English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vacation camp [American E] U پایگاه تابستانی
vacation camp [American E] U تفریحگاه تعطیلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to take a vacation U مرخصی گرفتن
vacation U فاصله دو اجلاس
to take a vacation U به تعطیلات رفتن
vacation U مرخصی
vacation U استراحت
vacation U به تعطیل رفتن
vacation U مرخصی گرفتن
vacation U اسودگی
vacation U تعطیل
vacation U بیکاری
vacation U مرخصی مهلت
to be away on vacation [American] U داشتن مرخصی
vacation sittings U جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
to be away on vacation [American] U در مرخصی بودن
long vacation U تعطیلاتتابستانی
vacation monthes long U نفوذ دوررس
vacation monthes long U تعطیل 3 ماه
how much does a vacation cost? [American E] [when amount is indeterminate] <idiom> U من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
how much does a vacation cost? [American E] [when amount is indeterminate] <idiom> U من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
camp U خیمه سرا
camp U پادگان اردو زدن چادر زدن
camp U اردوگاه نظامی
camp U چادر
camp U چادر زدن
camp U اردو زدن
camp U منزل کردن
camp U لشکرگاه
camp U اردوگاه
camp U اردو
summer camp U پایگاهتابستانی
Where is the location of this camp ? U محل این اردوگاه کجاست ؟
camp bed U تخت خواب سفری
refugee camp U اردوگاه پناهندگان
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
camp-shedding U [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
flying camp U اردوی سبک وسیار
camp color U پرچم کوچک اردوگاهی
aides-de-camp U اجودان مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp beds U تخت خواب سفری
holiday camp U تفریحگاهتعطیلی
to skirt a camp U از کنار یا پیرامون اردویی ردشدن
labor camp U اردوگاه کار
internment camp U بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
concentration camp U بازداشتگاه اسرا
computer camp U اردوی کامپیوتر
camp color U پرچم اردویی
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
camp chair U صندلی تاشونده
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base camp U پایگاه مبنا
concentration camp U بازداشتگاه
to strike camp U اردورابهم زدن
trailer camp U محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
prison camp U اردوگاه زندانیان
prison camp U بازداشتگاه بیرون شهر
prison camp U زندان صحرایی
work camp U محل کار زندانیان
concentration camp U منطقه تجمع اسرا
work camp U اردوی کار
boot camp U اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
concentration camp U بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration camp U اردوگاه کار اجباری
training camp U اردوی امادگی
camp color party U دسته پرچم یورتچی
two-burner camp stove U اجاقدوشعله
camp color party U گروه پرچم
single-burner camp stove U اجاقپیکنیکیتکشعله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com