English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (8036 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overture U مقدمه
overtures U مقدمه
induction U مقدمه
inductions U مقدمه
lead up U مقدمه
lead-up U مقدمه
preamble U مقدمه
preambles U مقدمه
preface U مقدمه
prefaced U مقدمه
prefaces U مقدمه
prefacing U مقدمه
introduction U مقدمه
introductions U مقدمه
prelude U مقدمه
preludes U مقدمه
foretoken U مقدمه
front matter U مقدمه
incipit U مقدمه
inductility U مقدمه
isagoge U مقدمه
preliminarily U مقدمه
prelusion U مقدمه
preparatorily U مقدمه
prima facia U مقدمه
prolegomenon U مقدمه
protasis U مقدمه
sinfonia U مقدمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prologize U مقدمه نوشتن مقدمه گفتن
prologuize U مقدمه نوشتن مقدمه گفتن
preparatory to U در مقدمه
snapped U بی مقدمه
snap U بی مقدمه
sudden U بی مقدمه
snaps U بی مقدمه
snapping U بی مقدمه
preamble of a statute U مقدمه قانون
preconidtion U شرط مقدمه
minor premise U مقدمه صغری
prelude to a play U مقدمه نمایش
pop U بی مقدمه اوردن
exordium U مقدمه سردفتر
pops U بی مقدمه اوردن
major premise U مقدمه کبری
preliminarily U بطور مقدمه
lemma U مقدمه موضوع
impulse buying U خرید بی مقدمه
popped U بی مقدمه اوردن
preamble of a treaty U مقدمه معاهده
catastasis U دیباچه مقدمه
antecedents U مقدم مقدمه
foreparts U سر ودست مقدمه
cold snap U یخ بندان بی مقدمه
cold snaps U یخ بندان بی مقدمه
preamble U مقدمه سند
preamble U مقدمه نوشتن
preambles U مقدمه سند
forepart U سر ودست مقدمه
preambles U مقدمه نوشتن
antecedent U مقدم مقدمه
set up U مقدمه چینی
proem U مقدمه سراغاز
setup U مقدمه چینی
prolegomenous U دارای مقدمه طولانی
shortest U بی مقدمه پیش از وقت
protasis and epitasis U مقدمه و متن نمایش
proem U مقدمه سخنرانی شروع
prologues U مقدمه پیش گفتار
prologue U مقدمه پیش گفتار
shorter U بی مقدمه پیش از وقت
short U بی مقدمه پیش از وقت
preamble U سراغاز مقدمه کتاب
preambles U سراغاز مقدمه کتاب
introductory U وابسته به مقدمه معارفهای
pops U بی مقدمه فشار اوردن
popped U بی مقدمه فشار اوردن
it was a p to another book U مقدمه کتاب دیگربود
pop U بی مقدمه فشار اوردن
exordial U مربوط به اغاز یا مقدمه
i took him up short U بی مقدمه جلو او را گرفتم
precritical U مقدمه بحران قبل از وخامت
preamble U مقدمه وراهنمای نظامنامه یامقررات
preambles U مقدمه وراهنمای نظامنامه یامقررات
this wind preludes thunder U این باد مقدمه رعد است
spate U تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
adlib U بدون مقدمه صحبت کردن بمیل خود
to prefix a chapter to a book U فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
front U مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
fronting U مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
premises U خصوصیات ملک که در مقدمه سند درج میشود خانه ومتعلقات ان
improvisor U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلا مقدمه چیزیرا میسازد
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
Recent search history Forum search
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com