English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wave clip U گیرهفر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clip U گیره
clip U بغل گرفتن
clip U گیره یاپنس چیدن
clip U شانه فشنگ گیره کاغذ
clip U پشم چینی کوتاه کردن
clip U موزنی
clip U برش
clip-on U متصلبهم
clip U بست مخصوص کابل و سیم
clip U قلاب نوار
clip U انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clip U لوله
clip U ترمینال باطری بست
clip U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip U دستگیره
clip U شانه فشنگ
clip U بست
clip U مفصل کابل
clip U محکم گرفتن
clip U خشاب
clip-on <adj.> U گیره دار [چیزی با گیره برای بستن]
clip angle U نبشی قوسی
paper clip U گیرهی کاغذ
join clip U گیره اتصال
branch clip U گوشیپزشکی
to clip one's wings U کسیرابستن هزینه کسی رامحدودکردن بال کسیراچیدن
to clip one's wings U دست
test clip U گیره ازمایش
pipe clip U گیره لوله
clip earrings U گوشوارهگیرهدار
hair clip U گلسر
stage clip U سطحنمایش
toe clip U کلیپپا
grid clip U اتصال شبکه
alligator clip U انبر سوسماری
crocodile clip U گیره تمساح
clip art U هنر ارایش
clip ejector U شانه پران
clip ejector U خشاب پران
clip laten U شانه گیر
cable clip U پل کابل
clip laten U خشاب گیر
fuse clip U گیره فیوز
fahnestock clip U گیره فنری
brace clip U سگکبندشلوار
grid clip U ترمینال شبکه
grid clip U گیره
bulldog clip U گیرهورق
clip someone's wings <idiom> U محدود کردن فعالیت یاامکانات شخصی
yarn clip U گیرهنخبافندگی
clip joint <idiom> U شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
water bottle clip U گیرهنگهدارندهغمغمه
soft clip area U محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
tube retention clip U گیرهنگهدارندهلوله
hard clip area U حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
wave U موج زدن
wave U موج رادیویی
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave off U فرود همراه با سایش
wave U فر موی سر دست تکان دادن
the wave U دریا
to wave away U باشاره دست بیرون کردن
wave U موجی بودن موج زدن
To wave at someone. U به کسی دست تکان دادن
new wave U نیوویو
wave U موج
wave U هیجان
wave off U به زمین ساییده شدن هواپیما
wave U خیزاب
transient wave U موج سیار
wave train U قطار موج
WAVE file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
to wave farewell U باجنباندن دست بدرودگفتن دست خداحافظی تکان دادن
wave amplitude U دامنه موج
transversal wave U موج عرضی
velocity of a wave U سرعت پخش موج
transverse wave U موج عرضی
traveling wave U موج رونده
travelling wave U موج سیار
wander wave U امواج سیار
ultrashort wave U موج خیلی کوتاه
wander wave U موج سیار
transient wave U امواج سیار
the wave heaves U خیزاب بلندمیشودومیافتد
sky wave U موج فضایی
sinusoidal wave U موج سینوسی
sine wave U موج سینوسی
shell wave U صدای زوزه گلوله
shear wave U موج برشی
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
sawtooth wave U جریان دندان ارهای
sawtooth wave U موج دنده ارهای
sky wave U موج یونکرهای
sky wave U امواج اسمانی
square wave U موج مربعی
stationary wave U موج ساکن
stationary wave U موج ایستاده
square wave U باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
standing wave U موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
standing wave U موج ساکن
standing wave U موج ایستاده
square wave U موج مربع
radio wave U موج رادیویی
translation wave U موجبرگردان
to wave one's handkerchief U دستمال جیب خود را [برای کسی] تکان دادن
wave propagation U انتشار موج
wave pressure U فشار حاصل از موج
wave period U زمان تناوب امواج دریا
wave bands U باندهای موج
wave base U سطحموج
wave parameter U پارامتر موج
wave of excitation U موج تهییج
wave propagation U حرکت موج
wave radiation U تابش موج
wave height U ارتفاعموج
wave wall U دیوارموج
seismic wave U ارتعاشاتزمینلرزه
wind wave U موج باد
wind wave U خیز اب ناشی از باد
wind wave U موج ناشی از باد
wave winding U سیم پیچ موجدار
wave vector U بردار موج
wave trough U نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
wave trap U موج ربا
wave number U عدد موج
wave motion U انتشار موج
wave motion U حرکت موج
wave front U جبهه امواج رادیویی
wave frequency U بسامد موج
wave form U شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave form U شکل موج
wave equation U معادله موج
wave drag U پسای موج
wave velocity U سرعت موج
wave speed U سرعت موج
wave celerity U سرعت موج
wave band U باند موج
wave front U جبهه موج
wave motion U حرکت موجی
wave mecanics U مکانیک موجی
wave length U طول موج
wave kick U حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
wave guide U موجبر
wave guide U هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave function U تابع موجی
wave band U دسته امواج رادیو
radio wave U امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
square wave U موج چهار گوش
damped wave U موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
cosine wave U موج کسینوسی
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous wave U موج پایدار
compression wave U موج فشاری
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier wave U موج حامل
undamped wave U موج پایدار
burst wave U موج انفجار
burst wave U موج ترکش
bow wave U موج سینه
de broglie wave U موج دوبروی
density wave U موج چگالی
gun wave U موج ضربت دهانه لوله
gun wave U موج دهانه لوله توپ
ground wave U موج زمینی
full wave U تمام موج
figer wave U فرانگشتی
electron wave U موج الکترونی
electromagnetic wave U موج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave U موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electric wave U موج الکتریکی
diffracted wave U موج پراشیده
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
bow wave U موج بالیستیکی جلو
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
shock wave U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
tidal wave U امواج جذر و مدی
tidal wave U سیلاب دریایی
tidal wave U موج کشند
medium wave U موج متوسط
long wave U موج بلند
sound wave U صوت
shock wave U موج ضربت
shock wave U موج ضربه
boat wave U موج ناو گروه
boat wave U موج قایقها
blast wave U موج انفجار
beta wave U موج بتا
all wave receiver U رادیوی تمام موج
all wave antenna U انتن تمام موج
acoustic wave U صوت
acoustic wave U موج صوتی
short-wave U موج کوتاه
short wave U موج کوتاه
shock wave U موج ضربهای
sound wave U موج صوتی
mach wave U موج ضربهای
indirect wave U موج غیرمستقیم
numbered wave U امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
infrasonic wave U موج مادون صوت
interference wave U موج مزاحم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com