English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
visualization of seismic waves U تجسمارتعاشاتزمینلرزه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amplification of seismic waves U تقویتکنندهامواجمتزلزل
transcription of seismic waves U آوانویسیارتعاشزمینی
detection of seismic waves U ردیابامواجمرتعش
visualization U تجسم
visualization U تجسم فکری
visualization U تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
visualization U مرئی ساختن سیال
visualization U تصور
spatial visualization U تجسم فضایی
seismic U متزلزل
seismic U وابسته به زمین لرزه مرتعش
seismic belt U کمربند زلزله
seismic loads U سربارهای زلزله
seismic method U روش زلزله نگاری
seismic focus U کانون زلزله
seismic wave U ارتعاشاتزمینلرزه
new waves U نیوویو
waves U فر موی سر دست تکان دادن
waves U موجی بودن موج زدن
waves U هیجان
waves U خیزاب
waves U موج
waves U موج رادیویی
waves U موج زدن
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
radio waves U امواج رادیویی
crashing waves U امواج خروشان
the waves of the sea U خیزابهای دریا
thermal waves U امواج گرمایی
train of waves U قطار موج
make waves <idiom> U ایجاد دردسر
the waves of the sea U امواج دریا
metric waves U موجهای متری
incoherent waves U امواج همدوس
hertzian waves U امواج هرتز
tidal waves U موجهای پس از زمین لرزه
tidal waves U امواج جزرومدی
shock waves U موج ضربهای
shock waves U موج ضربه
shock waves U موج ضربت
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
sound waves U صوت
assault waves U موجهای هجوم
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
bed waves U موج بستر
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
ground waves U امواج زمینی
gravity waves U امواج ثقلی
gravitational waves U امواج جاذبه
gravitational waves U امواج گرانشی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
brain waves U امواج مغزی
sound waves U موج صوتی
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
deep water waves U موجهای زیرابی
The waves were mountain - high . U موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
The infantry attacked in waves . U پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com