Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
string formula
U
فرمول رشتهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
formula
U
فرمول
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
صیغه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
دستور
formula
U
قاعده رمزی
formula
U
ورد
formula
U
قاعده
molecular formula
U
فرمول مولکولی
perspective formula
U
فرمول تجسمی
projection formula
U
فرمول تصویری
pronounce the formula of a specified
U
صیغه جاری کردن
structural formula
U
فرمول گسترده
structural formula
U
فرمول ساختاری
mil formula
U
رابطه میلیمی
mil formula
U
فرمول میلیم
formula weight
U
وزن فرمولی
electronic formula
U
فرمول الکترونی
empirical formula
U
فرمول ساده
emprical formula
U
فرمول تجربی
dispersion formula
U
فرمول پاشندگی
constitutional formula
U
فرمول ساختاری
flow formula
U
رابطه جریان
formula car
U
اتومبیل مسابقه
formula of contract
U
صیغه عقد
empirical formula
U
فرمول خام
swearing formula
U
سوگند نامه
wedge formula
U
فرمول گوهای
cosine formula
U
قانون کسینوس
[ریاضی]
cosine formula
U
قانون کاشانی
[ریاضی]
sine formula
U
قانون سینوس ها
[ریاضی]
the islamic formula
U
شهادتین
the islamic formula
U
is
taylor formula
U
فرمول تیلور
swearing formula
U
قسم نامه
gram formula weight
U
وزن فرمولی به گرم
condensed structural formula
U
فرمول ساختاری فشرده
spearman brown prophecy formula
U
فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون
first string
U
دائمی
to string up
U
کوک کردن
first string
U
درجه یک
to string up somebody
U
بدار آویختن کسی
to string up somebody
U
کسی را دار زدن
string out
<idiom>
U
کش دادن چیزی
string along
<idiom>
U
فریفتن
inner string
U
زهداخلی
G-string
U
لنگ باریک
to string up
U
دارزدن
string course
U
قطاربندی
string course
U
رخبام
string course
U
هره
string along
U
وفق داشتن معوق گذاردن
string along
U
موافق بودن
second string
U
بازیگر ذخیره
to string up
U
خفه کردن
to string up
U
اماده کردن
to string up
U
به هیجان اوردن
G-string
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
first string
U
منظم
string
U
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
string
U
رشتهای که فقط حاوی اعداد است
string
U
رشته خالی
string
U
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
string
U
بصف کردن
string
U
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
string
U
به نخ کشیدن
string
U
زه دارکردن
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
string
U
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
string
U
عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
string
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
string
U
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
string
U
تعداد حروف یک رشته
string
U
برچسب مشخصات یک رشته
string
U
سری پیام یک سری گلوله
string
U
چسبناک دراز
string
U
ریشهای
string
U
نخ مانند
string
U
رشته
string
U
سیم
string
U
ردیف سلسله
string
U
قطار
string
U
زهی
string
U
: زه
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
string
U
رشته کردن نخ کردن
string
U
نخ ریسمان
string
U
: ریش ریش
string
U
زه انداختن به
string
U
رشته کردن
string
U
کشیدن
string tie
U
کراوات باریک
string manipulation
U
دستکاری رشتهای
stup string
U
رشته تنظیم
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
string variable
U
متغیر رشته
symbolic string
U
رشته علائم
leading string
U
ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
casing first string
U
عایقاولینطناب
to harp on one string
U
پاتوی یک کفش کردن
outer string
U
زهبیرونی
to harp on one string
U
پیوسته روی یک موضوع بحث کردن
the look end of a string
U
ان سر نخ که باز و ازاد است
string's heddle
U
نخ کجی
string's heddle
U
ورد
string picture
U
روزنه کمان
draw string
U
بند لیفه
null string
U
رشته تهی
null string
U
رشته پوچ
navel string
U
بند ناف
string bean
U
انواع لوبیا سبز
string beans
U
انواع لوبیا سبز
shoe string
U
بند کفش
long string
U
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
string quartet
U
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
head string
U
خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
alphabetic string
U
رشته الفبائی
bit string
U
رشته ذرهای
bit string
U
رشته بیتی
string hand
U
دستی که زه را می کشد
follow the string
U
وضع مشخصی نسبت به زه گرفتن
character string
U
رشته دخشهای
character string
U
رشته کاراکتری
check string
U
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
empty string
U
رشته خالی
string file
U
پرونده رشتهای
string fingers
U
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
string handling
U
بکارگیری رشته
string length
U
طول رشته
string manipulation
U
دستکاری رشته
string quartets
U
ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string operation
U
عملیات رشتهای
string operation
U
عملکردرشتهای
string silencer
U
صداگیر
string arm
U
بازوی زه کش
string band
U
دسته موزیک سازهای سیمی
shot string
U
ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
search string
U
رشته جستجو
string bass
U
ویولون سل بم
string bass
U
کنترباس
string board
U
تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
string dampener
U
صداگیر
string processing languages
U
زبانهای پردازش رشته
suspension insulator string
U
عایقسیمهایمتراکم
bow string truss
U
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
cut-string stairs
U
بغل بند باز
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
U
من هم نمی دانم
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
U
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com