English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (7797 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
public U عموم
universal applause U عموم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the public U عموم مردم
publicly U در نظر عموم
public spiritedness U خیرخواهی عموم
coram popula U درپیش عموم
publicised U به اطلاع عموم رساندن
publicises U به اطلاع عموم رساندن
publicising U به اطلاع عموم رساندن
publicize U به اطلاع عموم رساندن
publicized U به اطلاع عموم رساندن
publicizes U به اطلاع عموم رساندن
publicizing U به اطلاع عموم رساندن
for the public good U برای خیر عموم
commonable U قابل استفاده عموم
open to the public U واضح درنظر عموم
publicly useful U سودمند برای عموم
publitize U به اطلاع عموم رساندن
notify the public U به اطلاع عموم رساندن
By common consent. U به تصدیق همه ( عموم )
common goods U کالای مورد نیاز عموم
forums U بازار محل اجتماع عموم
forum U بازار محل اجتماع عموم
discommon U ازدسترس عموم بیرون اوردن
to burst upon the view U ناگهان به چشم عموم پدیدارشدن
the public are hereby notified U بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
Open to the publice. U ورود برای عموم آزاد است
common user supplies U کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
common user items U کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
paradox U عقیدهای که با عقیده عموم مخالف است
paradoxes U عقیدهای که با عقیده عموم مخالف است
domains U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
domain U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
cry up U نزد عموم ارج ومنزلت یافتن زیاد ستودن
proprietary company U شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
eminent domain U قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
debutant U نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
deodand U چیزیکه دولت برای استفاده عموم ضبط میکردزیرامایه مرگ کسی شده
public U سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
libraries U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
limelight U قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
chalks U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com