Perdic | to thrash to windward | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 17 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	to thrash to windward U	برضدبادیاجزرومدپیش رفتن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	thrash U	کوبیدن
	thrash U	کوزل کوبی
	thrash U	از پوست دراوردن کتک زدن
	windward U	طرف باد
	windward U	در سمت باد
	windward U	بادگیر
	windward U	رو به باد حرکت در سمت باد
	windward U	در جهت باد
	windward U	بادخیز
	windward U	بادخور بادگیر
	windward U	روبباد
	to thrash out the truth U	حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
	thrash or thresh U	از پوست دراوردن کتک زدن
	thrash or thresh U	کوبیدن
	He threatened to thrash the life out of me. U	مرا به یک کتک حسابی تهدید کرد
	He threatened to thrash the life out of me . U	تهدیدم کردکه آنقدر کتکم خواهد زد تا جانم دربیاید

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)