English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
visual organization U سازمان دیداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
organization U سازمان
organization U ترتیب
organization U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
self organization U سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
organization U سازمان بندی
organization U تشکیلات سازماندهی
organization U سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization U یکان قسمت
organization U تشکیلات
visual U درمعرض دید
visual U روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
Visual C U محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
visual U با چشم
visual U دیداری
visual U بصری
visual U دیدنی
visual U وابسته به دید
visual U دیدی
task organization U سازمان برای رزم
organization chart U نمودار سازمانی
nonprofit organization U سازمان غیر انتفاعی
nonprofit organization U سازمان غیرانتفاعی
labor organization U سازمان کارگری
file organization U سازمان فایل
file organization U سازمان پرونده
organization chart U لوحه سازمان
task organization U سازمان دادان برای رزم برش رزمی
task organization U سازمان رزمی
table of organization U جدول سازمان
social organization U سازمان اجتماعی
planning organization U سازمان برنامه
organization scheme U نمودار سازمانی
organization of the ground U سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
organization control U کنترل سازمانی
organization chart U نمودارسازمان یکان
economic organization U سازمان اقتصادی
charity organization U سازمان خیریه
data organization U سازمان داده ها
beach organization U یکان ساحلی
consumer organization U سازمان حمایت از مصرف کنندگان
sensory organization U سازمان حسی
coliform organization U کلی باسیل
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
visual fire U تیر مستقیم
visual control U کنترل دید
visual aids U کمکهای بصری
visual illusion U خطای ادراکی دیداری
visual yellow U زرد بینایی
visual induction U القاء دیداری
visual span U فراخنای دیداری
visual display U نمایش بصری
visual identification U شناسایی بصری
visual aids U دیدافزار
visual fixation U تثبیت دیداری
visual flight U پرواز بصری
visual flight U پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
visual aid U نقشه
visual aid U اسلاید
visual aid U چیزهاییکهبااستفادهازحافظهتصویریبهیاآوریچیزهاکمککندمثلفیلم
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
visual aids U ابزارهای کمکی دیداری
visual focusing U تمرکز دیداری
visual identification U تشخیص بصری
visual interaction U کنش متقابل بصری
visual interceptor U هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
visual observation U دیدبانی با چشم
visual perception U ادراک دیداری
visual projection U فرافکنی دیداری
visual range U حیطه دید
visual scanner U پیماینده تصویری
visual signal U علامت بصری
visual signal U علایم بصری
visual type U سنخ دیداری
visual acuity U تیزی بینایی
visual agnosia U ادراک پریشی دیداری
visual aphasia U زبان پریشی دیداری
visual axis U محور بینایی
visual observation U دیدبانی بصری
visual obstruction U مانع دید
visual communication U مخابره بصری
visual cliff U پرتگاه دیداری
visual check U مقابله بصری
visual check U مقابله دیداری
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
visual page U صفحه تصویری
visual adaptation U انطباق دیداری
visual elevation U فاصله مربوط به افت گلوله
visual elevation U افت بصری گلوله
visual arts U هنرهای بصری
visual arts U هنرهای دیدنی
audio-visual U سمعی بصری
audio-visual U اموزش سمعی وبصری
audio-visual U سمعی وبصری
visual communication U ارتباط بصری
audio-visual U دید و شنودی
audio visual U سمعی بصری
visual hallucination U توهم دیداری
visual field U میدان دید
visual purple U ارغوان بینایی
audio visual U اموزش سمعی وبصری
audio visual U سمعی وبصری
audio visual U دید و شنودی
visual angle U زاویه دید
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
central treaty organization U انگلستان
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
united nations organization U سازمان ملل متحد
Our organization is just standing on its own feet. U تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
data set organization U سازماندهی مجموعه داده ها
food and agricultural organization U سازمان خواروبار وکشاورزی
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
social security organization U سازمان تامین اجتماعی
sequential file organization U سازمان دهی ترتیبی فایل
Organization of American States U سازمان دول امریکایی
organization for economic co opration U سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
food and agricultural organization U از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
visual omnidirectional range U سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
visual display unit U واحد نمایشگر بصری
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U واحد نمایش دیداری
visual display terminal U ترمینال نمایش بصری
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
organization for european economic coopr U سازمان همکاری اقتصادی اروپا
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
North Atlantic Treaty Organization U ناتو
Organization of Petroleum Exporting Countries U سازمانصادرکنندگاننفتخام
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
north atlantic treaty organization (nato U پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
north atlantic treaty organization (nato U سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
south east asia treaty organization U مان در بانکوک است
visual bender motor gestalt test U ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
bender visual motor gestalt test U ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com