English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
united pressed pawns U پیادههای رونده متصل شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
united pawns U پیادههای متصل شطرنج
He was pressed for pressed for ad answer . U به اوفشار آوردند تا جواب بدهد
pawns U وثیقه
pawns U رهن
pawns U گرو گذاشتن رهن دادن
pawns U گروگذاشتن
pawns U رهن دادن
pawns U گروگان وثیقه
pawns U گرو
pawns U پیاده شطرنج
centre pawns U پیادههای مرکزی شطرنج
doubled pawns U پیادههای دوبله
doubled pawns U پیادهای مضاعف شطرنج
hanging pawns U پیادههای اویزان شطرنج
two pawns game U بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
connected passes pawns U پیادههای رونده متصل
pressed U کمبودزمانییامالی
united U متحد
united U متفق
She pressed my hand . U دستم را فشار داد
to be pressed for time U عجله داشتن
hard pressed <adj.> U دست تنگ
pressed area U ناحیهفشردهشده
pressed powder U پنکیک
hard pressed <idiom> U بارمسئولیت ووفیفه
pressed for time <idiom> U با اشکال وبه سختی وقت
the people pressed in U مردم زور اورده داخل شدند
he is pressed for money U از بی پولی در مضیقه است
hard pressed U سخت موردتعقیب
hard-pressed U سخت گرفتار
hard-pressed U سخت موردتعقیب
hard pressed U سخت گرفتار
hand pressed U دست افشار
United Nations U سازمان ملل متحد
the united kingdom U برطانیاوایرلند
united states U ایالات متحده
the united kingdom U سلطنت متحده
United Nations U united
United Nations U سازمان ملل
United Kingdom U کشور متحده پادشاهی
the united kingdom U انگلستان وایرلند
iam pressed for space U از حیث جا در زحمتم
die pressed part U بخش فشرده حدیدهای
She pressed the child to her side. U بچه را به خودش چسباند
She furtively pressed my hand . U یواشکی دستم را فشارداد
hot pressed part U بخش پرس شده داغ
cold pressed forging U اهنگری فشاری سرد
We are pressed for money ( time ) . U ازنظرمالی ( وقت ) تحت فشار هستیم
iam pressed for space U جایم تنگ است
the united states of america U ایالات یا کشورهای متحدامریکا
United Arab Emirates U امارات متحده عربی
United States of America U ایالات متحده امریکا
united states attorney U دادستان کل ایالات متحده
united arab republic U جمهوری متحده عربی
united court of customs U appeals patent and دادگاه متحد استیناف و امورگمرکی و ثبت اختراعات
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
united nations organization U سازمان ملل متحد
charter of the united nations U منشور ملل متحد
I am in a great hurry . I am pressed for time . U خیلی عجله دارم
unesco (= united nations educational U ه افزایش احترام ملل نسبت به عدالت و حکومت قانون وحقوق انسانی و ازادیهای اساسی انچنان که موردتصویب منشور ملل متحد است بشود
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
united nations high commissioner U مامور عالی ملل متحد برای اوارگان
united nations high commissioner U refugees for
general assmbly of the united nations U مجمع عمومی سازمان ملل متحد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com