Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tertiary structure of protein
U
ساختار سوم پروتئین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
protein
U
مواد سفیدهای
protein
U
پروتئین
globular protein
U
پروتئین کروی
fibrous protein
U
پروتئین رشتهای
protein fiber
U
الیاف پروتئینی
[مانند ابریشم و پشم]
tertiary
U
سومین
tertiary
U
قسمت سوم دوران سوم
tertiary
U
ثالث
degrade protein enzyme
U
انزیم پروتئین شکن
tertiary alcohol
U
الکل 3 درجه
tertiary consumers
U
مصرف کنندگان سومین
tertiary hydrogen
U
هیدروژن 3 درجه
tertiary hydrogen
U
هیدروژن نوع سوم
tertiary carbon
U
کربن 3 درجه
tertiary amine
U
امین نوع سوم
tertiary amine
U
امین 3 درجه
tertiary alcohol
U
الکل نوع سوم
tertiary carbon
U
کربن نوع سوم
tertiary projection area
U
ناحیه فرافکنی سوم
structure
U
ساختمان
structure
ساختار
structure
U
چهارچوب دار
[قالی]
structure
U
پیکره
structure
U
طریقه
structure
U
تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
structure
U
ساخت
structure
U
بنیان
structure
U
اساس
structure
U
پی ریزی کردن ساختار
structure
U
تشکیلات دادن
structure
U
بنا
structure
U
سازمان
structure
U
ترکیب سبک
structure
U
استخوان بندی
structure
U
سازمان سازمان دادن
structure
U
ساختمان اسکلت فلزی
structure
U
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
structure
U
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structure
U
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure
U
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
U
سازه
structure
U
ساختار ساخت
structure
U
سبک
structure
U
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
population structure
U
ساخت جمعیت
ring structure
U
ساختار حلقهای
pyramidal structure
U
ساختار هرمی
program structure
U
ساخت برنامه
relational structure
U
ساختار رابطهای
primary structure
U
ساختمان اولیه
primary structure
U
ساختمان اصلی
power structure
U
ساخت قدرت
population structure
U
ترکیب جمعیت
plex structure
U
ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
phrase structure
U
با ساخت عبارتی
market structure
U
بنیان بازار
market structure
U
ساخت بازار
loop structure
U
ساختار حلقهای
list structure
U
ساختار لیست
linear structure
U
ساختار خطی
lewis structure
U
ساختار لوویس
latent structure
U
ساخت نهفته
mental structure
U
ساخت ذهنی
molecular structure
U
ساختار مولکولی
personality structure
U
ساخت شخصیت
perceptual structure
U
ساخت ادراکی
pawn structure
U
ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
nut structure
U
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
nuclear structure
U
ساختار هستهای
nonisomorphic structure
U
ساختارهای ناهمریخت
network structure
U
ساختار شبکهای
nested structure
U
ساختار لانهای
laminated structure
U
ساختمان متورق
selection structure
U
ساختار گزینشی
sequence structure
U
ساختار ترتیبی
fabric structure
U
ساختارپارچه
metal structure
U
بنیانفلزی
structure of a mushroom
U
ساختمانقارچ
structure of a plant
U
ساختمانگیاه
structure of the biosphere
U
چرخهزیستکره
support structure
U
ساختارپشتیانیکننده
tubular structure
U
ساختمانمیلهای
algebraic structure
U
ساختار جبری
[ریاضی]
vase structure
U
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
internal structure
U
سازه داخلی
structure
[first order]
U
ساختار
[ریاضی]
unit structure
U
استخوانبندی یکان
unit structure
U
سازمان یکان
tree structure
U
ساختاردرختی
shell structure
U
ساختار لایهای
shell structure
U
ساختارپوستهای
simple structure
U
ساخت ساده
soil structure
U
ساختمان خاک
static structure
U
ساخت ایستا
structure chart
U
نمودار ساختار
structure factor
U
عامل ساختار
structure of a poem
U
سبک یاساختمان شعر
structure of an animal
U
ساختمان
structure of an animal
U
جانور
