U مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
concrete U : واقعی
actual saving U پس انداز واقعی
actual damage U خسارت واقعی
practical U واقعی کارازموده
actual self U خود واقعی
actual velocity U سرعت واقعی
life-size U اندازه واقعی
actual cost U هزینه واقعی
actual price U قیمت واقعی
real U واقعی موجود
practicals U واقعی کارازموده
actual expenses U مخارج واقعی
actual address U نشانی واقعی
actual income U درامد واقعی
actual key U کلید واقعی
actual load U بار واقعی
actual loss U زیان واقعی
actual parameter U پارامتر واقعی
life size U اندازه واقعی
actualize واقعی کردن
never-never land U غیر واقعی
real sector U بخش واقعی
real storage U انباره واقعی
real value U ارزش واقعی
real wage U مزد واقعی
real address آدرس واقعی
real anxiety U اضطراب واقعی
real capital U سرمایه واقعی
real costs U هزینههای واقعی
real earnings U درامدهای واقعی
real fluid U سیال واقعی
real income U درامد واقعی
real memory U حافظه واقعی
real score U نمره واقعی
true complement U متمم واقعی
true complement U مکمل واقعی
never-never U غیر واقعی
airy-fairy U غیر واقعی
historical costs U هزینه واقعی
incidental expenses U هزینههای واقعی
real numbers U اعداد واقعی
jisen U مبارزه واقعی
true vertical U قائم واقعی
true slump U نشست واقعی
true power U توان واقعی
objective data U دادههای واقعی
objective value U ارزش واقعی
out of pocket expenses U هزینه واقعی
true form U فرم واقعی
real assets U دارائیهای واقعی
real mode U حالت واقعی
put into practice U واقعی کردن
realized U واقعی کردن
carry ineffect U واقعی کردن
down-to-earth U حقیقی واقعی
insubstantial U غیر واقعی
truest U واقعی حقیقی
bring inbeing U واقعی کردن
accomplish U واقعی کردن
truer U واقعی حقیقی
true U واقعی حقیقی
actual argument U نشانوند واقعی
down to earth U حقیقی واقعی
put into effect U واقعی کردن
bring into being U واقعی کردن
matter-of-fact U بطور واقعی
make a reality U واقعی کردن
fulfill [American] U واقعی کردن
actualise [British] U واقعی کردن
execute U واقعی کردن
carry out U واقعی کردن
actualize U واقعی کردن
implement U واقعی کردن
put ineffect U واقعی کردن
realizing U واقعی کردن
carry into effect U واقعی کردن
nominal U غیر واقعی
make something happen U واقعی کردن
unrealistic U غیر واقعی
unrealistically U غیر واقعی
unreal U غیر واقعی
true north U شمال واقعی
matter of fact U بطور واقعی
realising U واقعی کردن
realize U واقعی کردن
realizes U واقعی کردن
realises U واقعی کردن
realised U واقعی کردن
put inpractice U واقعی کردن
very U واقعی فعلی
genuine U واقعی حقیقی
real will U نظریه اراده واقعی
no par U بدون ارزش واقعی
true meridian U نصف النهار واقعی
real national income U درامد ملی واقعی
real money supply U عرضه واقعی پول
real interest rate U نرخ بهره واقعی
pepper corn rent U اجاره غیر واقعی
pragmatize U واقعی نشان دادن
real balance effect U اثر مانده واقعی
real purchasing power U قدرت خرید واقعی
real rate of interest U نرخ بهره واقعی
in the p sense of the word U بمعنی واقعی کلمه
conductance U مقدار هدایت واقعی
objectively U بطور واقعی یا خارجی
actual instruction U دستور العمل واقعی
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
actual investment U سرمایه گذاری واقعی
real investment U سرمایه گذاری واقعی
false U ساختگی غیر واقعی
unreal U غیر واقعی خیالی
actual neurosis U روان رنجوری واقعی
inesse U دارای هستی واقعی
index of real wages U شاخص دستمزدهای واقعی
ideals U مطابق نمونه واقعی
ideal U مطابق نمونه واقعی
in the clouds <idiom> U دور از زندگی واقعی
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
real McCoy <idiom> U چیز واقعی واصیل
to look like the real thing U مانند چیزی واقعی بودن
real gross national product U تولید ناخالص ملی واقعی
actual decimal point U نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
abstracts U جوهرگرفتن از عاری ازکیفیات واقعی
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
entitative U واقعی مربوط بوجودخارجی چیزی
abstract جوهرگرفتن از عاری از کیفیات واقعی
abstracting U جوهرگرفتن از عاری ازکیفیات واقعی
sterling U فاهر وباطن یکی واقعی
substantive U دارای ماهیت واقعی حقیقی
incidence U تعلق واقعی مالیات مشمولیت
undervaluation U تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
abstractionism U مکتبی که از کیفیات واقعی هنر دوراست
undervaluing U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
psych out <idiom> U پیی بردن به انگیزه واقعی (شخص)
undervalues U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
abstraction U ربایش بیخبری از کیفیات واقعی وفاهری
over estimate U بیش ازاندازه واقعی بها گذاشتن بر
overcapitalize U بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
to put it on U پیش از اندازه واقعی نشان دادن
abstractions U ربایش بیخبری از کیفیات واقعی وفاهری
see things <idiom> U چیزهای غیر واقعی راتصور کردن
underlet U کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
undervalue U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
rectification U تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
It was filmed on location. U صحنه فیلم درمحل واقعی فیلمبرداری شده
that was a quasi war U جنگ واقعی نبود- چیزی مانندجنگ بود
foreshortening U نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
declination U مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
underrating U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrates U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrated U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrate U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
nominal value U قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
to overcapitalize a company U سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
characteristic strength U مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
virtual U شبیه سازی محیط دنیای واقعی توسط کامپیوتر
overrating U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
overrated U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrate U بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
roman a clef U داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
tolerances U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
tolerance U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
field U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fielded U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fields U محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
true track U تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
hands on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
desktop U در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
employment gap U مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
hands-on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
bears U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
lively description U شرح روشن یا واقع نما شرحی که حالت واقعی یااصلی رانشان دهد
presentationism U عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند
wavetable U حافظه در کارت صوتی که حاوی دستگاه ضبط دستگاههای موسیقی واقعی که اجرا می شوند است
vindictive damages U مقدار غرامتی که دادگاه علاوه بر خسارت واقعی وارد برخواهان از خوانده به منظورتنبیه او وصول میکند
real U ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
simulator U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulators U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
interactive video U سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
serfs U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
hi res graphics U graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
Sophrosyne U وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
serf U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
virtual U مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
shadow page U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
demand paging U در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
Recent search history Forum search
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com