English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
summer schools U مدرسه تابستانی
summer schools U کلاس تابستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
summer U تابستان
summer is in U تابستان رسید
summer U ییلاق
summer U چراندن تابستان را بسر بردن
summer U تابستانی
summer draft U خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
summer house U خانه تابستانی
summer school U مدرسه تابستانی
summer house U کوشک
summer house U کلاه فرنگی
summer draft U سطح بار امن تابستانی
Indian summer U هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
full summer U چله تابستان
full summer U عین تابستان
summer school U کلاس تابستانی
summer ide U فصل تابستان
summer time U فصل تابستان
summer house U خانه باغچه دار
summer house U خانه ییلاقی باغچه دار
With the onset of summer. U .با آمدن (فرارسیدن )تابستان
summer camp U پایگاهتابستانی
high summer U وسط تابستان
summer tree U تیرسردر
summer resorts U ییلاق عشایر [فرش های بافته شده در این هنگام از کوچ عشایر بدلیل مرغوبیت بهتر پشم، دارای کیفیت بهتری است.]
summer tree U حمال
summer pudding U پودینگ تابستانی
summer solstic U انقلاب تابستانی
summer solstice U انقلاب تابستانی
summer tree U شاه تیر
humid - long summer U تابستانبلندمرطوب
one swallow does not make a summer <proverb> U با یک گل بهار نمی شود
humid - short summer U تابستانکوتاهمرطوب
summer bed of a river U بستر تابستانی رودخانه مسیل
We wI'll go to the seaside this coming ( next ) summer . U امسال تابستان می رویم کنار دریا
Tourists have stayed away in droves this summer. U این تابستان دسته های زیادی از گردشگران نیامدند.
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. U حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
schools U گروه پرندگان
in the schools U مشغول دادن امتحانات دانشگاه
schools U اموزشگاه
schools U مکتب نحله
schools U دانشکده
schools U مرکز اموزش نظامی
schools U تربیت اسب
schools U مکتب
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
schools U تادیب یا تربیت کردن
schools U بمدرسه فرستادن درس دادن
schools U تربیب کردن
schools U دسته ماهی
schools U مکتب دبستان
schools U دبیرستان
schools U تحصیل در مدرسه
schools U مکتب علمی یافلسفی
schools U دسته
schools U جماعت همفکر
schools U جماعت
schools U گروه
schools U مدرسه
schools U رام کردن وعادت دادن
schools U تدریس درمدرسه
Sunday Schools U مدرسهی یکشنبه
day schools U مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
prep schools U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
private schools U مدرسه ملی
primary schools U دبستان
public schools U مدارس دولتی
trade schools U مدرسه حرفهای
night schools U اموزشگاه شبانه
infant schools U کودکستان
public schools U مدارس عمومی
nursery schools U کودکستان
nursery schools U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
boarding schools U اموزشگاه شبانه روزی
day schools U مدرسهی روزانه
private schools U اموزشگاه خصوصی
schools of economics U مکتبهای اقتصادی
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
reformatory schools U دارالتادیب
one of the sunni schools U Imam after jurisprudencenamed the Hanbalof ibn Ahmad حنبلی
comprehensive schools U اموزشگاه جامع
middle schools U دبیرستان
junior schools U دوره اول دبیرستان
grammar schools U مدرسه ابتدایی
secondary schools U دبیرستان
high schools U مدرسه متوسطه دبیرستان
high schools U دبیرستان
preparatory schools U اموزشگاه امادگی
elementary schools U دبستان
reformatory schools U کانون اصلاح وتربیت مدارس تهذیب مجرمین جوان
schools of economic thought U مکاتب اندیشههای اقتصادی
a comparison between European and Japanese schools U مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com