Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to overrun one's creditors
U
از پیش بستانکاران خودگریختن
to overrun one's creditors
U
از دست بستانکاران فرار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
creditors
U
بستانکار
creditors
U
طلبکار
creditors
U
غرما
creditors
U
بستانکاران
to marshal one's creditors
U
صورت بستانکاران خود را ازلحاظ تقدم و تاخر منظم کردن
distribute among the creditors in propor
U
به غرماء تقسیم کردن
overrun
U
تاخت و تاز کردن
overrun
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun
U
دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد
overrun
U
سرتاسر محلی رافراگرفتن
overrun
U
تجاوز
overrun
U
تجاسر
overrun
U
اب لبریز شده
overrun
U
پوشاندن
overrun
U
انبوه شدن
overrun
U
تجاوزکردن
overrun
U
تاراج کردن
to overrun one's duty
U
از انجام وفیفه شانه خالی کردن
overrun error
U
اشتباه در انتقال و جایگیری کاراکترها
to overrun oneself
U
از دویدن زیاد خود را خسته کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com