English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
otis lennon mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
mental ability U توانایی ذهنی
ability test آزمون توانایی
school and college ability test آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
mac quarrie test for mechanical ability آزمون توانایی فنی مک کواری
mental test U ازمون روانی
group test U ازمون گروهی
terman merrill tests U ازمونهای ترمن- مریل
ability U توانایی
ability U توانش
ability U استطاعت
ability U شایستگی
ability U قابلیت
ability U لیاقت صلاحیت
ability U قدرت
to the best of ones ability تا جایی که کسی توان آن را دارد
to the best of ones ability U بامنتهای توانایی
non ability U عدم توانایی
non ability U ناشایستگی عدم صلاحیت
reasoning ability U توانایی استدلال
spatial ability U توانایی فضایی
ability grouping گروه بندی بر پایه توانایی
psi ability توانایی فرا روانی
numerical ability U توانایی عددی
general ability U توانایی عمومی
mixed ability کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
special ability U توانایی اختصاصی
financial ability U تمکن مالی
verbal ability U توانایی کلامی
musical ability U توانش موسیقی
motor ability U قابلیت حرکت
I can see an innate ability in that follow . دراو مایه و شایستگی می بینم
To the best of my ability. For all I am worth . As far as in my lies U تا آنجا که تیغم ببرد
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
brace scale of motor ability U مقیاس توانش حرکتی بریس
pecuniary ability to justify a bait U ملائت
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
mental U عقلی
mental U روحی
mental U فکری
mental U روانی
mental U مغزی هوشی
mental U ذهنی
mental U دماغی
mental a U دیوانگی
mental a U جنون
mental defect U نقص عقلی
mental analysis U تحلیل ذهنی
mental economy U اقتصاد روانی
mental abnormality U اختلال مشاعر
mental hospital U بیمارستانروانی
mental deficiency U عقب ماندگی روانی وفکری
mental confusion U گم گشتگی ذهنی
mental conflict U تعارض روانی
mental apparatus U دستگاه ذهن
mental subnormality U عقب ماندگی ذهنی
mental perception U درک
mental age U سن عقلی
mental defectives U اختلال حواس
mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی
mental work U کار فکری
mental measurement U اندازه گیری روانی
mental maturity U رشد
mental maturity U بلوغ ذهنی
mental incapacity U سفه
mental image U تصویر ذهنی
mental hygiene U بهداشت روانی
mental health U سلامت روانی
mental health U بهداشت روانی
mental pabulum U قوت دهنی
mental perception U ادراک
mental perception U دریافت
mental topography U مکان نگاری ذهن
mental structure U ساخت ذهنی
mental status U وضع روانی
mental set U امایه ذهنی
mental retardation U عقب مانده ذهنی
mental retardation U عقب ماندگی ذهنی
mental reservation U خود داری از ذکر مطلبی
mental process U فرایند ذهنی
mental function U کارکرد ذهنی
mental faculty U قوه ذهنی
mental disorder U بیماری روانی
mental disorder U اختلال روانی
mental illness U بیماری روانی
mental disease U بیماری روانی
mental discipline U پرورش ذهنی
mental growth U رشد ذهنی
mental development U رشد ذهنی
mental deterioration U تباهی عقلی
mental derangement U اشفتگی روانی
mental disorder U اختلال مشاعیر
mental faculties U قوی ذهنی
mental disturbance U اختلال روانی
mental examination U معاینه روانی
borderline mental retardation U عقب ماندگی ذهنی مرزی
borderline mental deficiency U نقص عقلی مرزی
secondary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی ثانوی
primary mental abilities U تواناییهای عقلی نخستین
primary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی نخستین
mental element of crime U عنصر روانی جرم
higher mental processes U فرایندهای عالی ذهن
organic mental disorder U اختلال روانی عضوی
california tests of mental maturity U ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
columbia mental maturity scale U مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
we group U گروه خودی
in group U گروه خودی
t group U گروه T
t group U گروه حساسیت اموزی
group U حزب
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group U دسته دسته کردن
group U شیعه
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U انجمن
group U دسته بندی کردن
group U گروه
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U جمع شدن
group U دسته
out group U برون گروه
group U گروه رزمی
group U جمع اوری چندین چیز با هم
group U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group U کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group U مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group U جمع کردن چندین وسیله با هم
group U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group U ناوگروه
group U جمعیت گروه بندی کردن
group U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
phosphoryl group U گروه فسفریل
primary group U گروه نخستین
minority group U گروه اقلیت
formal group U گروه رسمی
functional group U گروه عاملی
pile group U دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
point group U گروه نقطهای
gas group U گروه گاز
group casting U ریخته گری
group discussion U بحث گروهی
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
group contagion U سرایت گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
group casting U ریخته گری گروهی
group atmosphere U جو گروهی
group analysis U تحلیل گروه
group acceptance U پذیرش گروهی
group drive U محرکه گروهی
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
feeding group U قسمت خوراک دهنده
deactivating group U گروه کم کننده فعالیت
dead group U زمین بیروح
dead group U زاویه بیروح
criterion group U گروه ملاک
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
control group U گروه گواه
commutative group U گروه جابجاپذیر
command group U گروه فرماندهی
norm group U گروه هنجار
open group U گروه باز
detail group U قسمت بیگاری
detail group U دسته ماموربیگاری
group captain U سرهنگ هوایی
natural group U گروه طبیعی
feeding group U گروه تغذیه کننده
experimental group U گروه ازمایشی
entry group U گروه واجد شرایط
entry group U واجدین شرایط تخصصی شغلی
entering group U گروه وارد شونده
thiocarbonyl group U گروه تیوکربونیل
end group U گروه انتهایی
encounter group U گروه رویارویی
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
group norms U هنجارهای گروهی
membership group U گروه عضویت
standardization group U گروه معیاریابی
strength group U گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
substituent group U گروه استخلافی
hydrogxyl group U گروه هیدروکسیل
symmetry group U گروه تقارن
tail group U مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
task group U ناو گروه مامور اجرای عملیات
task group U گروه ماموریت زمینی
spelling group U حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
side group U گروه جانبی
marginal group U گروه حاشیهای
reference group U گروه مرجع
repeating group U الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
local group U گروه محلی
salvage group U گروه بازیابی وسایل
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
leaving group U گروه ترک کننده
selected group U گروه گزیده
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
group velocity U سرعت گروهی
group theory U نظریه گروهی
group mark U علامت گروه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com