Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
thread fineness
U
ظرافت نخ
thread fineness
U
نمره نخ
thread fineness
U
[ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
fineness
U
پاکی
fineness
U
ریزی دانه ها
fineness
U
عیار فلزات
fineness
U
لطافت خوبی
fineness
U
نرمی
fineness
U
زیبائی
fineness
U
عیار
fineness
U
دقت
fineness
U
موشکافی صافی
fineness
U
قشنگی
fineness
U
فرافت
fineness modulus
U
مدول ریزی و نرمی
fineness ratio
U
نسبت فرافت
fineness of lime
U
نرمی و ریزی اهک
fineness modulus
U
مدول نرمی و ریزی
fineness modulus
U
مدول ریزی
fineness modulus
U
ریزگی
thread
U
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread
U
نخ کردن
thread
U
نخ کشیدن به
thread
U
بند کشیدن
thread
U
رشته
thread
U
رگه
thread
U
شیار برجستگی
thread
U
رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread
U
قیطان
thread
U
ریسمان
thread
U
نخ
thread
U
موجی کردن
thread
U
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread
U
نخ یاقیطان
thread
U
دنده پیچ
thread
U
دنده دار کردن مارپیچ
thread
U
پیچ کردن
thread
U
دندانه
thread
U
سیم
thread
U
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread
U
رشته رشته شدن
thread
U
مثل نخ باریک شدن
thread
U
ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread
U
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
warp thread
U
تارشیاری
thread trimmer
U
آرایندهنخ
thread take-up lever
U
اهرم بالا-پائینبرندهنخ
thread guide
U
راهنماینخ
rubber thread
U
ریسمانلاستیکی
trapezoidal thread
U
دندههای ذوزنقهای
thread the needle
U
پاس دقیق از بین مدافعان
metallic thread
U
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
hang by a thread
<idiom>
U
thread count
U
[تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread bare
U
فرش کهنه
silver thread
U
نخ های زربفت یا نقره ای
[این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
sewing thread
U
نخ خیاطی
death thread
U
تهدید به مرگ
thread tap
U
قلاویز
weft thread
U
ریسمانتاریشکل
stepped thread
U
کولاس پیچی ناقص
acme thread
شیار ذوزنقه ای
cut a thread
U
پیچ تراشیدن
external thread
U
دنده خارجی
english thread
U
پیچ و مهره انگلیسی
direction of thread
U
جهت پیچ
direction of thread
U
سوی پیچش پیچ
butterss thread
U
شیار اره
angular thread
U
پیچ تحت زاویه
angular thread
U
پیچ وی شکل
air thread
U
لعاب خورشید
air thread
U
مخاط شیطان
gold thread
U
گلابتون زر
nut thread
U
پیچ مهره
stepped thread
U
پیچ ناقص کولاس
inside thread
U
مارپیچ داخلی
inside thread
U
دنده داخلی قلاویز
stair thread
U
کف پله
mercury thread
U
مارپیچ جیوهای
screw thread
U
پای پیچ
screw thread
U
حدیده
Our life is hanging by a thread .
U
زندگی مابه تار مویی بند است
left hand thread
U
پیچ چپ گرد
thread rubber separator
U
میانگیر نخدار
To pick up (to lose) the thread of conversation.
U
رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com