English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to limber up a gun carriage U پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
limber U تمرین نرمش کردن
limber U نرم
limber U تاشو خم شو
limber U مطیع
limber U سربزیر
limber U خمیده
limber U خمیده کردن
limber U عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
limber U خم کردن تاکردن
to limber up U پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کجاست؟
under carriage U ارابه فرود
there is a p in the carriage U درشکه مسافردارد
through carriage U حمل یکسره
to keep a carriage U درشکه داشتن
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کدام است؟
carriage and four U درشکه چهاراسبه
carriage U حمل
carriage U قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
carriage U بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
carriage U کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
carriage U نورد
carriage U هزینه حمل
carriage U نرده
carriage U کالسکه
carriage U بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriage U کنترل چاپگر
railroad carriage U اطاق کالسکهای راه اهن
railroad carriage U واگن باری
land carriage U حمل و نقل خشکی
land carriage U بار کشی زمینی
horseless carriage U درشکه بی اسب
horseless carriage U اتومبیل
hackney carriage U درشکه کرایهای
gun carriage U قنداق توپ
sleeping carriage U خوابگاه قطار
slip carriage U واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
main carriage U حاملاصلی
lace carriage U حاملتوری
carriage handle U دستگیرهحامل
baby carriage U صندلی چرخدار بچه
baby carriage U کالسکهی بچه
water carriage U حمل از راه اب
top carriage U قنداق بالا
carriage return U بازگشت نورد
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
sleeping carriage U واگن تختخواب دار
smoking carriage U واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
ginny carriage U واگن بارکش که روی ریل حرکت میکند
dual carriage way U شاهراه دو طرفه
carriage forward U هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
carriage forward U پس کرایه
carriage drive U خیابان پارک
carriage costs U هزینه حمل و نقل
carriage costs U هزینه باربری
carriage control U کنترل نورد
carriage forward U کرایه در مقصدپرداخت میشود
automatic carriage U تعویض خودکار
artillery carriage U قنداق سلاح توپخانه
artillery carriage U قنداق توپ
carriage paid to ... U با هزینه حمل تا ...
carriage of goods U حمل و نقل کالا
carriage paid to U هزینه حمل به حامل پرداخت شده
carriage return U تعویض سطر Return/Enter
crossrial carriage U پاگیر تیر عرضی
carriage return U سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
carriage return U سر سطر رفتن
dead carriage U کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
carriage payed U کرایه حمل پرداخت شده
dead carriage U کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
carriage road U راه درشکه رو
car railway carriage U واگن
carriage control dial U کنترلشمارهگیرنورد
carriage control tape U نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعویض سطر در یک چاپگر سطری روی ان پانچ شده است
carriage control tape U نوار کنترل نورد
carriage and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
carriage freight paid to ... U با هزینه حمل تا ...
soft carriage return U خط فاصله خالی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com