English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
walking library U کتابخانه متحرک
walking library U شخص دانشمند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
walking U گردش
walking U راه رونده
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
walking sticks U عصا
walking sticks U چوبدستی
walking sticks U حشره راست بال امریکایی
sleep walking U خوابیده گردی
chinese walking U سد چین
chinese walking U سد ختایی
walking on eggshells <idiom> U [اگر شما روی پوست تخم مرغ راه می روید به این معنیست که شما تمام تلاشتان را می کنید تا کسی را ناراحت نکنید.]
at walking pace U با سرعت پیاده روی
elegant walking U راه رفتن باوقار
race walking U مسابقه راهپیمایی
walking stick U حشره راست بال امریکایی
walking stick U چوبدستی
walking stick U عصا
walking beam U میل لنگ
walking chair U چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
walking delegate U نماینده سیار
walking dictionary U فرهنگ متحرک
sleep walking U خوابیده روی انتقال نومی
walking papers U ورقه خاتمه خدمت
walking patient U مریض سرپایی
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
walking ticket U ورقه خاتمه خدمت
They were walking three abreast. سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
with one's back to the walking U درتنگنا عاجز شده تک مانده درجنگ
walking frame U قالبچهارپا
walking leg U پاهایراهرونده
walking papers <idiom> U برگه اخراج
He was walking with slow steps . U با قدمهای آهسته راه می رفت
You should always be careful walking alone at night. U همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
He cannot sit up, much less walk [ to say nothing of walking] . U او [مرد] نمی تواند بنشیند چه برسد به راه برود.
library U تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
library U تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
library U زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود
library U قرائتخانه کتابفروشی
library U کتابخانه
library U و در زمان و هزینه صرفه جویی شود. 2-مجموعه توابعی که کامپیوتر نیاز دارد تا به آنها مراجعه کند ولی در حافظه اصلی ذخیره نشده اند
library U متن ها
library U 1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library U برنامه دان مجموع برنامه ها
library U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library U مجموعه فایل ها
library U شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
lending library U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
subroutine library U کتابخانه زیرروال ها
subroutine library U کتابخانه زیرروال
support library U کتابخانه پشتیبان
system library U کتابخانه سیستم
systems library U کتابخانه سیستم ها
record library U مرکزکرایهنوارکاست
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
user library U کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
tape library U کتابخانه نوارها
library maintenance U نگهداشت کتابخانهای
routine library U کتابخانه روال ها
library routine U روال کتابخانه
library routine U روال کتابخانهای
library program U برنامه کتابخانهای
library paste U چسب نشاستهای
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
library manager U مدیر کتابخانه
library facilities U تسهیلات کتابخانهای
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
library call U فراخوانی کتابخانهای
library automation U خودکارسازی کتابخانه
disk library U کتابخانه دیسک
common library U کتابخانه اشتراکی
circulating library U کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
library routine U روال مجموعه ها
library science U علم کتابداری
library science U علم تنظیم ومحافظت از کتب
public library U کتابخانه عمومی
project library U کتابخانه پروژه
program library U کتابخانه برنامه
program library U کتابخانه برنامه ها
our library is well stocked U است
our library is well stocked U جنس کتابخانه ما جور
our library is well stocked U خوبی دارد
our library is well stocked U کتابخانه ماموجودی
library software U نرم افزار کتابخانهای
library subroutine U زیروال کتابخانهای
library tape U نوار کتابخانهای
catalogue library U محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
macro library U درشت کتابخانه
macro library U کتابخانه ماکرو
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
development support library U امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
patron-driven acquisition [PDA] [library] U کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
The library is the obvious place for the after-dinner hours. U کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
There are ine milion book (volumes)in this library. U دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com