English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trust fund U سپرده
trust fund U وجه امانی
trust fund U سرمایه امانی
trust fund U وجوه متراکم شده
trust fund U وجوه پس انداز شده
trust fund U سپرده امانی
trust fund U وجوه سپرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
on trust U بر مبنای اعتبار
trust U ودیعه
on trust U نسیه
on trust U امانتا"
self trust U اعتماد بخود
keep in trust U به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
given in trust U به امانت
given in trust U امانی
self-trust U اعتماد به نفس
in trust U امانتا"
trust U ودیعه گذاشتن
trust U ایمان
trust U پشت گرمی داشتن به
trust U اعتقاد اعتبار
trust U اعتماد
trust U مطمئن بودن
trust U اعتماد داشتن
trust U اتحادیه شرکتها ائتلاف
trust U امانت ودیعه
trust U مسئولیت
trust U امید
trust U اطمینان پشت گرمی
trust U توکل
trust U تراست
trust U امانت گذاشتن
trust U انحصارات چند جانبه
trust U امانت
trust U اطمینان
trust U مدیریت امانی
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
aplombself-trust U اعتماد به نفس
to hold in trust U بطورامانت نگاه داشتن
constructive trust U مسئولیت قهری
trust funds U وجوه امانی
breach of trust U کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
breach of trust U خیانت در امانت
unit trust U موسسهسرمایهگذار
declaration of trust U افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
sense of trust U حس اعتماد
implied trust U مسئولیت فرضی
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
give in trust U امانی
give in trust U امانتی
trust company U شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
trust in god U اعتماد یا توکل به خدا
trust territory U ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
vacuum trust U تراست در خلاء
deed of trust U سنداستیفای دین از ملک رهنی
constructive trust U منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
deed of trust U سند تودیع امانت
market trust U بازار انحصاری
to put trust in U اعتماد کردن به
trust money U پول امانی
constructive trust U ضمان قهری
fund U تهیه وجه کردن
fund U موجودی سرمایه
fund U دارائی
fund U وجه
fund U اعتبار مالی
fund U سرمایه گذاری کردن
fund U موجودی دارائی
fund U صندوق
fund U تنخواه قرضه دولتی سهام
fund U پشتوانه
fund U وجوه
fund U اعتبار
fund U سرمایه
fund U ذخیره
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund U سرمایه ثابت یاهمیشگی
person in a position of trust U امین
collagteral trust bonds U قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
anti trust law U قانون ضد تراست
revolving fund U اعتبار در گردش
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
revolving fund U تنخواه گردان
sustentation fund U اعانه برای روحانیون بی نوا
reserve fund U وجوه اندوخته
reserve fund U وجوه ذخیره
depositary for a fund U سپرده برای یک صندوق
slush fund U پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
benevolent fund U کمکبهانجمنخیریه
fund-raising U گردآوری اعانه
unemployment fund U صندوق تامین بیکاری
sinkin fund U وجوه استهلاکی
sinking fund U وجه استهلاکی
sinking fund U ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund U دخیره استهلاک دین
reserve fund U سرمایه احتیاطی
relief fund U وجوه اعانه
guarantee fund U سپرده تضمینی
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
contingent fund U اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
blended fund U سرمایههای بهم منظم شده
capital fund U وجوه سرمایه
emergency fund U وجوه اضطراری
consolidated fund U سرمایه ذخیره
current fund U اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
current fund U نقدینه
contingency fund U وجوه احتیاطی
imprest fund U اعتبار مساعده
imprest fund U اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
provident fund U وجوه احتیاطی
point fund U پاداش پایان فصل
mutual fund U شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
pension fund U صندوق بازنشستگی
loan fund U صندوق وام
fund code U کد اعتبارات
aid fund U صندوق تعاون
amortization fund U وجه استهلاک
sherman anti trust act U قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
chaplain activities fund U اعتبارمسجد
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
personal deposit fund U اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
social insurance fund U صندوق بیمههای اجتماعی
exchanged stabilization fund U صندوق تثبیت ارز
european monetary fund U صندوق پولی اروپا
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
deposit fund account U حساب تشکیل سرمایه
deposit fund account U اعتبار تشکیل سرمایه
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com