English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
track off U انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
railway track U خط اهن
railway track U مسیر راه اهن
track U شیار
track U لبه
track U باریکه
track U پیگردی کردن
track U رد پا
track U اثر
track U خط اهن جاده
track U راه
track U نشان
track U مسابقه دویدن
track U تسلسل
track U توالی ردپاراگرفتن
track U پی کردن
track U دنبال کردن
track U مسیر
track U اثار
track U مسیرطی شده
track U ردیابی کردن
track U تعقیب مسیر کردن
track U تعقیب کردن
track U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track U ایز
track U ایز راه
track U خط سیر
track U رد
track U زمین بازیهای میدانی
track U ادامه گوی در مسیربولینگ
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track U پیدا کردن
track U با طناب کشیدن راه
track U جاده
track U خط
track U مسیر دو
track U راهچه
track U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track U شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track U محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track U یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track U دنبال کردن یک مسیر به درستی
alternate track U شیار متناوب
alternate track U شیار جایگزین
alternate track U شیار تغییرپذیر
alternate track U شیاراصلاح پذیر
ball retour track U مسیر بازگشت گوی بولینگ
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
bridle track U اسب رو
bridle track U ایز سوارکاران
bridle track U راه باریک
spur track U جاده فرعی
chain track U مسیر زنجیر
clock track U شیار زمان سنجی
crane track U جرثقیل خودکار
crane track U واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
creeper track U زنجیر خزشی
cycle track U راه دوچرخه رو
dirt track car U نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
dirt track racing U مسابقه در مسیر گلی و شنی
double track U دو
double track U خط
double track railway bridge U پل راه اهن باسکوی دوبل
drop track U تعقیب موقوف
drop track U تعقیب را قطع کنید
eighty track disk U دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
feed track U شیار پیشبری
forklift track U جرثقیل
forklift track U منجنیق
forklift track U بیل مکانیکی
forty track disk U قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
full track U شنی دار کامل
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
ground track U مسیر زمینی
half track U هاف تراک
half track U خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
head per track disk U دیسک با هد هر شیار
hostile track U تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
hunter track U مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
i followed his track U ردپایش را گرفتم
intended track U مسیر پیش بینی شده هواپیما
intended track U مسیر تعیین شده هواپیما
kite track U مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
neutralize track U هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
nine track tape U نوار نه شیاره
off the track U بیرون
off the track U ازخط پی گم کرده
off the track U از موضوع پرت
one track U کوتاه فکر
one track U یک راهه
one track U فاقد قوه ارتجاعی
one track U فقط در یک وهله
primary track U شیار اولیه
primary track U شیار اصلی
railway track layer U ریل گذر راه اهن
seven track tape U نوار هفت شیاره
single track U تک راهه
single track U فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
sweeper track U مسیر حرکت ناو مین جمع کن
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
Other Matches
y track U سه راهی در خط اهن
track down <idiom> U جستجو کردن
to keep the track of something U پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
to be on one's track U رد کسیرا گرفتن
to be on one's track U مراقب حال کسی بودن
keep track of <idiom> U نگهداری یاداشت
to be on one's track U زاغ سیاه کسی راچوب زدن
to keep the track of something U ردچیزیراداشتن
track tension U تنظیم شنی تانک
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
track tension U کششی شنی
track bolt U پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
training track U مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
true track U تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
track per inch U مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
trick track U بازی تخته نردقدیمی
track telling U ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
track spacing U فاصله بین تعقیبها
track circuit U مدار خط
track clearer U جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
track density U تراکم شیار
track diagram U دیاگرام خط
track meeting U مسابقه دوومیدانی
track mode U روش تعقیب هدف
track mode U روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
track down a person U رد پای کسی را گرفتن و او رادستگیر کردن
track pitch U فاصله شیار
track pitch U گام شیار درجه شیار
track production U فهور هدف
track production U شروع تعقیب هدف
track return U مدار برگشت
track bond U ربط
cinder track U زمین دو
track shoe U عاج
warning track U منطقهجریمه
one-track mind U فردیکهتنهابهیکچیزعلاقمنداست
title track U قطعهموسیقیکهپسازنام آلبوم میآید
track meet U مسابقاتورزشی
lose track of <idiom> U ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
off the beaten track <idiom> U غیر عادی
one-track mind <idiom> U تنها به یک چیز فکر کردن
inside track <idiom> U سودبردن
to lose track [of] U فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است
music track U تیتر آهنگ
music track U تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
track number U زمانشمار
track link U اتصالشیار
track record U سابقه
track record U آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track record U پیشینه
track records U سابقه
track records U آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track records U پیشینه
bogie and track U مراحللاستیکسازی
curtain track U میلهپرده
exit track U خروجیخطآهن
locomotive track U مسیرلوکوموتیو
rail track U خطآهن
rail track U مسیرریل
rotating track U مسیر/خطدوار
running track U لبهدرحالحرکت
track frame U قالبشیار
track idler U شیارچرخ
track lighting U لامپشیار
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
to lay the track U ریل کشیدن
track and field U چکش
track and field U ه
the police are on his track U شهربانی اوراتعقیب میکند
track and field U وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
the track of a comet U مسیر ستاره دنباله دار
timing track U شیار تنظیم وقت
to lay the track U ریل گذاری کردن
track and field U دیسک و غیره
track and field U دو و میدانی
track ball U گوی پیگردی گوی شیار
track ball U گوی نشان
to lay the track U خطاهن کشیدن
track layting tractor U تراکتور چرخ زنجیری
track roller frame U قالبگردندهشیاردار
secondary marshalling track U دومینراهباریکه
track search keys U کلیدهایجستجویزمان
Track and field events . U مسابقات دو میدانی
track [on a sound recording medium] U تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
track [on a sound recording medium] U تیتر آهنگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com