Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
utility routine
U
روال سودمند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
routine
U
روتین
routine
U
روش جاری
routine
U
خط مشی جاری
routine
U
کار عادی
routine
U
معمولی
routine
U
عادی
routine
U
جریان عادی عادت جاری
routine
U
یک سری حرکت ژیمناستیک
routine
U
جریان عادی و دایمی
routine
U
طریقه عادی
routine
U
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routine
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine
U
بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routine
U
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine
U
امور غیر مهم
routine
U
روزمره کار عادی
routine
U
امر عادی
routine
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routine
U
روال
master routine
U
شاه روال
main routine
U
روال اصلی
loading routine
U
روال بارکننده
monitor routine
U
روال مبصر
output routine
U
روال خروجی
production routine
U
روال تولید
maintenance routine
U
روال تعمیر و نگهداری
library routine
U
روال مجموعه ها
error routine
U
روال خطا پرداز
executive routine
U
روال اجرایی
generalized routine
U
روال کلی
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
holiday routine
U
برنامه روز تعطیل
iterative routine
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
library routine
U
روال کتابخانهای
library routine
U
روال کتابخانه
recovery routine
U
روال ترمیمی
recursive routine
U
روال بازگشتی
routine message
U
پیام عادی
routine tests
U
ازمایشهای تک به تک
source routine
U
روال منبع
supervisory routine
U
روال نافر
target routine
U
روال هدف
test routine
U
روال ازماینده
tracing routine
U
روال ردیاب
tracing routine
U
روال رسام
tracing routine
U
روال ردیابی
routine work
U
کار تکراری عادی
relocatable routine
U
روال جابجاپذیر
daily routine
U
عادت جاری روزانه
sevice routine
U
روال خدماتی
recursive routine
U
زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
recursive routine
U
زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
routine library
U
کتابخانه روال ها
diagnostic routine
U
روال تشخیص
diagnostic routine
U
برنامه تشخیص عیب
diagnostic routine
U
روال تشخیصی
diagnostic routine
U
روش تشخیص معایب در اثرازمایش
closed routine
U
روال بسته
bootstrap routine
U
روال خود راه انداز
autostart routine
U
روال اغازگر خودکار
canned routine
U
روال قالب ریزی شده
utility
U
چیزسودمند
utility
U
سودمندی
utility
U
برنامه سودمند
utility
U
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
utility
U
عمومی همه مصرفه
utility
U
ذخیره همه فن حریف
utility
U
منفعت
utility
U
مفید بودن
utility
U
نفع
utility
U
مفیدیت
from utility
U
from
utility
U
بارکش
utility
U
باری
utility
U
مطلوبیت
utility
U
فایده
utility
U
تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
utility
U
سود فایده
utility
U
کاربردپذیری
utility
U
وسایل رفاهی
utility
U
صنایع همگانی
interrupt serrice routine
U
روال سرویس وقفه
file handing routine
U
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
the utility of medicines
U
سودمندی داروها
subjective utility
U
سودمندی ذهنی
time utility
U
استفاده از زمان
time utility
U
بهره گیری از شرایط زمانی
utility programs
U
برنامههای سودمند
utility program
U
برنامه مفید
utility program
U
برنامه سودمند
ordinal utility
U
مطلوبیت ترتیبی
utility function
U
تابع کاربردی
utility function
U
تابع مفید
utility frontier
U
مرز مطلوبیت
utility car
U
وسیله نقلیه عمومی
undelete utility
U
برنامه کمکی احیاء
utility maximization
U
به حداکثر رسانیدن مطلوبیت
utility vehicle
U
وسیله نقلیه عمومی
utility vehicle
U
وسیله نقلیه عام المنفعه
total utility
U
مطلوبیت کل
utility program
U
برنامه کاربردی
downloading utility
U
برنامه کمکی استقرار
coefficient of utility
U
ضریب مصرف
computer utility
U
سودمندی کامپیوتر
marginal utility
U
فایده نهائی
marginal utility
U
مطلوبیت نهائی
margin utility
U
مطلوبیت نهایی
margin utility
U
حد مطلوبیت کالا
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
information utility
U
utility computer
diminishing utility
U
قانون تقلیل تمایل به مصرف
diminishing utility
U
اصل فایده نزولی
form utility
U
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
form utility
U
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
form utility
U
مطلوبیت شکلی
diminishing utility
U
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
dis utility
U
عدم مطلوبیت
of popular utility
U
عام المنفعه
of popular utility
U
سودمندبرای همه
place utility
U
مطلوبیت مکانی
pf public utility
U
سودمند برای همه
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
public utility
U
کار عام المنفعه
public utility
U
عام المنفعه
cardinal utility
U
مطلوبیت عددی
outline utility
U
برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
pf public utility
U
عام المنفعه
backup utility
U
برنامه کمکی پشتیبان
Briefcase utility
U
در ویندوز امکان مخصوصی برای به روز نگه داشتن فایلهای کامپیوتر قابل حمل یا PC
table utility
U
برنامه کمکی جدولی
of public utility
U
عام المنفعه
utility possibility curve
U
منحنی امکانات مطلوبیت
document comparison utility
U
برنامه کمکی مقایسه مدارک
screen saver utility
U
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
file transfer utility
U
برنامه کمکی انتقال فایل
file compression utility
U
برنامه کمکی فشرده کردن فایل
file conversion utility
U
برنامه کمکی تبدیل فایل
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهایی
diminishing marginal utility
U
فایده نهایی نزولی
total utility function
U
تابع مطلوبیت کل
marginal utility school
U
قرار داد
marginal utility of money
U
مطلوبیت نهائی پول
marginal utility of income
U
مطلوبیت نهائی درامد
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
marginal utility function
U
تابع مطلوبیت نهائی
personal service utility
U
عرضه سرانه کار
utility possibility frontier
U
مرز امکانات مطلوبیت
personal service utility
U
کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
marginal utility curve
U
منحنی مطلوبیت نهائی
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهائی
law of diminishing marginal utility
U
قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
von neuman morgensterm utility index
U
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com