English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
striking a jury U تعیین هیات منصفه با روش حذفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
striking U برجسته
striking off U درزبندی
striking U برخورد
striking U تصادم
striking U جرقه گیری
striking U قابل توجه
striking U موثر گیرنده
striking U زننده
tent striking U فرمان اماده حرکت شدن یکانها
re striking voltage U ولتاژ بازگیری جرقه
tent striking U فرمان ضد استقرار
striking circle U دایرهبرخورد
striking current U جریان اغازگر
striking force U نیروی ضربتی
striking off the roll U اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
striking force U نیروی یورش
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
jury U مقامات رسمی نافر
jury U هیئت داوران
jury U هیات منصفه
jury U ژوری داورگان
jury U هیئت منصفه
jury U هیات داوران
amphibious striking forces U نیروهای ضربتی اب خاکی
carrier striking force U نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
to pack a jury U جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
trial jury U هیئت منصفه
to jury-rig something U چیزی را بالبداهه ساختن
to jury-rig something U چیزی را به هم پیوستن
jury box U جایگاههیاتمنصفه
grand jury U هیئت منصفه عالی
grand jury U هیات منصفه عالی
special jury U هیئت منصفه مخصوص
jury man U عضو هیات منصفه
jury sturt U پایه اضافی یا موقتی
member of the jury U عضو هیات منصفه
petit jury U هیئت منصفه دوازده نفری
petty jury U هیئت منصفه
petty jury U هیئت داوری هیئت قضات
pyx jury U هئیت منصفه عیارگیران داوران دینارسنج
attack carrier striking forces U نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com