English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
super large scale integration U قط عه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
very large scale integration U قطعه
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
small scale integration U قطعه
wafer scale integration U یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
small scale integration U مجتمع سازی در مقیاس کوچک
medium scale integration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale integration U مدار مجتمع با دو قطعه
large-scale U مقیاس بزرگ
large-scale U در مقیاس بزرگ
large scale U مقیاس بزرگ
large-scale U بمقدار زیاد
large scale U بمقدار زیاد
large scale U نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large-scale U نسبتا زیاد بمعیار وسیع
large scale U در مقیاس بزرگ
large scale computer U سیستم کامپیوتر قوی
large scale computer U که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
sale on a large scale U فروش زیاد
large scale map U نقشه مقیاس بزرگ
large scale raid U حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
large scale production method U روش تولیدانبوه
large scale production method U روش تولیدبه مقیاس وسیع
super U عالی
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
super- U در معنای خیلی خوب یا قدرتمند
super U :اعلی
super U بسیار خوب بزرگ اندازه
super U خوب
super- U پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
super U : پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
integration U یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
integration U انضمام
integration U ائتلاف
integration U یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
integration U یکپارچگی
integration U انتگرال گیری
integration U انجام چندین عمل با هم
integration U مجتمع سازی
super quick U فوق انی
super power U ابر نیرو
super abundance U وفور
super abound U بوفور یافت شدن بیش از حد بودن
super abound U وافر بودن
super conductor U ابر رسانا
super numerary U نفر یا سرباز اضافه برسازمان یا زیادی
Super Bowl U مسابقاتفوتبالژانویهدرآمریکا
super abundance U وفور نعمت
super abundance U فراوانی
super power U ابر قدرت
super cation U ابر کاتیون
super vga U سوپر وی جی ای
super structure U روسازی
super alloy U الیاژهای پیشرفته
super set U مجموعه تمرینها برای عضلههای خاص
super sabre U نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی
super quick U ماسوره فوق انی
super cluster U ابر خوشه
super heavyweight U 001+ کیلوگرم
super-ego U فراخود
super-ego U ابرمن
super-egos U فراخود
super-egos U ابرمن
super conductivity U ابررسانایی
seamless integration U فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
personality integration U یکپارچگی شخصیت
economic integration U همبستگی اقتصادی
economic integration U یکپارچگی اقتصادی
integration by parts U انتگرال گیری جز به جز [ریاضی]
social integration U یکپارچگی اجتماعی
integration by parts U انتگرال گیری جز به جز [فیزیک]
variable of integration U متغیر انتگرال [ریاضی]
horizontal integration U انضمام افقی
radius of integration U شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
Constant of integration U ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
vertical integration U ادغام عمودی
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
super visum corporis U گزارش معاینه جسد
super high frequencies U بسامدهای فوق بسیار
super conductiong material U ابر رسانا
super jumpo tanker U نفتکش غول اسا
double integration method U روش انتگرال دوبل
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
super imposed working load U بار مربوط به بهره برداری از بنا
super high speed tool steel U فولاد ابزار بر فوق تند بر
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
battery integration end radar display U equipment
in large U بمقدار زیاد
large n U ازادی
large n U سر بسته همینطوری
large n U مفصلا بطور کلی
large n U ازادانه
at large U به طور کلی [معمولا]
in large U بمقیاس زیاد
so large U باین بزرگی
large n U بتفضیل
by and large <idiom> U روی هم رفته
large U درشت لبریز
large U کامل
large U جامع
large U پهن
large U جادار
large U هنگفت
large U حجیم
by and large U کلا
by and large U رویهمرفته
large U بزرگ
large U سترگ بسیط
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
large U وسیع
the large one U بزرگه
in large quantities U خیلی خیلی
large intestine U قولون روده فراخ
in large quantities U بمقادیرزیاد
large leaved U گل بوته
large ship U کشتی بزرگ
large minded U ادم فهمیده
large minded U متفکر
large minded U ادم فرفیت دار
large minded U دارای فکر وسیع
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
large spread U مروحه خیلی باز است
large intestine U معاء غلاظ
large intestine U روده بزرگ
large hearted U نظر بلند
of a large size U بزرگ
large adv U زیاد
large sized U بزرگ
large aircraft U هواپیمای بزرگ
large adv U بیشتر
large detail U جزء بزرگ
large hande a U دست باز
large hande a U دارای دست بگیر گیرنده
large hande a U حریص
large handed U دست باز
large hearted U همدرد
large hearted U مساعد
it is unusually large U ازاندازه معمول بزرگتراست
it is unusually large U فوق العاده بزرگ است
large hearted U سخاوتمند بخشنده
large sized a U بزرگ
large ship U ناو بزرگ
to a large extent U زیاد
to a large extent U تا حد زیادی
large blade U تیغهبزرگ
large wheel U چرخبزرگ
large white U خوک سفید انگلیسی
set at large U ازاد کردن
set at large U ول کردن
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
gentleman at large U قای بیکار
gentleman at large U کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
considerably large U بس بزرگ
to set at large U ازاد کردن
large ship U کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
large spread U فاصله گلوله ها راکم کنید
to set at large U رهاکردن
was grinted in large t. U با حروف درشت چاب
to a large extent U خیلی
a large car U یک اتومبیل بزرگ
large detached house U خانهویلایی
large chopping knife U ساطور
He left a large fortuue. U ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
There he is in the flesh. there he is as large as life. U خودش حی وحاضر است
very large data base U پایگاه داده بسیار بزرگ
he inherited a large fortune U دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
large leaved hybrid petunia U اطلسی دهن اژدر
scale value U ارزش مقیاسی
two scale U دو مقیاسی
two scale U دودویی
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale U فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
z scale U مقیاس " زی "
y scale U در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
x scale U مقیاس طولی عکس
x scale U در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
scale up U افزایش به نسبت ثابت
scale U دسته بندی
scale up U افزایش
scale down U کاهش مقیاس
scale down U به نسبت ثابت
scale down U کاهش
scale up U افزایش مقیاس
t scale U مقیاس T
scale down U کاهش تدریجی
scale U ن
m f scale U مقیاس نرینگی- مادینگی
to scale down U پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to scale up or down U مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
scale U نرخ دو مقدار
scale U ترازو
scale U قپان
scale U مقیاس نقشه
scale U درجه بندی
scale U حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale U مقیاس کردن
scale U قطعه
f scale U مقیاس اف
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com