English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (6634 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
appointed by an official order U حکمی
incorporal U حکمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to suspend [stay] a ruling [proceedings] [the execution] U تعلیق کردن حکمی [دعوایی ] [ اجرای حکمی] [قانون]
mistake of law U اشتباه حکمی
fiat U رخصت حکمی
fiats U رخصت حکمی
incorporeal hereditament U حق حکمی در میراث
snap U باخشونت حکمی رادادن
snaps U باخشونت حکمی رادادن
snapping U باخشونت حکمی رادادن
snapped U باخشونت حکمی رادادن
mistake of fact is a good defence U اشتباه حکمی دفاع محسوب میشود
mistake of law is no defence U اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
summary judgment U حکمی که علیه ضامن صادر میشود
to sue out a writ U حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
psephism U حکمی که بموجب رای مجلس صادر میشد
declaratory judgment U حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
quando acciderint U وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com