Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tidal waves
U
امواج جزرومدی
tidal waves
U
موجهای پس از زمین لرزه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tidal
U
جزر و مدی
tidal
U
کشندی
tidal current
U
stream tidal: syn
tidal current
U
جریان کشندی
tidal current
U
جریان جزر و مدی
tidal current
U
جریان جذر و مدی
tidal bore
U
موج جذر و مدی
tidal wave
U
سیلاب دریایی
tidal wave
U
پندام
tidal wave
U
امواج جذر و مدی
tidal data
U
دادههای کشندی
tidal flats
U
زمینهای ابگیر
tidal volume
U
حجم جاری
tidal traffic
U
امد و شد ناقرینه
tidal tables
U
جداول مشخصات جذر و مددریا
tidal stream
U
current tidal
tidal sluice
U
مجرای کنترل کننده جزر و مد
tidal river
U
رودخانهای که اب دریادرنزدیکی دهانه ان طغیان میکند
tidal range
U
دامنه جذر و مد دریایی
tidal wave
U
موج کشند
tidal flats
U
اراضی جزرومدی
tidal traffic
U
شد امدنابرابر
tidal predictions
U
پیش بینی جذر و مد
tidal prism
U
اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
tidal mud deposits
U
گل رسوب شده حاصل از جزرو مد
tidal current chart
U
نقشه جریان کشندها
tidal bench mark
U
شاخص جزر و مد
tidal power plant
U
کارگاهقدرتجزرومد
tidal bench mark
U
انگپایه کشندی
waves
U
موج
waves
U
موج رادیویی
waves
U
موج زدن
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
new waves
U
نیوویو
waves
U
هیجان
waves
U
موجی بودن موج زدن
waves
U
خیزاب
waves
U
فر موی سر دست تکان دادن
sound waves
U
صوت
crashing waves
U
امواج خروشان
sound waves
U
موج صوتی
train of waves
U
قطار موج
gravitational waves
U
امواج گرانشی
make waves
<idiom>
U
ایجاد دردسر
shock waves
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
thermal waves
U
امواج گرمایی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومگنتیک
ground waves
U
امواج زمینی
brain waves
U
امواج مغزی
bed waves
U
موج بستر
assault waves
U
امواج هجومی نفرات و وسایل
assault waves
U
موجهای هجوم
shock waves
U
موج ضربه
shock waves
U
موج ضربهای
shock waves
U
موج ضربت
gravitational waves
U
امواج جاذبه
the waves of the sea
U
امواج دریا
radio waves
U
امواج رادیویی
metric waves
U
موجهای متری
incoherent waves
U
امواج همدوس
hertzian waves
U
امواج هرتز
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
the waves of the sea
U
خیزابهای دریا
gravity waves
U
امواج ثقلی
The infantry attacked in waves .
U
پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
The waves were mountain - high .
U
موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
visualization of seismic waves
U
تجسمارتعاشاتزمینلرزه
transcription of seismic waves
U
آوانویسیارتعاشزمینی
amplification of seismic waves
U
تقویتکنندهامواجمتزلزل
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
deep water waves
U
موجهای زیرابی
detection of seismic waves
U
ردیابامواجمرتعش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com