English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
total function U تابع کامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
total cost function U تابع هزینه کل
total revenue function U تابع درامد کل
total utility function U تابع مطلوبیت کل
Other Matches
total U جامع
total U کامل
total U کلی تام
total U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
total U مقدار
total U کل [حاصل جمع]
to total something up U چیزی را جمع کردن [سرجمع کردن] [جمع زدن] [ریاضی]
total U جمله سرجمع
total U حاصل جمع
total U جمع
total U کل
total U کلی
total U تام
total U مطلق
total U جمع کل کامل
total U مجموع
total U جمع کردن
total U سرجمع کردن
total U جمع زدن
total excluder U حاجب حرمانی
total force U نیروی کل
total freeboard U عمق ازاد
check total U برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
total efficiency U راندمان کل
control total U جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
total eclipse U خسوف یا کسوف کلی
total temperature U دمای کل
total mobilization U بسیج کامل نیروها
total supply U عرضه کل
total losses U کل تلفات ابی
total losses U زیان کل
total loss U تلفات کل
total loss U نابود شدن یا مسلوب المنفعه شدن کلی مال بیمه شده خسارت کلی
batch total U جمع کل دسته
total loss U خسارت کلی
total load U بار کل
total lift U برای کل
total income U درامد کل
total output U تولید کل
total drag U پسای کل
the total population U همه مردم
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
the total population U همه جمعیت
the total number U شماره کل
the students total 00 U شماره شاگردابه 004تن بالغ میشود
total system U سیستم کامل
total curvature U انحناء کل
hash total U جمع کل درهم
total heat U محتوای گرمایی
total charge U بارگذاری کامل
total conductivity U هدایت کل
total conductivity U رسانایی کل
total differntial U دیفرانسیل کل
total differential U تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
total differential U دیفرانسیل کل
total demand U تقاضای کل
total deformation U مجموع تمام تغییر شکلها
total deduction U جمع کسورات
total current U جریان کل
total cost U هزینه کل
total heat U انتالپی
total porosity U تخلخل کل
total resistance U مقاومت کل
total revenue U درامد کل
total revenue U قیمت کل فروش یک کالا
total discharge U تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
total weight U وزن کل
total war U جنگ همه جانبه
total score U نمره کامل
total voltage U ولتاژ کل
total costs U هزینه کلی
total utility U مطلوبیت کل
total costs U هزینه کامل
total product U محصول کل
total pressure U فشار کل
sum total U سرجمع
sum total U جمع کل
total product U تولید کل
total radiation U تابش کل
total radiation U تشعشع کل
total porosity U تخلخل کامل
total exports U جمع کل صادرات
sum total U مجموع
total variable cost U هزینه متغیر کل
total search result U مجموع نتیجه جستجو
total cost curve U منحنی هزینه کل
total consumption burner U مشعل تمام مصرف کن
total heat of solution U گرمای کل انحلال
total color blindness U رنگ کوری کامل
total binding energy U انرژی بستگی کل
total amplitude of oscillation U دامنه کل نوسان
total test variance U پراکنش کل ازمون
total tax load U کل بار مالیات
total reservoir storage U گنجایش کل مخزن
constructive total loss U صدمه کلی خسارت بنیانی
total reflux head U سر تقطیر برگشت کامل
constructive total loss U خسارت کلی
total exclusion from inheritance U حجب از کل
total factor productivity U بازدهی کل عوامل
total factor productivity U تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
total fixed cost U کل هزینه ثابت
total revenue curve U منحنی درامد کل
total labor force U کل نیروی کار
average total cost U هزینه متوسط کل
total suction head U ارتفاع کل مکشی
total electrode capacitance U فرفیت کلی الکترد
total stopping distance U طول ایست کامل
total energy equation U بقای انرژی کل
total exclusion from inheritance U حجب حرمانی
constructive total loss U تخمین خسارت کل وارده
actual total loss U کل زیان وارده
density of the total electromagnetic ene U چگالی انرژی الکترومغناطیسی
total gross floor area U سطح بنا با گسترده ساختمان
total effective collision cross section U سطح مقطع موثر کل
This compares to a total of 36 cases reported in 2009. U همانند آن بطور کلی ۳۶ موارد در سال ۲۰۰۹ گزارش شده بود.
zero of a function U صفر یک تابع [ریاضی]
zero of a function U ریشه تابع [ریاضی]
neither nor function U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
NOR function = U مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
NOR function = U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
NOT function U مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
NOT function U معادل تابع NAND
NOT function U تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
OR function U پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
function تابع [ریاضی]
to function as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
function U کار کردن
function U ایین رسمی
function U عمل کردن کارکردن
function U ایفاء
function U ماموریت عمل
function U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function U مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
function U پیشه
function U کارویژه
function U انجام عمل به درستی
function U کار
function U وفیفه عمل کردن
function U طرزکار تابع
function U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
function U دستورالعمل
function U دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function U لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
function U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
function U نقش
function U عمل
function U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
function U فعالیت
function U وفیفه داشتن
function U مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
function U وفیفه
function U کارکرد
function U تابع
even function U تابع زوج
function U کارایی
function U مقام
function U خاصیت وجودی
well defined function U تابع خوش تعریف
well behaved function U تابع خوشرفتار
weight function U تابع وزنی
trial function U تابع ازمایشی
wave function U تابع موجی
utility function U تابع کاربردی
utility function U تابع مفید
function generator U مولد تابع
trigonometric function U تابع مثلثاتی
transfer function U تابع انتقال
transformation function U تابع تبدیل
work function U انرژی خروج
characteristic function U مشخصه تابع
characteristic function U تابع مشخصه
characteristic function U ویژه تابع
coincidence function U پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
coincidence function U دروازه منط قی که تابع AND منط قی روی سیگنالهای الکتریکی ایجاد میکند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
computable function U تابع محاسبه پذیر
consumption function U تابع مصرف
continuous function U تابع پیوسته
built in function U تابع توکار
acid function U عامل اسیدی
acid function U یون هیدروژن
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
aggregate function U عمل جمعی
allocation function U تابع تخصیص
analytical function U تابع تحلیلی
approximating function U تابع تقریب
approximation function U تابع تقریب
boolean function U تابع بولی
control function U تابع کنترلی
work function U انرژی ازاد در ترمودینامیک
smooth function U تابع همواری [ریاضی]
frequency function U تابع تکرار [ریاضی]
inverse function U تابع معکوس [ریاضی]
inverse function U تابع وارون [ریاضی]
continuity of a function U پیوستگی تابعی [ریاضی]
argument [of a function] U متغیر مستقل تابعی [ریاضی]
argument [of a function] U متغیر مستقل [ریاضی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com