English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zone of action U منطقه عمل
zone of action U منطقه عملیات یکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inner zone U منطقه داخلی
zone U دفاع منطقهای
zone U منطقه دفاعی
zone U منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone U حیطه محدوده
zone U نوار
zone U زون
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone U ناحیه دسته بندی
inner zone U منطقه اتش داخلی
zone U کمربند حبه باروت
zone U حوزه
zone U بخش
zone U مدار
zone U قلمرو
zone U مدارات
zone U کمربند
zone U منطقه ناحیه
zone U محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone U ناحیهای شدن
zone U محوطه
zone U منطقه عمل
zone U منطقه
zone U ناحیه
defense zone U منطقه پدافند
dead zone U زاویه بیروح
danger zone U منطقه خطر
torrid zone U منطقه حاره
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
control zone U منطقه کنترل هوایی
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
contiguous zone U منطقه مجاور
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
the frigid zone U منطقه منجمده
somatosensory zone U منطقه حسهای تنی
shadow zone U منطقه کور عمق اب
skip zone U منطقه کور رادیویی
depletion zone U ناحیه تخلیه
demilitarized zone U منطقه غیرنظامی
demilitarized zone U منطقه بی طرف
strike zone U منطقه خط سیر
strike zone U سیرمجاز گوی چوگان زن
sublittoral zone U نوار زیر کرانهای
sublittoral zone U زون زیرکرانهای
tensile zone U منطقه کششی
the frigid zone U منطقه افسرده
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
communication zone U منطقه مواصلات
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
zone of contact U ناحیه تماس
beatten zone U منطقه مضروبه
beatten zone U منطقه مورد اصابت
back zone U منطقه عقب زمین والیبال
zone of contact U محل برخورد
attacting zone U منطقه دروازه
attack zone U منطقه حمله
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
zone of fire U منطقه تیر
blind zone U منطقه کور
zone of aeration U منطقه هواگیر
zone of acceptability U منطقه قابل قبول
combat zone U منطقه رزم
weight zone U مربع وزن گلوله
coastal zone U منطقه ساحلی
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
zone decimal U دسته بندی اعشاری
zone decimal U دسته بندی ده دهی
zone defence U دفاع منطقهای
zone fire U اتش درو
zone fire U اتش درو در عمق
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing zone U منطقه فرود
kill zone U منطقه کشتاردشمن
kill zone U کشتارگاه
intertidal zone U نوار کشندی
intertidal zone U نوار جذر و مدی
intermediate zone U ناحیه ی میانی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
intemperate zone U منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
indifference zone U ناحیه خنثی
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
life zone U منطقه حیاتی
plastic zone U منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone U نوار نوری
prohibited zone U منطقه ممنوعه
prohibited zone U حریم
oral zone U ناحیه دهانی
neutral zone U منطقه بیطرف
neutral zone U منطقه بی طرف
neutral zone U منطقه خنثی
limnetic zone U لایه نورگیر اب
life zone U منطقه زیست شناسی
red zone U دایره قرمز صفحه هدفگیری
identification zone U منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
identification zone U منطقه تشخیص هدف
saturated zone U منطقه اشباع
extraction zone U منطقه پرتاب بار
exchange zone U فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
sensitive zone U منطقه حساس
edge zone U ناحیه لبه
edge zone U اطراف لبه
drop zone U منطقه فرود چترباز
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone U منطقه فرود
floral zone U منطقه گیاهی
forbidden zone U ناحیه ممنوع
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
hot zone U ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
zone of dispersion U منطقه پراکندگی گلوله ها
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
genital zone U ناحیه تناسلی
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
frigid zone U منطقه منجمده
free zone U منطقه ازاد تجاری
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone U منطقه ازاد
separation zone U منطقه حد
defending zone U نقطهدفاعی
buffer zone U منطقه پیشگیری
attacking zone U منطقهحمله
buffer zone U منطقه تامین
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
school zone U قلمرومدرسه
service zone U بخشسرویسزدن
time zone U منطقه ساعتی جهانی
battle zone U منطقهجنگی
exclusion zone U مکانممنوعه
joint zone U منطقه مشترک
smokeless zone U مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
aeration zone U منطقه هواگیر
active zone of well U حوزه فعال چاه
zone punch U سوراخ دسته بندی
zone purification U تصفیه منطقهای
zone refining U پالایش منطقهای
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
heat affected zone U ناحیه پیوند
heat affected zone U منطقه حرارت دیده
exclusive economic zone U منطقه اقتصادی انحصاری
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
hot temperature zone U ناحیه بسیار گرم
depth of hardening zone U عمق سختی
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
the loose the maiden zone U ازاله بکارت کردن
desired ground zone U نقطه ترکش اتمی مطلوب
effective beaten zone U منطقه ضربت موثر
desired ground zone U صفر زمین مورد نظر
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
forbidden energy zone U ناحیه انرژی ممنوع
warm substeppic zone U نوار نیمه جلگهای گرم
root-hair zone U بخشموییریشه
zone of rock flowage U منطقه سنگهای روان
blind bombing zone U منطقه بمباران محدود
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
zone of rock fracture U ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
runway touchdown zone marking U علامتتماسهواپیمابازمین
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
Few reporters dared to enter the war zone. U چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
action U خط اول صفحه نمایش که نام منوها را نشان میدهد
action U پیامی که به کاربر نشان داده میشود که اعلام کند یک عمل یا یک ورودی نیاز است
action U سهم سهام شرکت
action U تمرین
action U اشغال نیروهای جنگی
action U اثر
self action U عمل فی نفسه
action U بازی
action U انجام کاری
action U طرز عمل
self action U خود عملی
right of action U حق ترافع
action U گزارش وضع
action U شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
action U جریان حقوقی تعقیب
action U جنبش
action U اقامهء دعوا
immediate action U عملیات فوری
action U عملیات جنگی
action U جنگ عملیات
action U کار اقدام
immediate action U عکس العمل فوری
action U اژیرش
right of action U حق طرح دعوی دردادگاه
action U اشاره
action U اقدام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com