super structure
U
روسازی
surface structure
U
روساخت
tree structure
U
ساخت درختی
tree structure
U
ساختار درخت
laminated structure
U
ساختمان لایهای
affect structure
U
ساخت عاطفه
concrete structure
U
سازه بتنی
control structure
U
ساخت کنترل
control structure
U
ساختار کنترلی
control structure
U
ساختارکنترل
crystal structure
U
ساختار بلور
crystalline structure
U
ساختار بلوری
crystalline structure
U
سازه بلوری ساختمان کریستالی
crystalline structure
U
ساختاربلورین
data structure
U
ساخت داده ها
data structure
U
ساختار داده ها
data structure
U
ساختمان داده ها
database structure
U
ساختار پایگاه داده ها
decision structure
U
ساختار تصمیم
deep structure
U
ژرف ساخت
diamond structure
U
ساختار الماس
diamond structure
U
ساختارالماسی
dynamic structure
U
ساخت پویا
concrete structure
U
ساختمان با استخوانبندی بتنی
columnar structure
U
ساختمان ستونی
age structure
U
ساختار سنی
aircraft structure
U
ساختمان هواپیما
atomic structure
U
ساختار اتمی
band structure
U
ساختار نواری
banded structure
U
ساختمان نواری
banded structure
U
ساختارنواری
block structure
U
ساخت کندهای
block structure
U
ساختار بلوکی
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
capital structure
U
ساخت سرمایه
capital structure
U
بنیان سرمایه
cartesian structure
U
ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
cellular structure
U
ساختار شبکهای
cellular structure
U
ساختارسلولی سازه سلولی
class structure
U
ساخت طبقاتی
economic structure
U
ساختار اقتصادی
kekule structure
U
ساختار ککوله
grain structure
U
ساختار بلوری
hyperfine structure
U
ساختار فوق فریف
group structure
U
ساخت گروهی
helical structure
U
ساختار مارپیچی
hierachical structure
U
ساختار سلسله مراتبی
hoisting structure
U
چوب بست بالابر
infra structure
U
زیربنا
infra structure
U
زیر ساخت
infra structure
U
زیر بنا
ingots structure
U
ساختار شمش
ingots structure
U
ساختاربلوری اولیه شمش
institutional structure
U
ساختار نهادی
intermediate structure
U
ساختمان داخلی
internal structure
U
ساختار داخلی
inverted structure
U
ساختار معکوس
force structure
U
سازمان یکانها
force structure
U
استخوان بندی یکان
electronic structure
U
ساختار الکترونی
factor structure
U
ساختار عاملی
internal structure
U
ساختمان داخلی سازه داخلی
family structure
U
ساخت خانواده
economic structure
U
بنیان اقتصادی
file structure
U
ساخت پرونده
file structure
U
ساختار فایل
file structure
U
ساخت پرونده ساختمان فایل
fine structure
U
استخوانبندی فریف
fine structure
U
ساختار فریف
branched chain structure
U
ساختار زنجیری شاخه دار
straight chain structure
U
ساختار راست زنجیر
sequence control structure
U
ساختار کنترل ترتیبی
army management structure
U
سازمان مدیریت نیروی زمینی
secondary structure of portein
U
ساختار دوم پروتئین
ring
[algebraic structure]
U
حلقه گروهی
[ریاضی]
field
[algebraic structure]
U
میدان
[ریاضی]
sequential data structure
U
ساختار ترتیبی داده
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
contiguous data structure
U
ساختار دادههای همجوار
main structure menbers
U
اعضای اصلی ساختمان
check and drop structure
U
ابشار تنظیم سطح اب
valence bond structure
U
ساختار پیوند والانسی
work breakdown structure
U
ساختار تفکیک کار
hydrogen depleted structure
U
ساختار هیدروژن زدوده
graphic data structure
U
ساختار داده گرافیکی
close packed structure
U
ساختار تنگچین
symmetrical pawn structure
U
ساختمان پیادهای متقارن
common excavation of structure
U
حفاری عمومی ساختمان
branch control structure
U
ساختار کنترل انشعاب
hexonal zinc sulfide structure
U
ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
cubic closed packed structure
U
ساختار مکعبی تنگچین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
