Perdic | types of handle | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 186 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	types of handle U	انواعدسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	types U	تیره
	types U	مدل
	types U	ساختمان
	types U	سنخ تیپ
	types U	متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
	types U	متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
	types U	تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
	types U	وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
	types U	فرمان TYPE
	types U	نمونه
	types U	نوع خون را معلوم کردن
	types U	سنخ
	types U	نوع
	types U	قسم
	types U	رقم
	types U	گونه الگو
	types U	قبیل
	types U	حروف چاپی حروف چاپ
	types U	نوع خون
	types U	با ماشین تحریر نوشتن
	types U	ماشین کردن طبقه بندی کردن
	types U	باسمه ماشین تحریر
	types U	کلیشه
	types of oar U	انواعپارو
	adopted types U	انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
	types of move U	انواعحرکتها
	types of leaves U	انواعبرگ
	types of inflorescences U	انواعگلآذینها
	types of head U	انواعسرپیچ
	types of heading U	انواعوالانها
	types of grip U	انواعگرفتن
	types of outlet U	انواعخروجی
	types of pleat U	انواعپیلی
	types of trousers U	انواعشلوار
	types of window U	انواعپنجره
	types of tools U	انواعابزار
	types of telephones U	انواعتلفن
	types of sleeves U	انواعآستین
	function types U	سنخهای کارکردی
	types of skirt U	انواعدامن
	hippocratic types U	سنخهای بقراطی
	types of pockets U	انواعجیب
	types of dress U	انواعپیراهن
	blood types U	گروه خونی
	types of bodywork U	انواعبدنهاتومبیل
	types of blouse U	مدلهایبلوز
	types of arches U	انواعقوسها
	types of arch U	انواعکمان
	types of anchor U	شکللنگر
	types of pins U	انواعموانعبرلیتگ
	blood types U	گروه خون
	blood types U	تعیین کردن
	types of chair U	انواعصندلی
	types of collars U	انواعیقه
	the types are inked over U	در چاپخانه حروف را مرکب می زنند
	truss types U	انواع خرپا
	types of burst U	نوع ترکش
	touch-types U	نگارش با روش پرماسی
	types of door U	انواعدر
	types of curtain U	انواعپرده
	this will a for a handle U	بدرمن نمیخورد
	take-up handle U	دستهسوارکننده
	this will a for a handle U	بکارمن نمیخورد
	the handle to one's name U	لقب
	handle U	دسته
	handle U	اداره کردن بازی مددکاری بوکسور
	handle U	مانور کردن
	handle U	دستگیره
	handle U	دستکاری کردن
	handle U	دست زدن
	handle U	قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
	handle U	دسته گذاشتن
	handle U	رفتار کردن استعمال کردن
	handle U	سروکارداشتن با
	handle U	بکار بردن
	handle U	دست زدن به
	handle U	احساس بادست
	handle U	وسیله لمس
	handle U	قبضه شمشیر
	handle U	سیم بین چکش و دستگیره
	handle U	خرید و فروش کردن
	handle U	دست داشتن دسته
	to handle something U	چیزی را تحت کنترل آوردن [وضعیتی یا گروهی از مردم]
	handle U	گیره
	handle U	شمارهای که فایل فعال را مشخص میکند در برنامهای که به فایل دستیابی دارد
	handle U	نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
	handle U	ضامن دستگیره
	handle U	با دست عمل کردن
	handle U	گیره نگهدارنده
	principal types of missile U	انواععمدهموشک
	major types of shoes U	عمدهتریناشکالکفش
	principal types of tables U	انواععمدهمیزها
	principal types of spoons U	انواععمدهقاشقها
	principal types of armchairs U	انواعصندلیهایدستهداراصلی
	principal types of berry U	انواعتوتفرنگیهایعمده
	principal types of bills U	انواعنوک
	principal types of spectacles U	انواععمدهعینکها
	principal types of shoe U	انواععمدهکفشها
