Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
zero sequence component
U
مولفه همقطب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sequence
U
ترتیب دادن
sequence
U
ترتیب
sequence
U
سلسله مراتب
sequence
U
مراحل
sequence
U
زنجیره
sequence
U
به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequence
U
رشته ترتیب
sequence
U
تابعیت
sequence
U
ترادف تسلسل
sequence
U
توالی
sequence
U
پی رفت
sequence
U
ترادف
sequence
U
رشته
sequence
U
ردیف
sequence
U
دنباله
[ریاضی]
sequence
U
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence
U
مجموعهای از ارقام دودویی
sequence
U
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence
U
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
sequence
U
مراحل کار
sequence
U
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
sequence
U
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
component
U
اجزاء
component
U
سازنده
d.c. component
U
مولفه دی سی
component
U
جزء
component
U
همنهند
component
U
جسمهای ترکیب کننده
component
U
سازا
component
U
جزء در شیمی
component
U
مولفه بردار
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
عضو
component
U
قسمت
component
U
مولفه
component
U
ترکیب کننده
component
U
ترکیب دهنده
component
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
component
U
خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
component
U
جزء سازنده
component
U
همنه
component
U
عنصر
component
U
قطعه
component
U
جزء ساختمانی
component
U
عضو قسمت
sequence control
U
کنترل متوالی
sequence control
U
کنترل ترتیبی
sequence control
U
کنترل ترتیب
sequence checking
U
کنترل متوالی
main sequence
U
رشته اصلی
sequence check
U
بررسی ترتیبی
sequence check
U
مقابله ترتیب
propagation sequence
U
مرحله انتشار
propagation sequence
U
تسلسل انتشار
initiation sequence
U
مرحله اغازی
impluse sequence
U
توالی ضربه جریان
developmental sequence
U
زنجیره رشدی
sequence counter
U
ترتیب شمار
sequence curcuit
U
مدار ترتیبی
arithmetic sequence
U
تصاعد حسابی
[ریاضی]
sonnet sequence
U
غزلیات مرتبط
sonnet sequence
U
غزلیات دارای موضوع واحد
sequence valve
U
شیر هماهنگ کننده
sequence structure
U
ساختار ترتیبی
sequence rule
U
قاعده توالی
sequence of tenses
U
مطابقه زمانها
sequence of events
U
رشته حوادث
sequence of command
U
ترتیب توالی فرامین
sequence number
U
شماره ترتیب توالی
sequence number
U
شماره ترتیب
sequence curcuit
U
مدار چند مرحلهای
sequence checking
U
مقابله ترتیبی
sonnet sequence
U
غزل گروهه
calling sequence
U
ترتیب فراخوانی
calling sequence
U
دنباله فراخوانی
collating sequence
U
ترتیب تلفیقی
collating sequence
U
توالی ترتیب رشته تلفیق
compose sequence
U
دخشه ساختگی
control sequence
U
ترتیب کنترل
compose sequence
U
ترتیب ساختگی
calling sequence
U
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
approach sequence
U
ترتیب توالی تقرب هواپیماها
alphameric sequence
U
ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
calling sequence
U
دبناله فراخوانی
active component
U
مولفه موثر
component part
U
جزء ساختمان
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
component drawing
U
رسم جزیی
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
service component
U
نیروی مسلح
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
wind component
U
مولفه مربوط به باد
wind component
U
شاخه سمتی باد
wattless component
U
جریان کور
wattless component
U
جریان هرز
three component theory
U
نظریه سه مولفهای
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
tangential component
U
مولفه مماسی
building component
U
اجزای ساختمان
service component
U
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
component drawing
U
رسم قطعات
component efficiency
U
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
electric component
U
قطعه الکتریکی
plain component
U
متن یا قسمت کشف یک پیام رمز
one component system
U
سیستم یک جزیی
navy component
U
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
national component
U
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
frequency component
U
اجزای فرکانس
homopolar component
U
مولفه همقطب
component operation
U
عناصر عملیاتی
discrete component
U
مولفه گسسته
discrete component
U
با مولفههای گسسته
out of phase component
U
مولفه بیرون از فاز
reactive component
U
جریان هرز
magnetic component
U
قطعه مغناطیسی
idle component
U
اجزاء کور
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
component forces
U
نیروهای مولفه
component life
U
عمر قانونی یک وسیله
fuel handling sequence
U
سکونساستعمالسوخت
main sequence stars
U
ستارگان رشته اصلی
sequence control structure
U
ساختار کنترل ترتیبی
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
deflection component of trail
U
شاخه سمتی مسیر
inductance component of spark
U
پخش القایی جرقه
integrate electronic component
U
قطعه الکترونیکی مجتمع
component of a symmetrical system
U
مولفه دستگاه متوازن
component change order
U
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
capacity component of spark
U
بخش فرفیتی جرقه
deflection component of trail
U
شاخه سمتی معبر حرکت
single component gases
U
گازهای تک جزیی
solid state component
U
مولفهء حالت جامد
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
component change order
U
دستور تغییر قطعات یک وسیله
positive sequence power in a three phase
U
توان مستقیم مدار سه فازی
positive sequence polyphase system of or
U
مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام
sum of the terms of an infinite sequence
U
سری
[ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence
U
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
positive sequence polyphase system
U
مدار چند فازی مستقیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com