English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
throwing apparatus U لوازم پرتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
throwing U پرتاب
throwing U تابیدن
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing U باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throwing U پاس
throwing U لنگ
throwing U ویران کردن
throwing U پرت کردن افکندن
throwing U انداختن
throwing line U نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
throwing the hammer U پرتاب چکش
throwing the javelin U پرتاب نیزه
throwing circle U دایره پرتاب نیزه
throwing events U رشتههای پرتابی
throwing sector U نقطه فرود وسیله پرتاب شده
I feel like throwing up. <idiom> U دارم بالا میارم.
discus throwing U پرتاب دیسک
apparatus U اسباب و وسایل ژیمناستیک
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
apparatus U لوازم
apparatus U شعبه
apparatus U جهاز
apparatus U اسباب
apparatus U دستگاه
apparatus U ماشین
apparatus U الت دستگاه
apparatus U شعبه حزب
apparatus U اپارات
setting up apparatus U دستگاه سوار کردن
psychic apparatus U دستگاه روانی
telegraph apparatus U دستگاه تلگراف
x ray apparatus U دستگاه رونتگن
diving apparatus U تختهپرش
Golgi apparatus U دستگاهگلژی
smoking-apparatus U ماشیندودزا
gasifying apparatus U کاربراتور
apparatus [machinery] U سازمان [سازمان اداری ]
orsat apparatus U دستگاه رسا
mental apparatus U دستگاه ذهن
receiving apparatus U وسیله برقی
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
breating apparatus U دستگاه تنفس
absorption apparatus U دستگاه جذب
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
breating apparatus U دستگاه دم زدن
frame of an apparatus U شاسی
gasifying apparatus U دستگاه تبخیر
electrical scoring apparatus U دستگاهامتیازبندیبرقی
horse [gymnastics apparatus] U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
abderthalden drying apparatus U دستگاه خشک کن ابدرهالدن
error of measuring apparatus U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
self-contained breathing apparatus U اسبابتنفسی
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
insulation testing apparatus U عایق سنج
strain test apparatus U دستگاه ازمون دگروشی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
induction heating apparatus U شوفاژ القائی
high tension apparatus U دستگاه فشار قوی
fault localization apparatus U دستگاه تعیین کننده محل خطا
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com