Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
super high frequencies
U
بسامدهای فوق بسیار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
super high speed tool steel
U
فولاد ابزار بر فوق تند بر
frequencies
U
فراوانی تردد
frequencies
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies
U
فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequencies
U
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequencies
U
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequencies
U
بسامد
frequencies
U
تکرار
frequencies
U
فرکانس تناوب
frequencies
U
فراوانی
frequencies
U
کثرت وقوع
frequencies
U
فرکانس
frequencies
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies
U
تواتر
super-
U
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
super-
U
در معنای خیلی خوب یا قدرتمند
super
U
:اعلی
super
U
: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
super-
U
پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
super
U
عالی
super
U
خوب
super
U
بسیار خوب بزرگ اندازه
radio frequencies
U
فرکانسهای رادیویی
marginal frequencies
U
فراوانیهای حاشیهای
hyper frequencies
U
فرابسامدها
super abound
U
وافر بودن
super abound
U
بوفور یافت شدن بیش از حد بودن
super abundance
U
وفور
super-ego
U
فراخود
Super Bowl
U
مسابقاتفوتبالژانویهدرآمریکا
super conductivity
U
ابررسانایی
super vga
U
سوپر وی جی ای
super-egos
U
ابرمن
super-egos
U
فراخود
super-ego
U
ابرمن
super abundance
U
وفور نعمت
super abundance
U
فراوانی
super power
U
ابر قدرت
super power
U
ابر نیرو
super quick
U
فوق انی
super quick
U
ماسوره فوق انی
super sabre
U
نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی
super set
U
مجموعه تمرینها برای عضلههای خاص
super structure
U
روسازی
super conductor
U
ابر رسانا
super numerary
U
نفر یا سرباز اضافه برسازمان یا زیادی
super alloy
U
الیاژهای پیشرفته
super cation
U
ابر کاتیون
super cluster
U
ابر خوشه
super heavyweight
U
001+ کیلوگرم
super jumpo tanker
U
نفتکش غول اسا
super visum corporis
U
گزارش معاینه جسد
super conductiong material
U
ابر رسانا
super imposed working load
U
بار مربوط به بهره برداری از بنا
super large scale integration
U
قط عه
on high
U
در بالا
on high
U
در اسمان
on high
U
به اسمان
high value
U
قیمتی
you were then that high
U
ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
very high
U
ارتفاع خیلی بالا
about as high
U
تقریبا` همان اندازه بلند
high value
U
گران قیمت
high
U
واچرخه
high
U
خشن متکبر
high
U
خشمگینانه
high
U
وافر گران گزاف
high
U
زیاد
high
U
متعال رشید
high
U
بلند پایه
high
U
بالا
high
U
جای مرتفع
high
U
عالی
high
U
مرتفع
high
U
فراز
high
U
بلند
high
U
ت
high
U
روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
high
U
زبان سطح بالا
high
U
متکبرانه
high
U
تند زیاد باصدای زیر
high
U
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high
U
عظیم
high
U
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high
U
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high
U
سخت گران
high
U
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high
U
اندکی فاسد
high
U
بوگرفته
high
U
باصدای بلند
high
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high
U
وسیله گران یا با کارایی بالا
high
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high-up
U
فردیباقدرتونفوذفراوان
high
U
بزرگ
high (1 9 to 36)
U
بلند
high
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high
U
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high
U
خیلی بزرگ
high sticking
U
خطا با ضربه چوب لاکراس
high potential
U
فشار قوی
high sticking
U
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
high strung
U
بسیار حساس
high stick
U
بالا بردن غیرمجاز چوب
high status
U
بلندپایه
high spirited
U
دارای روح خودسری وجسارت
high storage
U
انباره بالا
high test
U
امتحان سختی را گذرانده دارای قوه فراره زیاد
high strung
U
عصبانی
high temperature
U
دمای بالا
high tender
U
مزایده
high tender
U
به مزایده گذاشتن
high tension
U
فشار قوی
high tension
U
فشارقوی
high strung
U
کوک
high spirited
U
متکبر
high run
U
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
high sea
U
دریای ازاد
high seas
U
ابهای برون مرزی
high seas
U
دریای ازاد
high seas
U
ابهای بین المللی
high seasoned
U
خوش طعم پرچاشنی
high road
U
جاده عمده
high souled
U
با جرات
high seas
U
دریاهای باز
high spirited
U
جسور
high spin
U
پر اسپین
high spin
U
چرخش زیاد
high spin
U
پرچرخش
high speed
U
دنده سریع
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
high speed
U
سریع السیر
high souled
U
با همت
high seasoned
U
پرادویه
high grown
U
بلند بالا
high land
U
زمین کوهستانی
high light
U
نکات برجسته یا جالب
high light
U
تشکیل نکته روشن یاجالب دادن
high lights
U
نکات مهم
high lights
U
موضوعات مهم مطالب مهم
high limit
U
حد نهایی
high line
U
پل رابط اصلی
high line
U
پل طنابی نقل مکان بین ناوها
high mind
U
با مناعت دارای احساسات بلند
high minded
U
بامناعت
high jack
U
دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
high minded
U
بزرگ منش
high minded
U
مغرور
high jumper
U
پرنده پرش ارتفاع
high interest
U
بهره سنگین
high interest
U
بهره گران
high grown
U
بلند قد
high grown
U
دارای سبزیکای یا درخت کاری بلند
high handed
U
امرانه
high handed
U
خودخواهانه
high handed
U
مکارانه
high hat
U
کلاه بلند
high hat
U
متکبر وپر افاده اشرافی ماب
high hat
U
افاده کردن
high horse
U
مغرور
high horse
U
پر افاده
high hurdles
U
مسابقه کوتاه دو بامانع
high hurle
U
مانع بلند
high impedance
U
امپدانس بالا
high money
U
پول گران
high moral
U
روحیه عالی
high moral
U
روحیه قوی
high priced
U
پر قیمت
high priced
U
پر بها
high priest
U
کشیش اعظم
high priest
U
کاهن اعظم
high proof
U
سنگین
high proof
U
تند
high proof
U
برنده
high ranking
U
عالی رتبه
high relief
U
نقوش برجسته
high relief
U
نقش تمام برجسته
high resistance
U
پر مقاومت
high resistance
U
پرمقاومت
high resolution
U
وضوح بالا
high priced
U
گران بها
high pressure
U
فشار زیاد
high pressure
U
قوی
high oblique
U
عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
high octane
U
دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
high order
U
رتبه بالا
high pass
U
پاس بلند
high pheasant
U
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
high polymer
U
بسپار سنگین
high polymer
U
بسپار بزرگ
high port
U
حالت دست فنگ
high port
U
حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
high power
U
تفنگ شکاری بزرگ
high precison
U
دقت زیاد
high precison
U
دقت بالا
high pressure
U
دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com