English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
swan herd U غوچران
swan herd U غوبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
herd U دسته شدن
herd U متحد کردن گروه
herd U جمع شدن
herd U گردامدن
herd U جمعیت
herd U گروه
herd U گله
herd U رمه
swan's down U یکجورپارچه نخی خوابدار
swan U قو
swan's down U پر غو
swan U دجاجه
swan U افهارکردن
swan U پرسه زدن
swan U متعجب شدن
neat herd U گاوچران
the herd instinct U حس اجتماعی
the herd instinct U تمایل بگروه
to herd with other people U با مردم دیگر پیوستن درگروه دیگران درامدن
ride herd on <idiom> U از نزدیک دیدن وکنترل کردن
herd book U نسب نامه حیوانی
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
herd instinct U غریزه جمع گرایی
swan song <idiom> U آخرین سیما
swan vault U پرش قو
swan scale U تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
swan neck U انتهای خمیده لوله
swan dive U شیرجه فرشته
swan dive U شیرجه
swan support U بالانس قو
swan balance U بالانس قو
swan song U بانگ خدا حافظی وداع
swan song U واپسین عمل یا اثر یا گفتار صدای قو
black swan event U رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com