English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
veteran skill U مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
veteran U قدیمی
veteran U بازیگر با تجربه
veteran U کهنه کار
veteran U کهنه سرباز
veteran U سربازسابق
veteran U کارازموده
veteran U سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veteran U ثابت استوار
veteran service U خدمت سربازی
He is a seasoned veteran . He has been through the mI'll . He has seen the lot . U گرگ با لا دیده است ( آدم مجرب وآزموده )
skill U مهارت
skill less U ناشی
skill U سررشته
skill U توانایی
skill U کفایت
skill U شایستگی
skill U صلاحیت
skill U مهارت فنی
skill less U بی مهارت
skill U قابلیت
skill U فهمیدن
skill U کاردان بودن
skill U مهارت عملی داشتن
skill U هنرمندی کاردانی
skill U استادی زبر دستی
skill U مهارت
skill U ورزیدگی تردستی
skill U استادی
skill U چیره دستی
skill U حرفه
fundamental skill U مهارت بنیادی
technomotorial skill U مهارت تکنیکی- حرکتی
fine skill U مهارت فریف
human skill U مهارت انسانی
manual skill U مهارت دستی
motor skill U مهارت حرکتی
natatorial skill U شنا گری
natatorial skill U مهارت در شنا
skill learning U مهارت اموزی
skill level U پایه مهارت
skill level U پایه مهارت فنی
sport skill U مهارت ورزشی
sport skill pattern U الگوی مهارت ورزشی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com