English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
turning programming language U زبان برنامه نویسی تورینگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
programming language U زبان برنامه نویسی
object language programming U برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
special purpose programming language U زبان برنامه نویسی تک منظوره
high level programming language U زبان برنامه نویسی سطح بالا
object oriented programming language U زبان برنامه نویسی موضوعی
low level programming language U زبان برنامه نویسی سطح پایین
turning away U دوری واجتناب
turning away U پرهیز
turning U تراشکاری
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
turning moment U گشتاورواژگونی
fine turning U میزان سازی دقیق
turning moment U لنگر واژگونی
turning traffic U ترافیک پیچ دار
wood turning U خراطی
turning chisel U قلم ماشین تراش
longitudinal turning U تراشکاری طولی
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
turning wheel U چرخهسفالگری
turning machine U ماشین تراش
turning movement U حرکت دورانی
turning movement U احاطه دورانی
turning tool U کارد تراش
turning tool U رنده
turning tool U ابزار تراشکاری
turning effect U اثر گردش
turning tool U قلم تراش
turning circle U دایره گردش
turning circle U دایره چرخش ناو
turning chisel اسکنه ماشین تراش
turning bolt U کلون
turning handle U دستهچرخشگر
turning judge U داوربرگشت
turning wall U دیواربازگشت
in the turning of a hand U بیک چشم برهم زدن
turning points U نقطه چرخش
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
turning points U نقطه برگشت
turning points U نقطه لولای چرخش
turning point U نقطه لولای چرخش
turning point U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point U نقطه برگشت
turning points U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
turning point U نقطه چرخش
method for turning the steps U روش دور دادن پلکان
automatic turning shop U کارگاه تراشکاری
skew turning chisel مغار کج
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
polygonal turning machine U ماشین تراش چند لبه
automatic lathe for taper turning U ماشین تراش مخروطی
programming U قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming U برنامه نویسی
programming U GOLORP
programming U نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming U نوشتن داده در وسیله PROM
programming U برنامه ریزی
programming U برنامه نویسی کامپیوتر
programming U نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
dynamic programming U برنامه سازی پویا
elegant programming U نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
programming linguistics U زبان شناسی برنامه نویسی
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
nonlinear programming U برنامه ریزی غیر خطی
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
non numeric programming U برنامه ریزی غیر عددی
programming aids U ادوات برنامه نویسی
programming aids U کمک برنامه نویسی
programming methods U روشهای برنامه ریزی
discrete programming U برنامه سازی گسسته
programming statement U حکم برنامه نویسی
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
programming librarian U بایگان برنامه نویسی
integer programming U برنامه ریزی عدد صحیح
integer programming U برنامه سازی صحیح
interactive programming U برنامه سازی فعل و انفعالی
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
linear programming U برنامه ریزی خطی
linear programming U برنامه نویسی خطی
logic programming U برنامه نویسی منطقی
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
mathematical programming U برنامه نویسی ریاضی
top down programming U برنامه سازی از بالا به پایین
programming team U تیم برنامه نویسی
quadratic programming U برنامه ریزی غیرخطی
quadratic programming U تابع هدف درجه دوم است
functional programming U برنامه نویسی تابعی
systems programming U برنامه نویسی سیستم
system programming U برنامه نویسی سیستم
symbolic programming U برنامه نویسی سمبلیک
quantitative programming U برنامه ریزی کمی
goal programming U برنامه ریزی ارمانی
bottom up programming U ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
application programming U برنامه نویسی کاربردی
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
conversational programming U برنامه سازی محاورهای
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planning programming budgetting U system
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
object oriented programming U برنامه نویسی مقصود گرا
certificate in computer programming U CCP
input output programming system U سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
mail application programming interface U مجموعه استانداردها
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
language U زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
language U نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language U زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
language U ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
language U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
language U زبان
language U زبان
language U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language U زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند
language U کلام
language U سخنگویی تکلم
language U بصورت لسانی بیان کردن
pl. language U زبان پی ال وان
language U برنامهای که به عنوان مترجم
language U تبدیل و اجرا میکند
language U در زمان اجرا
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
language U قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
language U زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند
language U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
language U دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
language U لسان
second language U زباندوم
for a language course U برای یک دوره زبان
I am here for a language course U من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
first language U زبانیکهازهمهبهآنبیشترتسلطدارید
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
program language U زبان برنامه
language lab U زبان
the turkish language U زبان ترکی
the persian language U زبان فارسی
technical language U زبان تخصصی
parliamentary language U زبان مجلسی
publication language U زبان انتشارات
technical language U زبان فنی
target language U زبان مقصود
semitic language U زبان سامی
target language U زبان هدف
program language U زبان برنامه نویسی
to fix a language U زبانی که ازتغییریارشدبازداشتن
procedural language U زبان رویهای
universal language U زبان فراگیر
parliamentary language U اصطلاخات پارلمانی
parliamentary language U زبان مودبانه
pascal language U زبان پاسکال
use bad language U فحش دادن
use foul language U فحاشی کردن
source language U زبان اصلی
written language U زبان نوشتاری
language laboratories U آزمایشگاه زبان
language laboratory U آزمایشگاه زبان
language lab U آزمایشگاه
tone language U زبانهای اهنگی
What foreign language do you know? U کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
syntax language U زبان تشریح نحو
tongue [language] U زبان
redundant language U سخن زائد یازیادی حشووزوائد
reference language U زبان مرجع
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
simscript language U زبان سیمسکریپت
simula language U زبان سیمیولا
simulation language U زبان شبیه سازی
snobol language U زبان اسنوبول
source language U زبان منبع
source language U 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
A crash language course . U دوره فشرده آموزش زبان
It is better to know each others mind than to know each others language. <proverb> U همدلى از همزبانى بهتر است .
symbolic language U زبان نمادی
to pick up a language. <idiom> U زبانی را مثل آب خوردن یاد گرفتن. [از روش های غیر رسمی مثل گوش کردن به حرف بومی های آن زبان]
publication language U زبان نشری
standard language U زبان متعارف
rpg language U زبان ار پی جی
a dead language <idiom> U زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
quary language U زبان پرس و جو
query language U زبان پرس و جو
to talk the same language <idiom> U به یک سبک فکر کردن [اصطلاح مجازی]
to talk the same language <idiom> U همدیگر را فهمیدن [اصطلاح مجازی]
to translate something [from/into a language] U برگرداندن [نوشتنی] چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
halophrastic language U زبان تک واژهای
declarative language U زبان تشریحی
declarative language U زبان اعلانی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com