	principal types of foot	فشرده کننده آب سنگین
	principal types of interchange U	انواععمدهپلهایچندراهی
	principal types of knife U	انواععمدهچاقو
	principal types of nut U	انواععمدهمغزهایخوراکی
	principal types of tent U	انواععمدهچادرها
	types of arch bridges U	انواعیلها
	principal types of pome U	انواععمدهمیوههایکروی
	types of beam bridges U	قسمتهایتیرپیل
	principal types of forks U	انواععمدهچنگالها
	types of golf clubs U	انواعچوبگلفباشگاهی
	types of kitchen knife U	انواعچاقویآشپزخانه
	wood flooring types U	اشکالکفچوبی
	door-handle U	اهرم در
	starter handle U	دستهآغازگر
	to handle something with care U	چیزی را با احتیاط جابجا کردن
	shaped handle U	دستهحالتدهنده
	The handle of the bucket has come off. U	دسته سطل کنده شده
	door-handle U	دستگیرهدر
	traversing handle U	دستهعرضی
	side handle U	دستهجانبی
	fly off the handle <idiom> U	از کوره در رفتن
	retractable handle U	دستهجمعشو
	safety handle U	دستهایمنی
	pull handle U	دستهکشش
	balanced handle U	دسته تعادل
	jug handle U	شکاف به عرض دست
	knurled handle U	دستگیره اج دار
	lever handle U	دستگیره اهرم
	man handle U	با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
	operating handle U	دستگیره عامل
	operating handle U	دستگیره کولاس
	operating handle U	دستگیره راه اندازی
	pump handle U	زیاد تکان دادن
	reshape handle U	دایره کوچک نمایش داده شده روی یک فریم اطراف یک شی یا تصویرکه کاربرمیتواندانتخاب کند وبکشد تا شکل فریم یا شی گرافیکی را تغییردهد
	star handle U	دستگیره گردان
	the handle of the face U	بینی
	scoop handle U	مشته
	basket handle U	گذرگاهبهشکلدستهزنبیل
	handle the ball U	دست زدن توپزن به توپ
	capstan handle U	هندل
	carrier handle U	دستگیره حمل
	carrier handle U	دسته حمل
	crank handle U	اهرم دستی
	file handle U	دسته سوهان
	handle bar U	دسته دوچرخه
	handle bar U	فرمان
	handle bar U	دسته موتورسیکلت
	handle escutcheon U	روقفلی فرمان
	handle escutcheon U	روقفلی دسته
	the handle of the face U	دماغ
	elevating handle U	دستهبالابر
	grip handle U	جادستی
	guide handle U	دستهیراهنما
	gun handle U	دستهتلمبه
	half handle U	نیمدسته
	insulated handle U	دستهعایقدار
	hammer handle U	دسته چکش
	knob handle U	دکمهدستی
	lifting handle U	دستهبلندکننده
	grab handle U	دستگیره
	carriage handle U	دستگیرهحامل
	auxiliary handle U	دستهکمکی
	turning handle U	دستهچرخشگر
	door handle U	دستگیرهدر
	cross handle U	ضامنضربدری
	charging handle U	دستهینشانگیر
	carrying handle U	دستهحمل
	brake handle U	ترمزدستی
	principal types of citrus fruit U	انواععمدهمرکبات
	principal types of carving blade U	انواعتیغهحکاکیاصلی
	principal types of stone fruit U	انواععمدهمیوههایهستهدار
	principal types of tropical fruit U	انواععمدهمیوههایگرمسیری
	The door – handle has broken off. U	دسته درشکسته است
	inside door handle U	دستگیره داخل درب اتومبیل
	handle with kid gloves <idiom> U	باکسی همکاری دقیق داشتن
	oxygen control handle U	دستهکنترلاکسیژن
	pistol grip handle U	دستهنگهدارندهپیستون
	air brake handle U	دستهترمزهوایی
	anti-vibration handle U	دستهضدلغزش
	interior door handle U	دستهداخلدر
	figure skiing handle U	دستهچوباسکی
	handle bar arm U	دسته فرمان
	window winder handle U	دستگیرهحرکتدهندهشیشه
	Handle the boxes with care. U	جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
	I can handle (cope with) hom. U	از پس اوبرمی آیم
	To fly into a rage. To foly off the handle. U	آتشی شدن (ازکوره دررفتنن )
	I wI'll show you! Who do you think you are ?I know how to handle (treat) people like you ! U	خیال کردی! خیالت رسیده ! ( درمقام تهدید )